۲۸مرداد ۱۳۳۲ یکی از تلخ ترین و سیاه ترین روزهای تاریخ ایران محسوب می شود. روزی که کودتاچیان آمریکایی_انگلیسی به همراهی ارتش شاهنشاهی و سایر افراد نفوذی موفق به برکناری دولت قانونی دکتر محمد مصدق شدند. در این روز سراسر ایران به آشوب کشیده شد، اما در کرمان شرایط بدتر از بقیه کشور بود. سرگرد محمود سخایی حامی بی قید و شرط دکتر مصدق، که به دلیل شرایط حساس استان کرمان به سمت ریاست شهربانی کل کرمان منصوب شده بود، در این روز به دست حامیان کودتا به شکل فجیعی کشته شد. شاهد کودتای ۲۸مرداد در کرمان در این رابطه می گوید که در روز کودتا تا ساعت ۲در دفتر سرگرد سخایی جلسه داشتیم. بعد از جلسه برای استراحت به منزل رفتم که دوستی خبر از تغییر شرایط داد. محمد صنعتی گفت که از شهر اخبار بدی می رسید. حدود ۶۰-۵۰ نفر از گروهبان های ارتشی با لباس شخصی و همین تعداد نیز از اعضای حزب دکتر بقایی در حالیکه علیه دکتر مصدق شعار می دادند، از ارگ به طرف شهربانی حرکت کرده بودند. در نزدیکی شهربانی سرگرد سخایی به اتفاق تعدادی از نیروهایش بدون برخورد خشونت آمیز، از آنها می خواهد که دست از تظاهرات و شعار دادن برداشته و متفرق شوند. اما این افراد که پشتوانه قوی داشتند، به شهربانی حمله کردند. سرگرد سخایی برای در امان ماندن، از طریق پشت بام شهربانی خودش را به ستاد ارتش می رساند و تسلیم تیمسار امانپور رئیس ستاد ارتش میشود.
گروهبانهای ارتشی که مسیر شهربانی به ستاد ارتش را میشناختند با همراهانشان به سمت ستاد رفتند و بدون مواجه شدن با هیج مقاومتی وارد شدند. ساختمان ستاد ارتش ۳ طبقه بود، طبقه دوم مرکز فرماندهی بود. در مرکز فرماندهی مهاجمین از تیمسار امان پور در خواست می کنند که سرگرد سخایی را تحویل دهد. امان پور که در مدت ریاست سخایی بر شهربانی محبوبیت سرگرد و تحقیر روزهای گذشته خود را فراموش نکرده بود در حالیکه به ظاهر به سرگرد سخایی پناه داده بود ، در حالی که با صدای بلند گفت که سرگرد اینجا نیست، با دست به محل پناه گرفتن سرگرد سخایی اشاره کرد. یکی از مهاجمان که رهبر دسته موزیک ارتش بود، با ۲-۳ نفر از گروهبانهای ارتش به سمت اتاقی که سرگرد سخایی پناه گرفته بود، می روند و او را از بالکن طبقه دوم ستاد ارتش به پایین پرت می کنند. سپس سرگرد سخایی نیمه جان را به پشت جیپ ارتش می بندند و تا میدان مشتاق میکشند. در میدان مشتاق او را به یک درخت آویزان کرده و به بدن بیجانش هتاکی می کنند.
بدن بی جان این شهید تا شب بر درختی در میدان مشتاق آویزان بود مردم آن روز از ترس ارتشیان و قداره به دستان نتوانستند او را رهایی دهند. نیمه شب کودتا پیرمردی به خود جرات داد تا جسد او را در قبرستان «سید حسین» کرمان به خاک بسپارد.
سرگرد سخایی به عنوان تنها شهید ۲۸ مرداد شناخته می شود، اما نام او به عنوان شهید اعلام نشده بود که خوشبختانه امسال با همت سید محمود دعایی فرم احراز شهادت توسط بنیاد شهید برای سرگرد سخایی صادر و نام او به عنوان شهید رسما اعلام شد.
سالها برخی کرمانی ها بر سر سنگ شکسته مزار او فاتحه ای می خواندند اما در سال ۷۸ شهرداری برای ساخت فضای سبز اقدام به تخریب این قبرستان کرد، پس از تخریب اعلام شد که از وجود مزار سرگرد بی اطلاع بودنند. پس از آن گفته شد که تندیسی در حوالی مزار ایشان ساخته می شود اما تا کنون هیچ اقدامی در این زمینه صورت نگرفته است. معاون فرهنگی اجتماعی شهرداری کرمان به کرمان نو گفت که این موضوع در حیطه اختیارات من نیست. معاونت خدمات شهری شهرداری کرمان هم از این موضوع اظهار بی اطلاعی کرد.
در تهران خیابانی به نام شهید سرگرد سخایی وجود دارد. در کرمان نامی از او بر خیابان های شهر نمیبینیم، اما عطا احمدی خیر مدرسه ساز کرمانی هنرستانی به نام سرگرد سخایی در میدان خواجو ساخته است. اخیرا هم در حوالی مقبره این شهید مسجد سرگرد سخایی کلنگ زنی شده است. اقدامات انجام شده در این خصوص مثبت و خوب است، اما هنوز ضرورت دیده شدن بیشتر این شهید و نام او در شهر کرمان احساس می شود.
پست بعدی