یکی از خبرگزاریهای کشور با پژوهشگر دیرینهشناسی به نام عرفان خسروی در این خصوص به مصاحبه پرداخته، گزارش حاکی از آن بود که این مطلب جز شایعه چیز دیگری نمیتواند باشد. اما مطلبی که مرا به فکر تهیه گزارش حاضر انداخت سخنان و نظرات این کارشناس در رابطه با مردی بود که سالهای زیادی از عمر خود را صرف جمع آوری فسیلهای متعددی کرده است. محسن تجربه کار بیش از ۳۰ سال از عمر خود را وقف پیدا کردن این مجموعه کرده و حالا کمی بی انصافی است این یکطرفه به قاضی رفتن! در ادامه بخشی از سخنان عرفان خسروی و سوالاتی که از محسن تجربه کار پرسیدم را میخوانید.
به گزارش جام جم: برای بررسی صحت و سقم این موضوع با عرفان خسروی، پژوهشگر دیرینهشناسی گفتوگو کردیم که پیشتر در زمینه سنگوارههای دایناسورها در استان کرمان مطالعه داشته. خسروی درباره این شایعه به جامجم میگوید: «اولین بار سال 81 بود که نمونههای فسیلی فردی علاقهمند در کرمان که مدعی بود سنگوارههای دایناسورها را جمعآوری میکند از نزدیک دیدم. مصر بود که سنگوارهها (فسیلها) و تخمهای دایناسورها را در مناطق اطراف کرمان پیدا میکند و مجموعهای گرد هم آورده است و دنبال موزهای برای نمایش آنهاست. واقعیت این است که همه آنها چیزی نبود جز سنگهای متخلخل رسوبی!»
وی در ادامه به دلایل علمی متعددی اشاره کرده از جمله اینکه نمونهای آن مرد ( محسن تجربهکار) از جنس ماسه سنگ است. و اینکه تخمهای دایناسور هماندازه بوده و در سایزهای مختلف نیستند و زرده و جنین فسیل شده در تخم را هم که تشخیص داده، در واقع ساختارهایی رسوبی است که در سنگها به وجود میآید و زمینشناسها به آن کانکراسیون میگویند.
تخم دایناسورهایی که در مناطق مختلف جهان تا امروز پیدا شده تخمهایی هستند که در رسوبات خشکی حفظ شدهاند. یعنی زیر ماسهها مدفون شدهاند. در محیطهای سیلابی، دریایی و مردابی تخم دایناسور پیدا نمیشود، چون هیچ دایناسوری زیر آب تخم نمیگذارد.
این پژوهشگر دیرینهشناس یادآور میشود: «پیدا شدن فسیل تخم دایناسور اتفاق نادری است که تا امروز در ایران رخ نداده و در مناطق معدودی از جهان دیرینهشناسان موفق به چنین کشفی شدهاند. این که در بیابان بگردیم و هر سنگ گردی پیدا کردیم بگوییم تخم دایناسور است، تصوری کودکانه و غیرعلمی است.»
جناب تجربه کار فسیلهای پیدا شده مربوط به چه موجوداتی هستند؟
طبق نظریات هیات علمی دانشگاه باهنر با گرایش فسیل شناسی و زمین شناسی ۹۰ درصد مجموعه بیمهرگان و گیاهان قطعا فسیل بوده و ۱۰ درصد مهره داران نیاز به تحقیق و بررسی دارد و مابقی فسیل نمیباشد که بعد از آن با درخواست من و ارسال مدارک مرکز به این نتیجه رسید که باد در این زمینه بررسیهای بیشتری صورت بگیرد.
آیا این بررسیّها صورت گرفت و نظر کارشناسی به شما داده شد؟
با کمک سی تی اسکن درون بعضی از این فسیلها که ظاهری شبیه به ماهی را داشتند بررسی شد که نشان میدهد درون آنها نیز کاملا شبیه ماهی بوده که با تمامی اجزا تبدیل به فسیل شده است.
اما بعضی از کارشناسان محترم از جمله آقای خسروی حتی آنها را از نزدیک هم ندیده اند ولی نظرات کارشناسی خود را در رابطه با اشتباه بودن این فرضیه صادر کردهاند.
