طلسم فرمانروای قلعه‌ دختر شکست

به نقل از شبکه آفتاب_ قلعه‌‌ای است در کرمان، می‌گویند فرمانروای آن دختری بوده با طلسمی در دست که فتح آن را غیرممکن می‌کرده. سال‌هاست قلعه طلسمش شکسته. با وجود آنکه تعیین حریم شده، تازگی سازه‌‌‌ی بزرگی، به بهانه‌ی تکیه و عزاداری، در کنار آن بنا شده است. این سازه حریم قلعه را شکسته و دیوارهای آن را زخم زده. چرا این اتفاق افتاده درحالی‌که این قلعه راز و رمزهای بسیار دارد و نشانه‌های آتشکده‌ی آناهیتا، ایزدبانوی آب و باروری، در آن دیده می‌شود؟ بنایی که می‌توانست، باتوجه‌به برنامه‌های توسعه‌ی گردشگری دولت دوازدهم، توریست بسیاری به این شهر روانه کند.

کرمان را به دو قلعه‌ی بزرگش می‌شناسند، قلعه‌ دختر و قلعه‌ی اردشیر. هر کدام از این قلعه‌ها رازهایی دارند و افسانه‌هایی که با زندگی مردم کرمان آمیخته اما مسؤولان میراث‌فرهنگی کرمان هیچ برنامه‌ای برای صیانت از این قلعه‌ها ندارند. با اینکه حریم قلعه‌ دختر در یک دهه‌ی گذشته تعیین و بخش‌هایی از آن آزادسازی شده است، تازگی سازه‌ی بزرگی، به بهانه‌ی تکیه و عزاداری، در کنار آن بنا شده که به گفته‌ی دوستداران میراث‌فرهنگی آرزوی جهانی شدن این دو قلعه را برای همیشه از بین می‌برد. تکیه‌ی حضرت ابوالفضل (ع) در ابتدا سازه‌ای کوچک بود که هر سال بزرگ‌تر شده و عرصه‌ی قلعه دختر را شکسته است.

چرا چنین تکیه‌ای باید ساخته شود و با چه مجوزی؟ محمود وفایی، رئیس میراث‌فرهنگی کرمان، می‌گوید: «این تکیه را چندین سال پیش، یعنی زمانی که من مدیر سازمان میراث‌فرهنگی کرمان نبودم، ساخته‌اند و به‌جرأت می‌گویم که من به آنها مجوز نداده‌ام.» دیدار از قلعه‌ دختر و گفت‌و‌گو با مردم محلی اما حکایت دیگری دارد. یکی از زنانی که برای مراسم عزاداری به تکیه آمده می‌گوید: « اینجا ابتدا، حدود هفت هشت سال پیش، تکیه‌ی کوچکی بود. هر سال بخشی را به آن اضافه کردند تا اینکه دو سال پیش دوباره محوطه‌ی بسیار بزرگ‌تری در مقابل آن مسطح و آماده‌سازی شد».

محلی‌ها اصلاً نمی‌دانند مالک این تکیه کیست و چه نهاد یا گروهی آن را بنا کرده است: «ما نمی‌دانیم اینجا مال کیست، ولی می‌بینیم که هر سال بزرگ‌تر می‌شود. هر کسی هست توانسته مجوز ساخت تکیه را بگیرد چون ما اینجا در خانه‌هایمان هر کاری می‌کنیم، سازمان میراث‌فرهنگی اجازه نمی‌دهد. یعنی اگر بخواهیم خشت روی خشت بگذاریم جلویمان را می‌گیرند، چه برسد به ساخت بنایی به این بزرگی. تکیه‌ای که مثل یک اتاق بزرگ بود اکنون به چند برابر گسترش یافته و متأسفانه در استفاده از مصالح نیز ضوابط میراث‌فرهنگی رعایت نشده و سقف را با ورق‌های فلزی زده‌اند.»

تکیه‌ی حضرت ابوالفضل(ع) دقیقاً در مجاورت بخشی از قلعه واقع شده که امروز سالم‌ترین و مهم‌ترین قسمت باقیمانده‌ی قلعه است. فعالان مدنی و شهروندی بارها مراحل ساخت‌وساز و تصرف زمین‌ها را به اداره‌ی اجراییات شهرداری گزارش کرده‌اند اما هیچ‌گونه اقدامی برای جلوگیری از این ساخت‌وساز نشده است.

چاره چیست؟ وفایی چاره را در برنامه‌ای برای آزادسازی کامل قلعه‌ دختر می‌داند: «ما باید برنامه‌ای برای آزادسازی کامل قلعه‌ دختر بگذاریم تا بتوانیم مانع ساخت تکیه و سازه‌هایی از این دست بشویم.» اما او تاریخ و زمان مشخصی برای انجام این اقدامات تعیین نمی‌کند بلکه از کارهای مرمتی و حفاری علمی در این قلعه بعد از چندین سال بی‌توجهی خبر می‌دهد.

حجم این ساخت‌وسازها آنقدر زیاد است که حریم قلعه دختر را که هنوز کاوش نشده به‌شدت مخدوش کرده.

