با مطالعه ی برشی از تاریخ متوجهی مطلب جالبی شدم؛ در دربار قاجار، زنان برای خوش چهره بودن به سبک و سیاق خاصی رفتار می کردند. آن ها تمایل زیادی داشتند تا موهای صورت خود را حفظ کنند و آن را یکی ازنشانه های زیبایی می دانستند؛ حتی در مواقعی که زنی موهای کمی روی صورت و لب خود داشت برای زیباتر شدن با زغال پشت لبش را سیاه می کرد. زنان دربار و اندرونی های کاخ ها، تقریبا زیباترین زنان جامعه بودند و یکی از دغدغه های اصلی آن ها این بود که بهتر دیده شوند و بیشتر مورد پسند شاه قاجار قرار گیرند.
زیباتر شدن
این مهمترین وظیفه ی آن ها بود؛ البته تعدادی از این زن ها، در بسیاری از تصمیم های مهم کشوری تاثیرگذار بوده اند؛ اما نقش و تاثیر آن ها به هیچ عنوان با مردان قابله مقایسه نیست.
روش کار آن ها برای زیباتر شدن می تواند باعث تعجب و حتی خنده ی زنان نسل حاضر جامعه شود و این نشانه ای از تغییر در معیارهای زیبایی است. زنان دربار از همه ی وسایل برای زیباتر شدن استفاده می کردند و به واسطه ی ارتباطی که دربار با کشور های دیگر و به خصوص اروپایی داشت، نگاه ویژهای به لوازم آرایشی موجود در دنیا را داشتند.اگر به عکس های موجود از آن دوران خوب نگاه کنیم میبینیم زنان دربار، علاوه بر سبیل داشتن، چاق هم بوده اند؛ دقیقا نکته ای که در دوران کنونی یکی از معضلات زیبایی است.
از سفر تاریخی مان که برگردیم، متوجه می شویم که خواسته ها، دغدغه ها و حتی معیارهای زیبایی هم، با گذر زمان تغییر می کنند و زنان چاقی که در گذشته خوش اندام و خواستنی بودند، امروزه دچار سرخوردگی می شوند و هر تلاشی برای تغییر اوضاع می کنند؛ حتی حاضر می شوند خود را بی رحمانه به چاقوهای جراحی بسپارند. تمام تلاش آن ها این است که به مانکن هایی که انتهای آرزوهای آن هاست، شباهت پیدا کنند؛اما شبیه تر شدن به چه قیمتی؟! بسیاری از این جراحی های زیبایی، عوارض دارند و فرد را درگیر خود می کنند.
رژیم ها و داروهای لاغری
گاهی اوقات زنان و مردان برای زیباتر شدن یا نزدیک تر شدن به آن زیبایی ای که در ذهن خود تعریف کرده اند، دست به دامن رژیم ها و داروهای لاغری شده و خود را به نحو دیگری آزار می دهند. این که فرد دنبال سلامتی بوده و از چاقی بیزار شود، امری بسیار ستودنی است؛ اما تنها راه و روش صحیح مواجه با آن، می تواند کمترین آسیب را به فرد بزند.
لاغر شدن، فرایندی نیست که به سرعت به اتمام برسد؛ مگر آن که راهی پر خطر انتخاب شود، راهی که گاهی تیغ جراحی و بیهوشی را در پی دارد و گاهی انواع داروها و قرص هایی که کمترین تاثیرشان لاغری است و عوارض زیادی دارند.
هزینه های کمر شکن
عمل جراحی برای لاغری و زیبایی، علاوه بر خطرها و عوارضی که دارد، به دلیل ظرافت انجام آن، گران بودن امکانات عمل و هم چنین غیر اورژانسی بودن، هزینهی زیادی را به فرد تحمیل می کند؛ که در بسیاری از موارد بر دوش سرپرست خانواده سنگینی می کند؛ زیرا معمولا دختران و پسران جوانی که هنوز مستقل نشدهاند، درگیر فرایند لاغری و زیبایی می شوند و سرپرست، ناتوان از مقاومت در مقابل فرزندان و یا همسر خود، مجبور به پرداخت هزینه های این عمل، شده که مبلغ چشم گیری است و متاسفانه با شیب صعودی عجیبی هر ساله رشد هم می کند.
