28 اردیبهشت زادروز خیام نیشابوری است و به همین مناسبت قصد داریم به زندگی این شاعر، ریاضیدان و ستارشناس بپردازیم.
حکیم غیاثالدین ابوالفتح عمربن ابراهیم خیام نیشابوری که ۲۸ اردیبهشت ۴۲۷ هجری شمسی در نیشابور دیده به جهان گشود نه تنها از ریاضیدانان، ستارهشناسان، دانشمندان و عارفان بزرگ روزگار خود بود بلکه همچنان در عصر معاصر نیز به عنوان شاعر ایرانی سراینده معانی بلند انسانی شهره جهان است.
خیام نیشابوری را که معاصرانش به حکمت، فلسفه، ریاضی، طب و نجوم میشناختند به سبب اشعار نغز و همچنین ابتکار علمی وی در ابداع ‘تقویم جلالی’ به عنوان معتبرترین و دقیقترین گاهشمار خورشیدی نیز شهرت جهانی دارد و چهره او را به عنوان یک دانشمند ریاضیدان در اذهان تثبیت کرده است.
گرچه پایگاه علمی خیام برتر از جایگاه ادبی او است و به همین سبب “حجةالحق” لقب داشته ولی آوازه امروزین خیام بیشتر به واسطهٔ رباعیاتی نغز میباشد که شهره آفاق هستند و به اغلب زبانهای زنده دنیا ترجمه شدهاند.
ادوارد فیتزجرالد نخستین ادیب غربی بود که رباعیات خیام را به زبان انگلیسی ترجمه کرد و مسیر شهرت بیشتر وی را در مغرب زمین هموار کرد.
خدمات نبوغآمیز خیام که فرزند خلف خراسان است در عرصههای مختلف دانش بشری، ادبیات و ماندگاری آن در تاریخ سبب شد تا ۲۸ اردیبهشت هر سال در تقویم ملی ایران به نام ‘روز ملی بزرگداشت خیام’ نامگذاری شود.
زادگاه خیام نیشابور و زندگانیاش در قرن پنج و دهه های نخستین سدههای ششم هجری بوده است. سال وفاتش ۵۱۷ شمسی و آرامگاهش در شهر نیشابور زیارتگاه صاحبدلان و ادب دوستان است. تاریخ زندگانی او با روایات افسانه آمیز درهم آمیخته و سبب شهرتش به خیام درست معلوم نیست و احتمال داده اند که پدرش خیمه دوز بوده است.
خیام به شهرهای توس، بلخ، بخارا، مرو و بغداد که هر یک مرکز علم و فرهنگ آن روزگار و جایگاه دانشمندان و اندیشمندان به نام بود سفر کرده و گویا در همان ایام به زیارت حج نیز رفته است.
او در رساله ‘کون و تکلیف’ که در جواب یکی از شاگردان ابن سینا نوشت خود را شاگرد بوعلی خوانده است بنابراین او در ۴۲۸ هجری که سال وفات ابن سیناست باید جوانی پخته و کامل بوده باشد. وی با علمای طراز اول زمان خود مانند حجت الاسلام محمد غزالی مراوده داشته است.
این شاعر بلندآوازه غالبا به تدریس حکمت و مطالعه در علوم ریاضی اشتغال داشته و مشهور است که در تعلیم بخل میورزیده و حتی گفته اند که به همین سبب آثار زیادی از وی باقی نمانده است.
خیام آثار علمی اش را به زبان عربی تالیف کرد و از جمله آثار مشهور او در علوم ریاضی میتوان به رساله “جبر و مقابله” که مهمترین کتاب ریاضی خیام است.
رساله “فی شرح ما اشکال من مصادرات کتاب اقلیدس”، رساله “فی الاحتیال لمعرفه مقداری الذهب و الفضه فی جسم مرکب منهما” در بیان دستور ارشمیدس و ترازوی او برای تعیین اوزان اشیاء با توجه به وزن مخصوص هر یک. “لوازم الامکنه” درباره فصول و علت اختلاف هوای بلاد و اقالیم و نیز رساله “الجواب من ثلاث مسائل” اشاره کرد.
از آثار فارسی خیام نیز می توان به رساله در علم کلیات یا رساله در کلیات وجود یا رساله وجودیه اشاره کرد که ترجمه خطبه الغراء است که اصل این خطبه از ابن سینا در توحید باری تعالی است و خیام این خطبه را در سال ۴۷۲ به خواهش یکی از دوستان خود در اصفهان ترجمه کرده است.
قدیمیترین منابعی را که درباره خیام مطالبی در آنها میتوان یافت نیز شامل نامهای است منتسب به سنایی، کتاب میزان الحکمه عبدالرحمان خازنی، کتاب الزاجر للصغار تالیف زمخشری، چهار مقاله نظامی عروضی سمرقندی و تتمه صوان الحکمه ابوالحسن بیهقی است.
