جای طبقه متوسط ادبیات خالی بود
سردبیر «پیام داستان» با خواندن غزلی از حافظ، سخنان خود را شروع کرد. شهرام پارسا مطلق گفت: «از دهه هشتاد، تریبونها در دست یک ژانر خاص در ادبیات بوده. در کرمان هم تقریباً همینطور بوده. به همین دلیل ما این دغدغه را داشتیم که این جای خالی را پرکنیم.» وی افزود: «شاید ازنظر جامعهشناختی بتوان گفت جای طبقه متوسط ادبیات خالی بود. اکثریت تریبونهای ادبی کشور دست افرادی است که به تئوریهای ادبی میپردازند. ادبیاتی که مردم با آن ارتباط برقرار کنند جایش خالی بود. ما سعی کردیم محملی برای تضارب آرا و افکار ادبی تا آنجایی که امکانش هست، به وجود آوریم.» وی بابیان اینکه امیدوارم با کمک سایر دوستان در شمارههای آینده قویتر و از محدوده کرمان خارج شویم، اظهار کرد: «امیدوارم گام کوچکی در راستای شکوفایی ادبیات برداریم.»
چشم مخاطبان را اذیت نمیکنیم
عباس محمودیان، گرافیست و طراح «پیام داستان» درباره آشنایی با موسسه پیامآوران و تیم «پیام داستان» گفت: «اول فقط قرار بود من لوگوی نشریه را طراحی کنم. بعد قرار شد یونیفرم بسته شود. معمولاً در اکثر مطبوعات استان اصلاً به یونیفرم توجه نمیشود. اما دوستان پیام داستان به یونیفرم توجه خاصی داشتند.» وی افزود: «از جالبترین نکات برای من که 11 سال سابقه کار با نشریات مختلف را دارم، این بود که دوستان پیام داستان اصلاً در امر طراحی دخالتی نکردند.» وی اضافه کرد: «من تمام آن چیزی که در توانم بود را در پیام داستان پیاده کردم تا حداقل چشم مخاطبان را اذیت نکنیم.»
پیام داستان، جُنگ نشود
مجید رفعتی، شاعر سرشناس کرمانی هم در این آیین گفت: «باید به دوستان پیام داستان تبریک بگویم. هرکسی که بخواهد کاری را انجام دهد، ابتدا باید یک سؤالی برای خود مطرح کرده باشد و بعد بخواهد این سؤال را پاسخ دهد. دوستان پیام داستان احتمالاً جای خالی را دیدند که پاسخش چنین نشریهای بوده.» وی بابیان اینکه جای یک نشریه فرهنگی تخصصی در شهر کرمان خالی بود، اظهار کرد: «ما نشریات فرهنگی مثل سرمشق و جنگ مس داریم اما نشریهای که بهطور تخصصی به شعر و داستان بپردازد نداشتیم. اینکه بهطور تخصصی کارکنیم میتواند باعث دوام و وجه امتیاز نشریه باشد. چراکه اگر نشریهای هم راجع به داستان و شعر مطلب بنویسد و هم درباره بافت قدیم و سینمای هالیوود و شجریان، اگرچه بد نیست اما نشریهای عمومی محسوب میشود. پیام داستان اما در شماره اول اینگونه نبوده و تخصصی در حوزه ادبیات فارسی کارکرده است. من به تحریریه این نشریه توصیه میکنم که در حوزه شعر و ادبیات باقی بمانند. در این صورت کیفیت پایین نمیآید. به نظر من این نشریه نباید به یک جنگ تبدیل شود.» رفعتی با اشاره به پرمخاطره بودن کار رسانهای در کشور گفت: «در کشور ما به دلیل نبود جامعه مدنی و احزاب، رسانهها باید جای خالی احزاب را پر کنند.