انجمن جراحان پلاستیک و زیبایی ایران در آماری تامل برانگیز اعلام کرده است که ایران رتبه ی چهارم عمل زیبایی بینی را در دنیا دارد.امروزه شاهد خانواده هایی در سطح جامعه هستیم که حتی با داشتن در آمد پایین مجبور به پذیرش این هزینه شده اند. یکی از رفتگران شهرمان را می شناسم که مجبور شده است برای عمل زیبایی دخترانش، چندین میلیون تومان وام دریافت کند و آن طور که ادعا می کند ده سال باید شب و روز کار کند، تا بتواند قرض گرفته شده را پس بدهد.آیا اعمال این فشار با توجه به شرایط اقتصادی موجود، لازم است؟ آیا به واقع هر فردی بعد از عمل جراحی، خود را زیباتر از گذشته احساس میکند و بیشتر دوست خواهد داشت؟ و یا به دلیل این که ذهنش دچار ایرادگیری شده، اقناع نشده است و دوباره عیبی جدید زاده می شود تا او را غمگین تر و ناخرسند تر کند؟
چرخه ی معیوب
این احساس،بین تعداد زیادی از کسانی که جراحی زیبایی کرده اند وجود دارد؛ که یا از پزشک جراح ناراضی هستند و او را متهم به قصور در انجام وظیفه می دانند و یااین که صادقانه بیان می کنند آنقدر که فکر میکردند، زیبا نشده اند و اگر این را از قبل میدانستند، هرگز این هزینه های گزاف را نمیپذیرفتند و گاهی متاسفانه کسی که قانع نشده باشد، درخواست عمل دیگری را دارد واین چرخه ی معیوب دوباره تکرار خواهد شد، که قطعا بدون عوارض نخواهد بود و گاهی اوقات؛ حتی خطر مرگ، فرد را تهدید می کند.
بعضی ازجراحی های زیبایی، به واسطه ی طولانی بودن عمل، بیهوشی بسیار عمیق را تحمیل می کنند که بر سلامتی تاثیر منفی دارد وعوارض کوتاه مدت و دراز مدت آن دامن فرد را خواهد گرفت. زیبایی امری است نسبی و تصور این که تعریف یک نفر از زیبایی و به ویژه زیبایی ظاهر با تعریف دیگری یکسان باشد خیلی بعید است و حتی میتوان گفت که غیر ممکن است.پس اگرعمل زیبایی، به دلیل زیباتر دیده شدن است چه طور می توان توقع داشت که همه یک نظر داشته باشند. گاهی فردی که متحمل عوارض و هزینه های عمل جراحی شده ، بیان می کند که به خاطرخودش این کار را کرده است و نظر دیگران در مورد او و ظاهرش برایش مهم نیست؛ اما آیا برای به دست آوردن این حس، این همه هزینه نیاز است، که فقط بخش ناچیزی از آن مالی است و چه تضمینی وجود دارد که این حس رضایت به دست آید؟ این وضعیت دقیقا شبیه آن است که بخواهی ذهنت را پاک کنی، آن گاه صورت خود را بشویی ! این تعبیر، نه برای همه؛ اما قطعا برای بسیاری از جراحیهای زیبایی صدق میکند که فرد بعد از عمل جراحی، دوباره خلا رضایت از خود را احساس و شاید در صورت داشتن شرایط، این عمل را تکرار کند.ای کاش حرکت در مسیری، پر از احساس رضایت برای تک تک افراد جامعه میسر شود.احساس رضایتی که باعث می شود فرد خود را بیشتر دوست بدارد و ازلحاظ روانی شاداب تر و قوی تر باشد و زمانی برسد که مثل دوران قاجار، زنان به سمت نمایش ظاهری مرد گونه برای خود نباشند و یا در شرایط کنونی، شاهد پسران جوانی نباشیم که به واسطه ی عدم رضایت ازخود به دنبال نمایش زنانه ی ظاهر خویش هستند و انگار که تاریخ به نحو جدیدی تکرار می شود. باید به این مساله توجه ویژه ای شود که چرا رضایت از خویش و ظاهر خویش، در بین بسیاری از جوانان ما این چنین محو و کم رنگ شده است؟