انتقال آب؛ درد یا درمان؟| وقتی همه خوابیم
گزارشی که اخیرا مرکز پژوهشهای مجلس درباره پروژههای انتقال آب منتشر کرده، عملا خط بطلانی است بر لزوم انجام این پروژهها.
«چارهای جز انتقال آب نداریم.» این جمله در سالهای اخیر بارها از سوی مسوولان مختلف عنوان شده. از معاون سازمان محیطزیست گرفته تا برخی معاونان وزیر نیرو و بسیاری از مسوولان محلی. مخاطبان این عبارت هم اغلب مخالفان پروژههای انتقال آب هستند.
کشمکش بین موافقان و مخالفان این پروژهها از زمانی بیشتر بالا گرفت که بحران کمآبی در کشور شدت یافت. اکثر استانها با بحران آب سرپنجه شدند و مردم کمآبی را لمس کردند.
با این اتفاق، مردم محلی مناطقی که قرار بود از آنجا آب به منطقه دیگری منتقل شود، خواستار توقف طرحهایی شدند که بعضا از 15 سال پیش در صف اجرا قرار گرفته بودند.
از جمله این طرحها میتوان به انتقال آب از بهشتآباد چهارمحال و بختیاری به استانهای اصفهان و کرمان اشاره کرد. طرحی که از سال 84 کد اجرایی خورده اما در سالهای اخیر بارها مخالفان در خوزستان و چهارمحال و بختیاری را به تجمع کشانده.
اعتراض به طرحهای انتقال آب البته فقط به طرحهای بین استانی ختم نمیشود. در استان کرمان هم طرحی پر سروصدا برای انتقال آب از سد صفارود به شمال استان وجود دارد.
اگرچه این طرح با اعتراض گسترده اهالی جنوب کرمان فعلا متوقف شده اما آب منطقهای و استانداری کرمان معتقدند «چارهای جز انتقال آب وجود ندارد.»
این گزاره اگرچه بارها از سوی مخالفان طرحهای انتقال آب رد شده اما فعلا زور وزارت نیرو بر این مخالفان چربیده. مخالفان سرشناسی همچون محمد درویش که سابقه مدیرکلی دفتر مشارکتهای مردمی سازمان محیطزیست را هم دارد، معتقدند
زمانی باید طرحهای انتقال آب را اجرایی کرد که همه راهها همچون بالا بردن راندمان بخش کشاورزی و شرب و بازچرخانی آب را امتحان کرده و به نتیجهای نرسیده باشیم.
در آن سو اما مرغ وزارت نیرو یک پا دارد: «برای مقابله با کمآبی، چارهای جز انتقال آب نداریم.» حق با کدام گروه است؟
وضعیت آبی ایران
مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی اخیرا در دو گزارش به بحث انتقال آب پرداخته.
اگرچه گزارشهای پژوهشی متعددی درباره طرحهای انتقال آب وجود دارد اما از آنجایی که گزارشهای مرکز پژوهشها بر روی طرحها و لوایحی که در مجلس بررسی میشوند، تاثیرگذار است، گزارش این نهاد درباره انتقال آب، دارای حائز اهمیت است.
قبل از اینکه وارد بحث اصلی شویم، بهتر است نگاهی گذرا به وضعیت آبی ایران که در گزارش شماره دو مرکز پژوهشها آمده، بیندازیم.
در حال حاضر 405 دشت از 609 دشت کشور به عنوان دشتهای ممنوعه شناخته میشوند. یعنی نباید از این 405 دشت، آبی برداشت کرد.
همچنین علاوه بر 41 ميليارد مترمكعب مجوز برداشت از منابع آب زیرزمينی، حدود 11 ميليارد مترمكعب برداشتهای بدون مجوز نيز بهطور ساليانه از منابع آب زیرزمينی انجام میگيرد که نيمی از آن مربوط به چاههای فاقد پروانه و نيمی دیگر از طریق برداشتهای اضافه بر پروانه توسط چاههای مجاز انجام میشود.
در این گزارش آمده که باید ميزان مجوزها از 41 ميليارد مترمكعب در سال به 28 ميلياردمترمكعب کاهش یابد، به عبارت دیگر حتی ميزان مجوزهای موجود نيز با ظرفيت آبخوانها هماهنگی ندارد و برای ایجاد شرایط پایداری باید ميزان مجوزها حدوداً 30 درصد کاهش یابد.
پروژههای انتقال آب در ایران
براساس گزارش مرکز پژوهشها، حجم انتقال آب بين حوضهای (مطالعاتی، اجرایی و بهرهبرداری) در کشور حدود پنج ميليارد مترمكعب در سال است که از این ميزان، حدود 2070 ميليون مترمكعب در دست بهرهبرداری، حدود 2160 ميليون مترمكعب درحال اجرا و حدود 823 ميليون مترمكعب در دست مطالعه است.
