در روزهایی که تیم فوتبال مس کرمان به عنوان گل سر سبد ورزش مس با نتایج ضعیف و ناامید کننده خود موجبات نارضایتی مردم کرمان را فراهم کرده است، سایر تیمهای ورزشی مس نیز در نتیجه گیری آنچنان فوق العاده نبوده اند که باشگاه مس بتواند عملکردش را بر اساس نتایج بولت کند.
شاخص ارزیابی عملکرد یک باشگاه معمولا نتایجی است که تیم های آن کسب می کنند؛ حتی فعالیت های فرهنگی باشگاه ها که نام فرهنگی را نیز یدک می کشند، تحت الشعاع نتایج قرار می گیرد. به همین دلیل است که هنوز هم از نام مدیرانی مثل نیکنفس و یا برهانی نژاد به واسطه رقم زدن سال رویایی به نیکی یاد می شود.
طبیعی است که مدیران در دوران مدیریت خود با چالش هایی از سوی مخالفان خود روبرو شوند اما مدیری موفق است که بتواند با سیاست های خاص، جریانات را کنترل کند و حتی از آن ها به سود مجموعه اش استفاده کند.
مدیران مس در کنار ضعف های مدیریتی خود در سال های اخیر، سیاست مناسبی در مقابل عناصر فرصت طلب و برخی جریانات نداشته اند تا حال تیم فوتبال مس به وخامت کنونی برسد.
اوقات تلخ مردم کرمان تنها بابت ناکامی تیم فوتبال مس نیست؛ بلکه در سایر رشته ها هم موفقیت چشمگیری به دست نیامده است.
این در حالی است که مدیران مس با شعار استفاده از پتانسیل های بومی و پشتوانه سازی برای آینده کاملا از شرایط مدنظر و مورد علاقه کرمانیها فاصله گرفته اند و به نوعی با پنهان شدن پشت نقاب بومی گرایی عملا هیچ نقطه عطفی در ورزش مس ایجاد نکرده اند.
وضعیت نه چندان خوب در تیم های پایه مس هم نشان می دهد که مدیران مس حداقل در بحث بومی گرایی و پشتوانه سازی هم مطابق وعده های خود موفقیت قابل توجهی نداشته اند تا کارنامه مدیریتی تاریکی داشته باشند.
البته بالادستی های باشگاه مس در شرکت مس هم کم مقصر نیستند. مشاوره هایی که به مسئولان رده بالای شرکت صورت می گیرد، تصمیمات را به سمتی جهت میدهد که به حال خراب ورزش مس افاقه ای ندارد و حتی عکس موضوع را نیز در پی داشته است. افرادی به نظر در نقش مشاور حضور دارند که پیش از این در سقوط تلخ مس نقش آفرینی کردند!
به هر شکل مردم کرمان و هواداران مس که صاحبان معنوی تیم مس هستند نگرانی کاملا بجایی نسبت به شرایط مس دارند و فریاد می زنند آقایان! حال خراب مس را با سیاستها و تصمیمات صحیح خوب کنید…!