همچنین کهنترین منابعی که می توان در آنها از رباعیات خیام سراغ گرفت نزهه الارواح و روضه الافراح( تاریخ الحکما) شهروزی، مرصاد العباد نجم الدین رازی و پس از آنها تاریخ جهانگشای جوینی، تاریخ گزیده حمدالله مستوفی، مونس الاحرار بدرالدین جاجرمی و نزهه المجالس جمال خلیل شروانی هستند.
با همه اینها اما شهرت عمده خیام به سبب رباعیات اوست. معلوم است که خیام پرگویی را دوست نمیداشته است، نه به تالیف کتابهای مفصل علاقه نشان داده و نه به سرودن اشعار مفصل پرداخته است. احتمال دارد به سبب اشتغال به فلسفه و ریاضی پرداختن به شاعری را برازنده شان خود نمی دانسته و در مآخذ قدیم هم شهرت او به سبب شاعری وی نیست.
خیام در جبر و مقابله پژوهشهای ارزندهای دارد و در طب و نجوم نیز سرآمد دوران خود بود و شاهزاده سلجوقی را که به مرض آبله گرفتار آمده بود را درمان کرد.
تقویم جلالی
سال ۴۶۷ خیام به فرمان سلطان جلالالدین ملکشاهی به همراه تنی چند از ستاره شناسان روزگار خود، تقویم رایج آن زمان را اصلاح کرد و تقویم جدیدی را بنیان نهاد. این تقویم به مناسبت انتسابش به جلالالدین سلجوقی به ‘تقویم جلالی’ معروف شد و به عنوان تقویم رسمی ایران قرار گرفت.
درباره تقویم در ایران اسناد و مدارک دقیقی در دست نیست، ولی آثار و نشانههایی نظیر کتیبهها، کتب مذهبی، روایات، سنت و آیینهای موجود نشان میدهند، حساب روز، ماه و سال در ایران از تنوع خاصی برخوردار بوده و در ادوار مختلف تکامل یافته است.
ایرانیان از زمانهای بسیار دور از کسر شبانهروز مدت سال آگاهی داشتند و آن را در تنظیم تقویمها منظور میکردند. اول فروردین تقویم یزدگردی، علیرغم اصلاحات تقویمی بهعمل آمده بر بهار منطبق نشد. ایرانیان با آگاهی از مشکلات مترتب از آن، همواره درصدد اصلاح دقیق تقویم خود بودند.
به همین جهت، سلطان جلالالدین ملکشاه سلجوقی با فرمان ۱۸ فروردین ۴۴۴ یزدگردی (مطابق ۸ رجب ۴۶۷ و ۱۴ اسفند۴۵۳ هجری شمسی) هیاتی متشکل از عبدالرحمن خازنی، حکیم ابوالعباس لوکری، ابوالمظفر اسفزاری، میمون بن نجیب واسطی، ابن کوشک بیهقی، بهرام (منجم مخصوص ملکشاه) و عمر خیام نیشابوری را مأمور اصلاح تقویم یزدگردی کرد.
این هیات، پس از چهار سال رصد و محاسبه، دریافت که نوروز سال ۴۴۸ یزدگردی ۱۸ شبانهروز زودتر از بهار طبیعی آغاز شده است. به منظور انطباق نوروز تقویم یزدگردی بر آغاز بهار، با کبیسه کردن ۱۸ شبانهروز، ۱۹ فروردین ۴۴۸ یزدگردی، نوروز اعلام شد و تقویم اصلاح شده را، به لقب جلالالدین ملکشاه سلجوقی، تقویم جلالی نامیدند.
برای تثبیت همیشگی نوروز در آغاز بهار طبیعی، مقرر شد که آغاز سال روزی باشد که در نصفالنهار مربوط به آن، خورشید به برج حمل رسیده باشد، مشروط بر اینکه تا نصفالنهار آن روز، خورشید در اولین درجه برج حمل و در نصفالنهار روز پیش در برج حوت بوده باشد. با این قاعده تعیین آغاز سال نو، کبیسههای تقویم جلالی هرچهار یا پنج سال اتفاق میافتند.
تقویم هجری شمسی، بنا بر قانون مصوب سه شنبه ۱۱ فروردین ۱۳۰۴ هجری شمسی مجلس پنجم شورای ملی و اصل هفدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مصوب ۱۳۵۸ هجری شمسی تقویم رسمی ایران شد.