حدود نيمی از حجم آب انتقالی توسط پروژههای انتقال تا پيش از دهه 1370 و در قالب پروژههای کوچک (از لحاظ طول انتقال) انجام شدند و به مرور زمان اگرچه مسافت پروژههای انتقال آب بين حوضهای افزایش یافتند، اما به نسبت حجم کمتری از آب انتقال یافته است.
آنطور که در این گزارش آمده، در مجموع 45 طرح انتقال آب در ایران وجود دارد که 18 طرح به بهرهبرداری رسیدند، 14 طرح در دست اجرا هستند و 13 طرح در مرحله مطالعاتی قرار دارند.
سهم کرمان از انتقال آب
سهم استان کرمان از این میزان، سه طرح است. انتقال آب از بهشتآباد و ونک- سولکان چهارمحال و بختیاری و طرح انتقال آب از سد صفارود.
در زیر تبادلات آب بین حوضهای به تفکیک استانها را میتوانید ببینید:
انتقال آب؛ خوب یا بد؟| تجربه جهانی
کارشناسان مرکز پژوهشها برای پاسخ به سوال بالا، در گزارش شماره یک خود به بررسی سه طرح انتقال آب در جهان پرداختند و با بررسی معایب این پروژهها سعی کردند بررسی کلی نسبت به طرحهای داخلی داشته باشند.
در ادامه به خلاصهای از آنچه که درباره این طرحها در گزارش شماره یک مرکز پژوهشها آمده، اشاره میکنیم:
پروژه تاگوس-سگورا در اسپانیا
هدف | تامین آب 87 شهر جنوبشرقی اسپانیا |
حجم انتقال | 200 تا 400 میلیون مترمکعب در سال |
طول خط انتقال | 286 کیلومتر |
معایب | 1. افزایش زمینهای کشاورزی از 50 هزار به 88 هزار هکتار در مقصد
2. رشد چاههای غیرمجاز در مقصد 3. افزایش مصرف آب در مقصد 4. آلودگی رودخانه در مبدا |
پروژه رودخانه برفی استرالیا
هدف | توليد انرژی برقابی و آبياری |
حجم انتقال | 1.1 میلیارد متر مکعب |
معایب | 1. کاهش 99 درصدی آب در رودخانه برفی
2. از بین رفتن ماهیان به دلیل شوری آب |
پروژه لسوتو آفریقای جنوبی
هدف | تامین آب استان گاتنگ (صنعتیترین استان آفریقای جنوبی) |
حجم انتقال | 2.5 میلیارد مترمکعب |
خط انتقال | 200 کیلومتر تونل (با احداث پنج سد) |
معایب | 1. انقراض برخی گونههای ماهی در رودخانه مبدا با اجرایی شدن فاز یک
2. افرایش احتمال جابجایی 325 خانوار در صورت اجرای فاز دو 3. پیشبینی از بین رفتن 3400 هکتار مراتع در صورت اجرای فاز دو |
ارزیابی انتقال آب در داخل
کارشناسان مرکز پژوهشها با بررسی سه طرح جهانی که نتایج انجام آنها مشخص شده، از منظر چهار معیار به ارزیابی نظام حاکم طرحهای انتقال آب در داخل کشور پرداختند.
برای اینکه گزارش از حوصله خواندن خارج نشود، این ارزیابی را هم به صورت جدول آوردهایم.
مازاد و كمبود واقعی
آمار و اطلاعات | 1. مصرف آب ناشی از برداشتهای زیرزمینی دقت بسيار پایينی دارد.
2. معمولاً آمارسازی براساس همين اطلاعات ضعيف صورت میگيرد. 3. نتیجه: تشكيک در این آمار و اطلاعات ازسوی ذینفعان قابل تأمل است. |
بيلان حوضههای آبریز و محدودههای مطالعاتی | 1. با اندک تغييراتی در پارامترهای هيدرولوژیكی مانند ضرایب نفوذ، ضرایب رواناب، ضرایب آب بازگشتی معمولاً نتایج محاسبات بيلان آب بسيار متفاوت خواهد شد. پس تشكيک در تحليلهای مازاد و کمبود آب منطقی بهنظر میرسد.
2. نتیجه: برآوردهای تأمين حداقل نيازهای زیستمحيطی با خطای قابل توجه همراه است.
|
اثر روندهای بلندمدت | 1. تغییرات اقلیمی در برآوردهای مازاد و کمبود مد نظر قرار نمیگيرد.
