محمد خضری مقدم، هنرمند و استاد دانشگاه


هنرشهری کرمان رو به فرومایگی است

با نگاهی به یکسال گذشته‌، هنر شهری کرمان میان‌مایگیِ را پشت سر گذاشته و رو به فرومایگی است و این نکته در المان‌های شهری بیشتر از هرچیزی به چشم می‌خورد.

با نگاهی به یکسال گذشته‌، هنر شهری کرمان میان‌مایگیِ را پشت سر گذاشته و رو به فرومایگی است و این نکته در المان‌های شهری بیشتر از هرچیزی به چشم می‌خورد.
نوروز ۱۴۰۱ را می‌توان اوج این فرومایگی سال‌های هنر شهری کرمان دانست.
حال آنکه هنر شهری می‌تواند نقش موثری در برقراری ارتباط ، ایجاد تعامل، مرور خاطرات جمعی و نوستالژی‌ها، ایجاد حس غرور فرهنگی، تاریخی و حتی تاثیر در چالش‌ها و معضلات اجتماعی داشته باشد و از طرفی مجسمه‌های شهری به عنوان عناصری چند منظوره و دارای هدف و پیام می توانند زیبایی، فرهنگ سازی و ارتقای هویت شهری را به همراه داشته‌باشند‌‌.
با نگاهی به المان‌های شهری که در سال گذشته در شهر نصب شده، بی‌کیفیتی از منظر زیبایی‌شناسی و حتی سطح پایین کیفی مواد و متریال‌های بکار رفته از مهترین نشانه‌های عدم توجه به شهر، کارکرد و مخاطب در این آثار بود.
ساختاری که حکایت از یک‌ بی‌برنامگی در روند هنر شهری کرمان را دارد. از کج‌سلیقگی و نا‌آگاهی‌ حوزه‌ی زیباشناسی المان‌هایی که ذکر آن رفت، بگذریم.
بی‌برنامگی تا جای پیش رفته است که این روزها شاهد جمع‌آوری تعدادی از مجسمه‌های شهری هستیم. مجسمه‌هایی که سالها در فضای شهری جای خود را باز‌کرده‌اند، جمع‌آوری می‌شوند.
حذف آثاری که سالها با هویت محله‌ها گره خورده و در تعامل با مخاطب جای خود را در شهر باز کرده‌اند ضربه‌ی مهلکی به پیکره‌ی ارتباط مردم با این آثار میزند. و این یک‌ امر مهم است که توجه به آن بیش از گذشته احساس می‌شود.
آثاری که این روزها در حال حذف از شهر هستند در تعامل اجتماعی بیشتری با مخاطب بوده‌اند. حال آنکه تعامل از مهمترین عناصر تعریف یک فضا به عنوان فضای شهری است. چطور می‌توان این عنصر مهم را نادیده کرفت و حذف کرد. عنصری که از دغدغه‌های تعداد محدودی از هنرمندان حوزه مجسمه‌های شهری کرمان بوده و هست و حال اینکه عده‌ای تصمیم به حذف این تعامل می‌گیرند و‌ حذف این تعامل رابطه‌ی مخاطب با شهر را دچار آسیب می‌کند.

لینک کوتاه مطلب : https://kermaneno.ir/?p=88720
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.