بر اساس این طرح که سیده حمیده زرآبادی، عضو فراکسیون زنان مجلس آن را ارائه داده، «دخترانی که بالای 28 سال داشته باشند، پنج سال سابقه بیمه یا مدرک فوق لیسانس داشته باشند، میتوانند بدون اجازه پدرشان ازدواج کنند.» این طرح را عدهای گامی رو به جلو برای استقلال زنان دانستهاند اما با انتقاداتی هم از سوی محافظهکاران حوزه خانواده و هم از سوی فعالان حوزه زنان مواجه شده است. منتقدان محافظهکار میگویند این طرح، قدرت پدر را در خانواده کاهش میدهد، عده دیگری میگویند چنین اقداماتی مخالف شرع و عرف است. از سوی دیگر، منتقدانی که طرفدار اعطای آزادیهای بیشتر به زنان هستند در مخالفت با این طرح عنوان میکنند که چرا چنین شرایط سختی در نظر گرفته شده، چرا وقتی قانون 18 سال را سن قانونی اعلام کرده، باید 28 سال مطرح شود و اصلا در بین خواستههای زنان که سالهاست مطرح میشود و به نتیجه نرسیده، چرا باید چنین موضوعاتی در اولویت نمایندگان مجلس قرار بگیرد؟
سیده حمیده زرآبادی، در گفتوگو با خبرآنلاین، به تفصیل درباره این طرح توضیح و به این انتقادها پاسخ میدهد. این گفتوگو را در ادامه بخوانید:
خانم زرآبادی طرحی که شما اخیرا درباره ازدواج زنان ارائه دادهاید، با اما و اگرهایی روبرو شده. چه شد که خواستید چنین موضوعی را مطرح کنید؟
ببینید، من مخالفتها در این زمینه را شنیدهام اما باید بگویم این طرح را بر اساس کارشناسی و تحقیق ارائه دادهایم، موضوعی نبوده که یک شبه به ذهنمان رسیده باشد و بعد بدون پشتوانه کارشناسی آن را مطرح کرده باشیم. این طرح که برای تسهیل ازدواج دختران است بر این اساس است که اگر سه ویژگی وجود داشته باشد، دختران نیازی به اذن پدر ندارند؛ یکی این که بالای 28 سال سن داشته باشند، دیگر این که پنج سال سابقه بیمه داشته باشند یا تحصیلاتشان کارشناسی ارشد و بالاتر باشد. بعضی تصور کردهاند قرار است هر سه این موارد با هم وجود داشته باشد در حالی که اینطور نیست و هر کدام از اینها وجود داشته باشد کفایت میکند.
شما میگویید با داشتن یکی از این ویژگیها، برای ازدواج نیازی به اذن پدر نیست اما در حال حاضر هم اگر پدری با ازدواج دخترش مخالفت کند، حتی بدون این شرایط، میتواند برای گرفتن اجازه ازدواج به دادگاه مراجعه کند.
بله اما مساله اینجاست که این شرایط پروسه بسیار طولانی و زمانبری دارد اما ما تعیین کردهایم که اگر دختری یکی از این شرایط را داشت و پدرش با ازدواج او مخالفت میکرد، دادگاه نهایتا ظرف یکی دو ماه اجازه ازدواج را صادر کند و این روند طولانی نباشد و سالها طول نکشد.
این طرح از سوی فراکسیون زنان مطرح شده؟
نه، این تحقیق را با یک تیم کارشناسی انجام دادهام که به امضای بعضی از اعضای فراکسیون زنان هم رسیده اما بعضی آن را امضا نکردهاند.
فعالان حقوق زنان چطور؟
نظر بعضی از آنها را هم جویا شدهایم اما طبیعتا امکان نظرخواهی از همه وجود نداشته.