اشعاری پرمخاطب و سحرانگیز
عضو هیات علمی و استاد گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد نیز گفت: تاکنون هیچ یک از شخصیتهای علمی و ادبی ایران زمین به اندازه عمر خیام فراخنای زمان را نپیموده و بر قله افتخار و شهرت جهانی نایستادهاند.
مهدی زرقانی افزود: نخستین فردی که یکی از رباعیهای سرودههای خیام را نقل کرد “ابوفخر رازی” ۶۰ سال پس از مرگ وی است. همچنین نخستین مجموعه ای که ۳۱ رباعی از اشعار خیام را ذکر کرده “نزه المجالس” است که تاریخ نگارش آن ۱۳۰ سال پس از مرگ خیام است.
وی ادامه داد: برخی میگویند خیام اشعار خود را به صورت خصوصی تحریر کرده، مثل معارف بهاء ولد که بعدها توسط شاگرادنش منتشر شد و برخی دیگر نیز عدم اشاعه اشعار خیام در زمان حیاتش را ناشی از شخصیت فروتن، گوشهگیر و دور از کبر و غرور وی میدانند.
عضو هیات علمی و استاد گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد گفت: تعداد رباعیات متعلق به خیام ۳۲ رباعی بیشتر نیست که البته برخی این تعداد را تا ۶۴ عدد نیز دانسته اند اما در کتاب چهارمقاله نظامی عروضی سمرقندی به شخصیت شاعر و حتی ریاضیدان خیام اشارهای نشده است.
زرقانی افزود: عروضی سمرقندی از حکیم خیام تنها به عنوان امام نام برده و حتی به عنوان رئیس یک فرقه مذهبی از وی یاد نکرده است. وی فقط به شخصیت منجم خیام و دو پیش بینی معروف او در سال ۵۰۶ و ۵۰۸ اشاره دارد و دو بار از او با عنوان خواجه امام عمر و حجتالحق یاد کرده است.
وی ادامه داد: عروضی سمرقندی همچنین به پیشگوییهای معروف خیام نیز اشاره دارد. پیشگویی اول خیام درباره محل دفنش بود و پیشبینی دوم زمانی است که پادشاه سلجوقی از خیام میخواهد پنج روز را که باران نمیآید برای رفتن به شکار پیشبینی کند.
این استاد دانشگاه گفت: شخصیت شاعر خیام یک قرن پس از وفاتش جلوه می کند. در آثار علمی به جا مانده از خیام مانند نوروزنامه و کتاب الجبر و المقابله با توجه به اسناد موجود جای شکی باقی نمیماند همان طور که میدانیم نظریاتی مانند گردش زمین، معادلات چندمجهولی و مثلث پاسکال تا حدودی برگرفته از اندیشه های علمی خیام است و تا قرن نوزدهم نیز در اروپا با نام خود خیام تدریس میشده است.
زرقانی افزود: جالب اینجاست که آثار علمی خیام هرچند قدیمی شده ولی شعر خیام هر روز تازگی و طراوت بیشتری پیدا کرده و مخاطبان بیشتری پیدا میکند.
آرامگاهی استوار بر علم ریاضی
مقبره خیام از لحاظ معماری و ساخت یکی از مهمترین بناهای ساخته شده است. این بنای جادویی مبتنی بر اصول ریاضی، مثلثات خیامی و نمادهایی از نجوم با درج اشعاری زیبا محاسبه، طراحی و ساخته شده و آن را به یکی از جاذبههای جهانی تبدیل کرده است.
مرداد سال ۱۳۳۵ انجمن آثار ملی در نامه ای به مهندس هوشنگ سیحون نوشت که وضع بنای موجود آرامگاه حکیم عمر خیام متناسب با شخصیت علمی و هنری وی نیست و انجمن در نظر دارد در این مورد اقداماتی به عمل آورد.
از سیحون خواسته شده بود طرح و نقشه جدیدی متناسب با شخصیت خیام طراحی کند. محل جدید آرامگاه انتخابی سیحون در گوشه شمالی باغی در نیشابور، مورد تایید انجمن قرار گرفت و در پی آن طرح پیشنهادی وی در ۱۳۳۷ به دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران فرستاده شد.
سال ۱۳۳۸ ساخت آرامگاه آغاز شد و در این سال قسمتهای عمده کار از جمله گودبرداری، بتن ریزیهای بنا و طرح محوطه به اجرا درآمد و سال ۱۳۴۱ کار ساختمان آرامگاه خیام در نیشابور به پایان رسید. ارتفاع مقبره ۲۲ متر است و استخوان بندی اصلی آن فلزی محاط در پوشش بتنی است. شکل بنا در پایین تقسیم بندی ۱۰ گانه دارد و فاصله پایه های آن پنج متر است.
