رقم خوردن اتفاق نوستالژیک مس در سال 85 و مقبولیتی که دستنشان بعدها نه فقط در کرمان، بلکه با صعود سه تیم دیگر به لیگ برتر در فوتبال ایران به دست آورد، خود به خود سبب میشود که نزدیکان دستنشان در کرمان نیز هر سال در موعد انتخاب سرمربی مس به دنبال ایجاد نوعی کمپین برای بازگشت او به نیمکت این تیم باشند و با استفاده از خاطره سازیاش، حتی این باور نیز به وجود میآید که صعود مس فقط به دست نادر امکان پذیر است!
با این حال داستان دستنشان و حضور دوبارهی او در کرمان زمانی عجیب میشود که بعد از سقوط مس هر سال مذاکراتی با دستنشان انجام میشود و شکل جدی نیز پیدا میکند اما همه چیز در آستانه امضای نهایی روی برگهی قرارداد کنسل میشود و دستنشان بدون اینکه منتظر بماند تا اتفاقاتی برای بازگشت به جریان مذاکرات رخ بدهد، قراردادش را با تیم دیگری امضا کرده است؛ درست همانند اتفاقی که سال گذشته رخ داد و در حالی که تصور میشد زمان بازگشت دستنشان به مس فرا رسیده باشد، اما این مربی مازندرانی هدایت ملوان را قبول کرد و علیرغم اینکه نزدیکان دستنشان در کرمان تلاش کردند او را به نیمکت مس نزدیک کنند ولی گفته میشد توصیههایی به باشگاه مس صورت گرفته که به دنبال گزینهای غیر از دستنشان باشد و در نهایت شنیده شد دلیل اصلی کند شدن روند مذاکرات به عدم توافق بر سر مبلغ قرارداد و کوتاه نیامدن دستنشان در این خصوص مربوط بوده است.
تمام مسائل نشان میدهد که دستنشان با وجود مقبولیت در کرمان، مخالفانی هم برای حضور دوبارهی خود دارد که اجازه نمیدهد مسیر بازگشت او به کرمان آسان شود.
در روزهایی که برخی رسانهها به صورت عجیبی برای نیمکت مس گزینه پردازی میکنند و سعی دارند با استفاده از نام مس، مربی موردنظر خود را روی نیمکت تیمهای دیگر بنشانند، مطرح شدن نام نادر دستنشان کمی واقعیتر به نظر میرسد و شاید او در اولویت گزینههای مدیران باشگاه مس قرار نداشته باشد اما تبدیل شدنش به عنوان گزینه نخست چندان دور از ذهن نیست؛ خصوصا که دستنشان به احتمال فراوان به کارش در انزلی ادامه نخواهد داد و گزینههای مدنظر مس نیز فعلا لیگ برتر را در اولویت انتخاب خود قرار دادهاند.