نظر مخالفان این طرح را میدانید؟
بعضی از مخالفان میگویند این کار شرعی نیست. در حالی که در فقه گفته شده دختری که رشیده باشد، برای ازدواج نیازی به اذن پدر ندارد. درواقع این مساله در فقه ما وجود دارد و ما مسالهای خلاف فقه و شرع را مطرح نکردهایم. اما موضوع اینجاست که قانون مدنی نسبت به این موضوع سکوت دارد و تلاش ما این است که خلاء قانونی را برطرف کنیم. در قانون مدنی ازدواج تمام دختران منوط به اذن پدر یا جد پدری است. ما دو ماده قانون مدنی 1207 و 12010 را داریم که سن بلوغ و رشد را تفکیک کرده و مادهای هم به سن معاملات پرداخته اما حرفی از این زده نشده که رشیده بودن زنان شامل چه سنی میشود که بر اساس آن بتوانند درصورت مخالفت پدر، خودشان برای ازدواجشان تصمیم بگیرند. درواقع در پاسخ به این مخالفان باید بگوییم نه تنها کاری خلاف فقه صورت نمیگیرد بلکه کاملا در راستای قانونیسازی فقه است.
بعضی دیگر از مخالفان به شرایطی که در نظر گرفتهاید انتقاد وارد میکنند و درواقع این سوال مطرح است که این ویژگیها بر چه اساسی انتخاب شده؟
در درجه اول باید بگویم که مساله این نیست که دقیقا چه سنی برای رشیده بودن دختران مطرح شود، مساله اینجاست که بالاخره سن مشخصی به این منظور شناخته شود. اگر پیشنهادهای دیگری وجود داشته باشد یا مثلا شورای نگهبان رشیده بودن را سن دیگری تشخیص بدهد، باز هم ما از این قضیه استقبال میکنیم به این دلیل که در هر صورت، یک عدد مشخص انتخاب شده و از این وضعیت که مشخص نیست منظور از رشیده بودن چه سنی است بهتر است.
چرا 18 سال را که سن قانونی محسوب میشود در نظر نگرفتید؟
درست است که 18 سالگی قابلیت انجام امور اداری و قانونی را به اشخاص میدهد اما چقدر در عرف ما یک دختر هجده ساله، دارای بلوغ کامل عاطفی، فکری و استقلال مالی محسوب میشود؟ سن رشد 18 سال در نظر گرفته شده اما فقها برای رشیده بودن، بلوغ فکری و استقلال مالی را هم مد نظر قرار میدهند. اگر روی همان 18 سال موافقت شود که ما حرفی نداریم اما برای این که با نظر فقها درباره رشیده بودن مغایرت ایجاد نشود، تصمیم گرفتیم سن بالاتری را انتخاب کنیم.
و چرا 28 سالگی؟
ما این ویژگیها را بیجهت انتخاب نکردهایم. 28 سالگی را به این دلیل انتخاب کردهایم که اولا 85 درصد ازدواج دخترها بین 19 تا 29 سال انجام میشود و ضمن این که 28 سالگی آستانه ورود به سن تجرد قطعی است و خواستیم کسی که خواهان ازدواج است، به دلیل مخالفت پدر، به سنی بیشتر از آن نرسد. در عین حال، فکر میکنیم عددی باشد که اشخاص از نظر عرفی، رشیده محسوب شوند و توانایی تشخیص درست از نادرست و در عین حال توانایی تصمیمگیری برای زندگیشان را داشته باشند. اما همانطور که اشاره کردم، شرایط دیگری هم وجود دارد که هر کدام از آنها میتواند تعیینکننده باشد، مثلا ما شرط فوق لیسانس را هم گذاشتهایم، کسی که فوقلیسانس داشته و کمتر از 28 سال داشته باشد هم میتواند در این مورد تصمیمگیرنده باشد.
دقیقا یکی از نقاط مورد نظر مخالفان این طرح همین است که مگر مدرک میتواند ملاک باشد؟
ببینید به هر حال باید قبول کنیم که کسی که دوره کارشناسی ارشد را گذرانده باشد یعنی نسبت به تحصیل جدیت دارد و به نوعی بلوغ اجتماعی و استقلال فکری رسیده است.
پنج سال سابقه بیمه چطور؟
اشتغال هم یکی از مواردی است که میتواند نشاندهنده بلوغ شخص باشد و این بیمه پنج ساله به این منظور مطرح شده که بیانگر این است که این فرد میتواند از عهده تامین زندگی برآید و برای زندگیاش تصمیم بگیرد و به مشکل اقتصادی برنخورد. این شرط هم موردی است که میتواند پیش از 28 سالگی اتفاق بیفتد مثلا اگر کسی از 18 سالگی شروع به کار کرده و بیمه شده باشد، در 23 سالگی میتواند بدون اذن پدرش ازدواج کند.