یعنی نظراتی که آقای خسروی در رابطه با تخمهای دایناسور و فسیلهاس دیگر دادهاند بدون دیدن این فسیلّها بوده؟
بله ایشان حتی یکبار هم این فسیلها را از نزدیک ندیده است.
پس این نظرات از کجا سرچشمه گرفته؟
در سال ۹۰ افرادی شروع به تخریب موزه زدند و بر علیه آن صحبتهایی را کردند ازجمله آقای مجید میرزایی دکتری دیرینه شناسی که بدون دیدن این موزه و با چاپ عکسی که از اینترنت گرفته شده بود در شماره ۴ مجله سرزمینمن از به درستی تعطیل شدن موزه دیرینه شناسی گفت.
بعد از آن هم عرفان خسروی در برنامه کندو شبکه چهار از دروغ بودن سخنان من و کلاه گذاشتن بر سر همگان گفت.
و شخص سوم که در روزنامه شرق که با چاپ مطلبی حاکی بر دروغ بودن مسئله موزه را تخریب کرد.
اما آقای خسروی به گزارش جام جم گفته است این فسیلها را در سال ۸۱ دیده و چیزی به جز ماسه سنگ نیستند؟
در سال ۸۱ پژوهشگری به نام الکساندر کلنر از برزیل به همراه معاون سازمان زمین شناسی کرمان آقای ناظمزاده و دو جوان دانشجو یعنی همان آقای میرزایی و خسروی برای بررسی فسیلها به خانه شخصی بنده آمدند اما آن زمان حدود ۱۰۰ فسیل بیشتر در مجموعه ما نبود جالبتر از آن این است که فسیلهای تخم آن زمان اصلا در این مجموعه نبود.
اما آثاری از مهرهدارانی هم دوره با دایناسورها وجود داشت. که کلنر در ایمیلی فسیل بودن بعضی از آنها تایید و سن آنها را از ما خواست.
و جنس این فسیلها ماسه سنگ نیست بلکه اینها از جنس سیلیس هستند.
پس شما این موضوع که این آثار فسیل نیستند و فقط ماسه سنگ هایی هستند که به اشکال مختلف کنار هم فشرده شده را رد میکنید؟
من فقط میگویم اگر کسی میخواهد چیزی را ثابت و یا رد کند باید به بررسی وتحقیق بپردازد که بنده تا جایی که امکان داشته این کار را انجام دادهام اما سوال من از آقایون پژوهشگر این است که آیا یکبار این فسیلها را از نزدیک دیدهاند و یا تحقیق و بررسی در این زمینه انجام دادهاند؟؟؟
پژوهشگران فوق بر این باور هستند که بدون شک قسمتّهایی از بدن موجودات فسیل میشود که سخت باشند اما گفته شما آن را نقض میکند در اینباره چه میگویید؟
ما همیشه در مدارس و کتابهای علمی خواندهایم که قسمتهای سخت بدن موجودات تبدیل به فسیل میشود اما همانطور که میدانید علم ثابت نیست و در همهی دورهها در حال تکمیل و به روز شدن است. پس این فرضیه که گوشت هم میتواند تبدیل به فسیل شود صد در صد قابل رد کردن نیست مگر اینکه تحقیق و پژوهش این را ثابت کند.
آقای خسروی معتقد است که تخمهایی که توسط شما پیدا شده نمیتواند تخم دایناسور باشد چون از زیر آب پیدا شدهاند؟
اول از همه اینکه من هیچوقت بطور قطع نگفتهام که اینها تخم دایناسور هستند بلکه گفتهام تخمهای خزندگان و موجودات هم عصر با دایناسورها و حتی عکسی که در مجله سرزمین من به عنوان دایناسور به چاپ رسیده عکس یک پرنده است که با اسکن درون بدن آن هم مشخص شده. و اما این تخمها زیر آب پیدا نشدند بلکه در منطقه ساحلی پیدا شدهاند.