2. به خشکسالیها در آینده توجه نمیشود. 3. نتیجه: حوضهای که براساس آمار و اطلاعات گذشته بهنظر میرسد منابع آب مازاد دارد، ممکن است در آینده با کاهش منابع مواجه شود. |
الگوی برآورد کمبود | مشخص نیست منابع آب دقيقاً در چه محلها و به چه مصارفی میرسد. |
پایداری
اقتصادی | ارزیابی از منافع اقتصادی انجام پروژه جایگاهی در مجوزدهی ندارد. |
اجتماعی | در صورت وقوع اعتراضات مردمی متأسفانه تجربه نشان داده است که با معترضان همچون معترضان ضدامنيتی برخورد میشود. |
زیستمحیطی | عموم تمرکز بر اجرای پروژه است و توجهی به اثرات زیستمحیطی نشده است. |
نظام حكمرانی
پایش و ارزیابی | سازوکار طراحی شده برای تخصيص آب بهمنظور انجام پروژههای انتقال آب فاقد پایش و ارزیابی منسجم و مؤثر است. |
حل تعارض و پاسخگویی | عموماً مساله حل اختلافات بهعنوان یک موضوع مجزا در نظر گرفته میشود که خارج از حيطه تصميمگيری برای مدیریت آب است.
کميسيون تخصيص آب مسووليتی در قبال آثار اجتماعی، امنيتی و اقتصادی پروژههای انتقال آب ندارد. |
مشارکت | تصميمگيری در حيطه ملی و صرفاً مجموعه وزارت نيرو است.
به دليل عدم حضور کنشگران منطقهای، انفعال در برخورد با مدیریت توأمان عرضه و تقاضا تشدید شده و همچنين امكان ورود فشارهای سياسی برای انجام طرحهای غيراصولی فراهم گشته است. |
متعادلسازی حقوق موجود
مساله توزیع | مشخص نيست که چگونه قرار است منابع آب تهيه شده برای حوضه مقصد، از گزند برداشتهای غيرمجاز مصون بماند.
بهدليل تدبير یک جانبه برای تأمين آب شهرها و عدم توجه به مدیریت تقاضا و توزیع در بخش کشاورزی، کشاورزان با وضعيت بسيار ناعادلانهای روبرو خواهند شد. |
وضعیت نامطلوب
کارشناسان مرکز پژوهشها در نهایت نظام حاکم بر پروژههای انتقال آب را «نامطلوب» خواندهاند و نوشتهاند که این پروژهها نیاز به اصلاحات اساسی دارند.
با مرور آنچه که در بالا آمد میبینیم، ایرادی که مخالفان پروژههای انتقال آب در خصوص مدیریت منابع آب موجود میگیرند، نه تنها صحیح است که مشکلات بیشتری هم در این پروژهها، حتی در پروژههای جهانی وجود دارد.
مثلا همانطور که در گزارش مرکز پژوهشها آمده، چه تضمینی وجود دارد منطقهای که در آن مدیریت منابع به خوبی صورت نمیگیرد، در صورت بهرهمندی از پروژه انتقال آب، باز هم با مشکل کمبود آب روبرو نشود؟
به عنوان مثال براساس گزارشی که مرکز بررسیهای استراتژیک نهاد ریاست جمهوری در سال 94 از چالشهای توسعه استان کرمان منتشر کرد، در بازه زمانی سال ۱۳۵۰ تا ۱۳۸۵، تعداد چاهها در این استان از ۱۱۸۳ حلقه به ۲۹۱۴۷ حلقه رسیده. یعنی در ۳۵ سال، تعداد چاهها در استان کرمان ۲۵ برابر شده.
تصویر وحشتناک خشکسالی در کرمان؛ جنوب بحرانی، شرق بحرانیتر| سایه خشکسالی بر سر ۹۱ درصد جمعیت استان
این در حالی است که در حال حاضر حدود ۳۵ هزار حلقه چاه عمیق و نیمه عمیق در استان کرمان وجود دارد که ۱۳ هزار حلقه آن غیرمجاز است. این میزان حدود ۱۲ درصد از کل چاههای غیرمجاز کشور را شامل میشود.
در دیگر استانهای کم آب هم اوضاع بهتر نیست و مشخصا مدیریت صحیحی برای مصرف آب وجود ندارد.
حال چگونه ممکن است مدیریت ضعیف بر منابع آبی در استان کرمان، در فردای پس از انتقال آب هم تکرار نشود؟
به نظر میرسد پیش از آنکه تن به اجرای طرحهای پرهزینه بدهیم، بهتر است تغییری اساسی در نوع مدیریت منابع آبی کشور بوجود آید.