بعضی از منتقدهای این طرح هم میگویند این کار بنیاد خانواده را به خطر میاندازد.
همانطور که اشاره شد، همین حالا هم اگر دختری بخواهد ازدواج کند و پدرش مخالفت کند، میتواند از دادگاه تقاضای موافقت با ازدواجش را داشته باشد. این که کار به دادگاه بکشد بیشتر بنیان خانواده را به خطر میاندازد یا این که دختری این اجازه را داشته باشد که خودش تصمیم بگیرد و بدون درگیریهای قانونی، خانوادهاش را مجاب کند که با تصمیم او موافقت کنند؟
شهرهای کوچک را هم مد نظر قرار دادهاید؟ به نظر میرسد چنین شرایطی، آن هم با اما و اگر، شاید در کلانشهرها قابلیت اجرا داشته باشد اما در شهرهای کوچک پذیرش خانوادهها به این سادگی نیست.
من خودم نماینده شهرستان هستم و با شرایط شهرهای کوچک آشنایی دارم. گاهی برای ازدواج دختران سختگیریهای زیادی از سوی خانواده انجام میشود که تبعات به مراتب بیشتر و بدتری نسبت به این دارد که دختران توانایی تصمیمگیری برای ازدواج داشته باشند. بسیاری از آسیبهای اجتماعی میتواند از همین مورد نشات بگیرد که نگاه خانوادهها به دختران اینطور است که توانایی تصمیمگیری برای زندگیشان را ندارند در حالی که اگر چنین قوانینی را داشته باشیم، اتفاقا به تحکیم روابط اعضای خانواده کمک میکنیم. به هر حال میدانیم که هر قانون جدیدی با مقاومتهایی روبرو میشود اما به این تغییرات نیاز داریم.
اما این شرایط چقدر دایره شمول دارد؟ چرا برای موارد دیگری که شامل زنان بیشتری میشود چنین جدیتی به کار گرفته نمیشود؟ مثلا خروج از کشور که نیاز به اجازه همسر دارد و شامل طیف بیشتری از زنان میشود.
دایره شمولی که در این مورد وجود دارد کم نیست، دختران بسیاری را داریم که پدرشان در زندان هستند یا غایبند و حضور ندارند، دختران زیادی هستند که دچار لجبازیهای خانوادگی میشوند، فرزندان طلاق هستند که پدرشان از شرایط آنها برای لجبازی استفاده میکند و بسیاری از موارد دیگر، بنابراین چرا نباید این خلاء قانونی را برطرف کنیم؟ ضمن این که برای آن موارد مورد اشاره شما هم فراکسیون زنان طرحهایی را در نظر گرفته که قرار است ارائه کنیم. همه این موارد مهم هستند و امیدواریم بتوانیم زنان امروز جامعهمان را به شرایطی که شایستهشان است برسانیم.
چقدر امیدوارید این طرح در صحن علنی و شورای نگهبان به تصویب برسد؟
به هر حال من آنچه به نظرم درست بوده را انجام داده و این طرح را به صورت یک فوریتی تقدیم هیات رییسه کردهام. امیدوارم باب گفتمان جدیدی برای احقاق حقوق زنان باز شود، با توجه به این که مغایرتی با فقه ندارد و آیتالله سیستانی، آیتالله بهجت، امام خمینی و برخی دیگر از مجتهدان تاکید کردهاند که دختر رشیده نیاز به اذن پدر برای ازدواج ندارد، امیدوارم در مجلس و شورای نگهبان تصویب شود تا معیار قانونی مشخصی برای این موضوع داشته باشیم اما حتی اگر هم تصویب نشد، امیدوارم شورای نگهبان برای رشیده بودن سن تعیین کند نه این که این موضوع در هالهای از ابهام باقی بماند. معتقدم پویایی فقه باید در حوزه زنان خودش را بیشتر نشان بدهد و موارد زیادی هست که میتوانیم نسبت به اصلاح آنها اقدام کنیم.