اشاره شده که این تخمها در سایزهای مختلف هستند اما تخمهای دایناسور هم اندازهاند در اینباره چه نظری دارید؟
باز هم میگویم من نگفتم که اینها بطور قطع تخم دایناسور هستند. اما مگر همهی دایناسورها به یک اندازه بودهاند که تخمهایشان به یک اندازه باشد؟ میتوانید در اینباره کتاب فسیل شناسی مهمرهداران نوشته استاد محمدعلی جعفریان دانشگاه اصفهان را مطالعه کنید که نشان داده دایناسورها در ابعاد گوناگونی بودهاند.
تا کنون نظر دیگر کارشناسها را گرفتهاید؟
بله من در سال ۸۴ درهمایشی که تهران برگزار شد شرکت کردم و در آن همایش افراد صاحب نظر زیادی بر این بودند که باید تحقیقاتی روی این فسیلها صورت گیرد از جمله آنها دکتر عبدالله سعیدی معاون زمینشناسی کل کشور که گفته موزه دیرینهشناسی کرمان قابل توجه و تامل است و نظر اینجانب است که از هر پدیده نباید به سادگی گذشت به صرف اینکه با دانش ما مطابقت ندارد.
اما با این تفاسیر هنوز کسی پیدا نشده که با توجه به تحقیق و پژوهش این فسیلها را رد کند.
پس بر چه اساسی موزه دیرینهشناسی را در اختیار شما گذاشتهاند؟
ابتدا با دیدن فسیلها و تایید آنها موزهای را در اختیار بنده قرار دادند اما بعد از گذشت مدتی عدهای شروع به آزار و اذیت ما کردند و در آخر هم که با شکستن درب موزه ما را به رفتن مجبور کردند.
در مستند مردی که فسیل شد به تاسیس مرکز ترک اعتیاد در محل قبلی موزه گفتید درسته؟
بله ابتدا محیط پارک بسیار خوب بود اما بعدا با تعطیل شدن پاسگاه نیروی انتظامی و تاسیس ستاد بازپروری معتادین شروع به آزارو اذیت ما کردند.
و حتی بعد آن برق موزه را به مدت ۲ سال قطع کرده بودند که در همان سال رئیس اکتشافات نفت ایران به همراه گروهی از کانادا به دبدن موزه آمده بودند که متاسفانه در پارک با چاقو به آنها حمله کردند.
علت انتقال موزه دیرینهشناسی به باغ موزه هرندی چه بود؟
نمیدانم به چه دلیل موزه قبلی که در پارک بود از ما گرفته شد اما زمانی که این اتاقها را در اختیار ما گذاشتهاند به من قول دادن مکانی بهتر را به ما پیشنهاد دهند.
مسئولین در اینباره به شما کمک نکردهاند؟
مسئولین در صدر از جمله آقای وفایی دستور به دادن مکان بهتری را به ما دادهاند و همچنین آقای رزمحسینی در زمان آقای کدوری دستور این را داده بودند که متاسفانه به آنها توجهی نشده و حتی گفتهاند که بنده باید به فکر تاسیس یک موزه شخصی باشم.
تا حالا درخواست کردهاید که موزه را به شهری دیگر منتقل کنید؟
بهمن ماه سال گذشته قبل از ورود رئیس آکادمی فرانسه سازمان زمینشناسی کل کشور و مرکز تحقیقات علمی کاربردی کرج تصمیم گرفتند آثار موزه را به تهران منتقل کنند که مسئولین کرمان با قول همکاری من را از اینکار منصرف کردند.
در آخر از شما میخواهم که گله من را به گوش مسئولین برسانید که شما بر اساس تایید اساتید کرمان این موزه را در اختیار بنده گذاشتید اما چرا اکنون از من حمایت نمیکنید؟ و اما آن دسته از کسانی که به تخریب موزه میپردازند حالا به هر طریقی که میتوانند این را بدانند که اگربه کار خود ادامه دهند من از طریق قانون با آنها برخورد خواهم کرد.
واقعا جای تاسف دارد واقعا
[…] موزه هرندی این هفته خبرساز شده که شکوفه به این موزه پرداخته و از حواشی آن میگوید، برای اطلاعات بیشتر بر روی لینکهای زیر […]
سلام چطوری میشه با اقای عرفان خسروی تماس گرفت