این موضوع مخاطرات کار مطبوعاتی را زیاد میکند. چراکه مطبوعات همیشه از طرف صاحبان قدرت تحتفشار است. از آنطرف کسانی که از نشریه حمایت میکنند میخواهند معامله کنند و اینیک بحران است. اینیک معضل برای استقلال برخی نشریات است.» این شاعر بابیان اینکه کیفیت «پیام داستان» آشکار است، عنوان کرد: «در شماره اول این نشریه بسیار موفق است و امیدوارم در همین چهارچوب باقی بماند.»
توجه ارزشمند به نویسندههای گمنام
لیلا راهدار، نویسنده مطرح کرمانی گفت: «خوشبختانه پیام داستان به نویسندگان گمنام شهرستانی توجه کرده است.»وی با اشاره به ادبیات داستانی کرمان افزود: «با توجه به تاریخ کهن و گسترده کرمان، ادبیات داستانی ما هم پتانسیل قوی دارد و خوشبختانه ادبیات داستانی کرمان در دهه اخیر فعالیت زیادی داشته و جای خود را در کشور بازکرده است که این باعث افتخار کرمان است.» راهدار اضافه کرد: «در زمینه نشر هم این اتفاق افتاده است. نشریات مختلف آمادگی چاپ داستانهای نویسندگان را پیدا کردند. در چند سال اخیر اتفاق ارزشمند توجه به نویسندگان شهرستانی بوده است.» این داستاننویس با اشاره به «پیام داستان» گفت: «داستانهایی در این نشریه چاپشده که ازلحاظ تکنیکی بسیار قابلتوجه هستند. تلاش دوستان ستودنی است. چنین نشریاتی به نسلی که میخواهد داستاننویس شود کمک میکند. چه ازلحاظ شهرت و چه ازلحاظ پیوسته قدم برداشتن.»
تبدیل روزنامهنگاری به زیباییشناسی هنر
محمدعلی علومی، نویسنده مطرح کرمانی که به دلیل سفر نتوانست در این آیین حاضر شود، پیامی را برای رونمایی «پیام داستان» فرستاده بود که در زیر بخشی از آن را میتوانید بخوانید:
یکی از معیارهای مهم توسعهیافتگی در تمام جهان، وضع و موقعیت مطبوعات و جایگاه روزنامهنگاران در میان مردم و دولتمردان هر ملت و کشور است… ورود اینجانب به دنیا و فضای شیرین و جذاب مطبوعات، متأسفانه نه طولانیمدت بوده است و نه گسترده، همه میدانیم که دهه هفتاد، دوران شکوفایی مطبوعات بود و در کرمان، چندین نشریه شکل گرفتند و فعال شدند و مانند سراسر کشور مخاطبان زیادی یافتند.
من افتخار همکاری با تعدادی از آن نشریهها را داشتم که اینهمه برایم مایه مباهات است…نسل جدیدی از روزنامهنگاران با رویکردی عموماً شریف به این حرفه عزیز، شکلگرفته و قوامیافتهاند. تعداد زیادی از این نمونه روزنامهنگارانی که نگهبان حرمت قلم هستند و آنچه مینویسند، الان در «پیام ما» و دیگر نشریهها به طرزی جدی و پیگیر کار میکنند… اینها عموماً روزنامهنگارانی حرفهای و یا بههرحال ازجمله اشخاصی هستند که احترام و اعتبار قلم و روزنامهنگاری محسوب میشوند. بیشتر اینها، روزنامهنگاری را به زیباییشناسی هنر مرتبط ساختهاند. مثلاً کاری که در «پیام ما» انجام میشود و خاطرات کهنسالان، یعنی تاریخ شفاهی کرمان را گردآوری میکند، در زمره همین مقوله یعنی تبدیل روزنامهنگاری به زیباییشناسی هنر است.
با درود. ایا امکان همکاری و اشتراک گذاری گاه به گاه مطلب و مقاله و داستان با این ماهنامه برای داستاننویسان و نویسندگان تازه کارتر که قبلا با نشریات همکاری نداشتند نیز وجود دارد؟