التهاب در لیگ یک در هفته های پایانی به شدت اوج می گیرد و هر سال حساسیت بسیار بالا بر سر کسب سهمیهی صعود، خود به خود منجر به افشای برخی مسائل پشت پرده و ارتباطات پنهانی عوامل برخی تیمها می شود که اگر جستجوی بیشتری در خصوص منشأ این تحرکات انجام شود، نقطهی آغازی جز توطئهگری باشگاهها علیه یکدیگر پیدا نمیکند. درست همانند اتفاقاتی که سه سال پیش کرمانیها به شکل ناجوانمردانهای لمس کردند و هر از گاهی مثل پتک به سرشان کوبیده میشود!
دوشنبه شب یکی از آیتمهای ویژه برنامه نود به لیگ یک و حساسیت موجود در هفتههای پایانی آن اختصاص داشت. اینکه نتایج نباید دستخوش تغییرات غیرفوتبالی و در خارج از زمین تعیین شوند و تیمهایی که حضور بیتاثیری در لیگ یک با توجه به وضعیت جدول دارند، مقابل حریفان خود به خصوص مقابل مدعیان صعود با تمام وجود بجنگند تا چشمههایی از فوتبال پاک را در عین ناپاکیاش به نمایش بگذارند.
اما این آیتم جذاب از جایی به بعد طعم تلخی برای کرمانیها داشت و زمانی که دوباره صراحتا از پرونده مربوط به تبانی مس صحبت شد، نشان میداد که هنوز هم شانتاژهای سه سال قبل درودگر و اطرافیانش ملاک ارزیابی شخصیت مس در دادگاه رسانهها قرار میگیرد و پرونده تبانی مس هرچند مدتی بعد با احکامی عجیب بسته شد ولی تبعات آن گاهی اوقات مسیها را تکان میدهد.
این در حالی است که صحبت از شخصیت برخی تیم ها و برجسته کردن نتایج آنها، در مقابل طرح موضوع تبانی مس کمی ناعادلانه به نظر میرسید و سوابق مس در فوتبال ایران آنقدر درخشان بوده که نباید نگاه شک آلودی به شخصیت کلیاش داشت.
نود و عادل فردوسی پور بعضا به رازگشایی از دلایل ناکامیهای محض برخی تیمها می پردازند اما آنچه که مسلم است این برنامه هیچ زمانی به پایین آمدن کرکرهی اقتدار مس در فوتبال ایران اشارهای هم نکرده است. شاید با رو شدن دستهایی که در این چند سال لباس مس را از پشت گرفته و اجازه بالا رفتن از دیوار بلند لیگ یک را به این تیم نمیدهند، عادل کرمانی میتوانست سهمی در بازیابی شخصیت بزرگ مس داشته باشد، نه اینکه با طرح مسائلی از قبیل تبانی، اعتماد به نفس را در یک شهر خرد کند.
در هر صورت نارنجیهای کرمان روز گذشته (سهشنبه) تمام کاری که برای اثبات شخصیت لازم بود را انجام دادند و ربودن سه امتیاز از فجرسپاسیِ مدعی، لبخند رضایت را روی لب کرمانیها نشاند و البته این حسرت را به جا گذاشت که چرا مس اقدام دیرهنگامی برای بازیابی شخصیت خود داشته و ای کاش روزی برسد که کرمان با رقص پرچمهای نارنجی، شادیهای وصف ناپذیری را سپری کند…