دیدار از قلعه صحه‌ای بر گفته‌های اوست.بر اساس این گفته‌ها در دو سال گذشته اقداماتی در زمینه‌ی کاوش و مرمت انجام شده اما کافی است که وارد قلعه شوید تا ببینید که چه شرایطی دارد. اینجا خبری از باستان‌شناسان نیست. آنچه دیده می‌شود بخش‌های مرمتی است که آنها هم آسیب دیده و خودشان در حال از بین رفتن هستند. نمونه‌ی آن پله‌های چوبی‌ است که در ورودی قلعه‌ دختر گذاشته شده، چند تایی از آنها از  وسط شکسته‌اند و هر لحظه امکان ریختنشان می‌رود. از سوی دیگر پایه‌ی داربست‌ها در تن بنا فرورفته و خود عاملی برای تخریب بیشتر قلعه‌ دختر شده است.

هر جای قلعه را که نگاه کنید، تکه‌ای سفال افتاده که نشان از جریان زندگی در این بنای عظیم دارد. اینجا زمانی پناهگاه کرمانی‌ها بوده و بخشی از هویت و تاریخ مردمی است که زجرهای بسیاری را در دوران‌های مختلف کشیده‌اند و امروز انتظار حفاظت از یادمان‌هایشان را دارند. درحالی‌که مدیریت مسؤولان امروز کرمان گویای آن است که چندان برنامه‌ای برای حفاظت از این یادمان‌ها ندارند.

شرایط پیش‌آمده در قلعه‌ دختر و برنامه‌های اجراشده در چند سال اخیر نه‌تنها آسیب‌های جدی‌ به محوطه‌‌ی تاریخی آن وارد کرده بلکه تأثیرات اجتماعی نامناسبی هم داشته. برانوش غفاری، فعال مدنی و دوستدار میراث‌فرهنگی، می‌گوید: «شهرداری از حدود یک دهه‌ی پیش به فکر آزادسازی حریم قلعه‌ها افتاده و به همین منظور خانه‌های اطراف این دو قلعه را خرید و تخریب کرد تا حریم آن آزاد شود اما به چند نکته توجه نکرد. نخست آنکه اطراف این قلعه‌ها پیش‌تر یکی از مراکز توزیع مواد مخدر در شهر بود که با تخریب خانه‌ها و واگذاری زمین به اهالی این منطقه در نقاط دیگر، از جمله غرب شهر، این مراکز توزیع مواد مخدر به نقاط دیگری در شهر منتقل شد. همین مسأله نشان می‌دهد که طرح بازسازی قلعه‌ها بدون برنامه‌ریزی دقیق شهری و  پیوست اجتماعی بوده است.»

نگرانی این فعال میراث‌فرهنگی این است که سرعت کم شهرداری در تخریب و آزادسازی حریم دژها سبب شد این محله‌ متروکه شود و بناهایی، مانند آن تکیه‌ی جدیدالاحداث، درست چسبیده به قلعه به‌شکلی غیرقانونی ساخته شود. درعین‌حال ایجاد زودهنگام بوستان در اطراف قلعه‌ها فرصت کاوش‌های باستانی در پایین آنها را از میان می‌برد. چرا که همین حالا هم در اطراف کوه‌هایی که قلعه‌ها بر آن بنا شده می‌توان خرده‌سفال‌هایی را به‌صورت پراکنده حتی در پایین همین تکیه‌ی جدیدالاحداث یافت. اگر مراد مسؤولان شهر کرمان ثبت جهانی این قلعه‌ها بود، با وجود این تکیه که عمرش حتی به یک دهه هم نمی‌رسد، این امر غیرممکن خواهد بود و جدای آن احتمالاً بهره‌برداری مذهبی از تکیه‌ی جدیدالاحداث به دلایل شرعی و عرفی، از جمله غصبی بودن، جایز نیست.»

قلعه‌های تاریخی کرمان در حالی باید جهانی شدن را از یاد ببرند که بنا به گفته‌ غفاری «دژهای دختر و اردشیر یادآور چرایی بنا شدن شهر کرمان است. همانطور که می‌دانیم شهرها در مسیر منابع آب ساخته می‌شدند اما کرمان فاقد منابع آبی وسیع بوده و دلیل برپایی‌اش در کویر تامین امنیت در مرکز کویر ایران باستان بوده است. این دو قلعه در واقع نمادهای کرمان‌ هستند و بر این نکته تاکید دارند که اهمیت بنا شدن قلعه‌ها تامین امنیت بوده است. البته آن‌طور که مورخان نوشته‌اند سکونتگاه نخستین کرمانیان باقرآباد بوده که امروزه در نزدیکی ایستگاه راه‌آهن در غرب شهر است. همچنین در جنوب این قلعه‌ها و در محله‌ی شاهزاده محمد کرمان کوه کله قندو واقع است که حدود ۱۴۴ پله دستکند تا قله آن وجود دارد و احتمالا آن هم کاربرد دیدبانی داشته است».

لینک کوتاه مطلب : https://kermaneno.ir/?p=14831
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.