اضلاع بنا مستقیم به سمت بالا ادامه یافته و به صورت اشکال هندسی منظم تو رفتگی پیدا میکنند و بعد به صورت تقریبا مخروطی شکل به هم رسیده شبه گنبدی را در بالا به وجود میآورند که قسمت عمده آن مشبک و تو خالی و یادآور ستارهای است که نماد شخصیت علمی و ستاره شناسی خیام تلقی می شود.
سطح داخل و خارج مقبره با کاشیهای معرق و اشعار خیام مزین شده است. روکار بنا معرقکاری سنگی است و با قطعات نازک سنگهای محکم و شفاف ساخته شده است. در کنار آرامگاه هفت خیمه سنگی بسیار زیبا وجود دارد که در زیر هرکدام یک حوض آب با کاشی فیروزهای رنگ ساخته شده است.
خیام در واقع سه شخصیت ریاضیدان، منجم و شاعر دارد که باید هر سه شخصیت در بنا نشان داده میشد. دایره کف به ۱۰ قسمت تقسیم شد به طوری که برج یادبود بر ۱۰ پایه مستقر باشد.
عدد ۱۰ نخستین عدد دو رقمی ریاضی و پایه اصلی بسیاری از اعداد است. از هر یک از پایه ها دو تیغه مورب به طرف بالا حرکت می کند به ترتیبی که با تقاطع این تیغهها حجم کلی برج در فضا ساخته میشود و چون تیغهها مورب هستند خطوط افقی آنها باید ناظر بر محور عمودی برج باشد.
پس تیغه ها به صورت مارپیچ شکل به طرف بالا حرکت می کنند تا با هم تلاقی کرده و از طرف دیگر سر در بیاورند که خود یک شکل پیچیده ریاضی و هندسی است.
این شکل با عدد ۱۰ هر دو نماد دانش ریاضی خیام است. برخورد تیغهها با یکدیگر فضاهای پر و خالی و به خصوص در بالا ستارههای درهمی را به وجود میآورند که از لا به لای آنها آسمان آبی نیشابور پیداست و به تدریج به طرف نوک گنبد ستاره ها کوچکتر میشوند تا در آخر یک ستاره پنج پر آنها را کامل می کند.
این ستاره ها و آسمان اشاره به شخصیت نجومی خیام دارد و اما برخورد تیغه ها با هم ۱۰ لوزی بزرگ میسازند که باید با کاشیکاری پر شوند. بهترین تزیین، خود رباعیات خیام بود که به صورت خط شکسته و در هم به روش سیاه مشقهای خطاطان بزرگی مانند میرعماد و بعضی استادان شکسته نویس با کاشی به صورت نقوش انتزاعی سراسر لوزیها را پر کند.
به تقاضای انجمن آثار ملی، شادروان استاد جلال همایی ۲۰ رباعی به این منظور انتخاب کرد و استاد مرتضی عبدالرسولی زیبا نویسیها را انجام داد.
همچنین دور تا دور برج آرامگاه خیام در قسمت اختلاف سطح چشمه سارها، در اطراف یک دایره وسیع به مرکز خود برج ساخته شد. همه از سنگ گرانیت با اجزا مثلثی شکل و تورفتگی و برون آمدگیهایی که تا اندازه ای شکل خیمه را تداعی میکنند و این اشاره به نام خیام است.
چون پدر خیام، خیمه دوز بود نام او به همین مناسبت انتخاب شد. از طرف دیگر حوضها با کاشی فیروزه که در مجموع قسمتی از ستاره را نشان میدهند به تعداد هفت پر به مفهوم هفت فلک و هفت آسمان و هفت تپه باز به افلاک و نجوم، دانش دیگر خیام اشاره دارد.
مجموعه آرامگاه خیام در حال و هوایی شاعرانه با درختان تنومند در اطراف ساخته شد و همان طور که خواست خود خیام بوده کاملا باز و مزارش در بهاران گل افشان است.
در قسمت دیگر باغ، بناهای دیگری برای کتابخانه و میهمانسرای موقت با ملحقات برای مستشرقین و محققین ساخته شده است.
آرامگاه حکیم عمر خیام در سال ۱۳۵۴ توسط وزارت فرهنگ و هنر با شماره ۱۱۷۵ در فهرست آثار ملی ایران نیز به ثبت رسید.
محل آرامگاه خیام در باغی است که محل زندگی وی در زمان حیاتش بوده و مرقد امامزاده محروق نیز در آن واقع است. در این باغ دیدنی با مساحت ۲۰ هزار مترمربع مجموعهای از کتابخانه، موزه و میهمانخانه همچنین تندیسی از حکیم عمر خیام در محوطه ورودی نصب شده است.
آرامگاه خیام سالانه میزبان هزاران گردشگر داخلی و خارجی است.