یادداشتی از مهدی زارع(زلزله‌شناس و عضو شاخه زمین‌شناسی فرهنگستان علوم)؛


 آیا ایران از فاجعه زلزله بم عبرت گرفت؟

 استفاده از مصالح ناپایدار و نادیده گرفتن مقررات ساختمانی، باعث افزایش تلفات و ویرانی‌های گسترده در بم شد

جمعیت شهر بم و ویرانی‌های گسترده شد. این زمین‌لرزه با بزرگای ۶.۵ شهر بم را ویران کرد و حدود سی هزار نفر کشته و حدود شصت هزار نفر مجروح شدند. گسل بم در این زلزله جنبا شد و یکی از مهم‌ترین عوامل مؤثر در میزان بالای مرگ‌ومیر آن بود که بخش شهری شهر بم در کنار گسل بم توسعه یافته بود و بسیاری از خانه‌های ساخته‌شده در بخش شرقی شهر در فرادیواره گسل بم فروریختند. همچنین، استفاده از مصالح و روش‌های ساختمانی نامناسب سنتی در بم باعث شده بود ساختمان‌ها بااستفاده از خشت و گل و بدون شناژ بتنی افقی و قائم ساخته شده بودند که برای مناطق زلزله‌خیز مناسب نیستند. اگرچه مقررات ساختمانی برای تضمین ایمنی در هنگام زلزله وجود داشت، این مقررات اغلب نادیده گرفته می‌شدند.

 اثر روانی بر ساکنان نیز در پیامدهای فاجعه نقش داشت. آسیب‌های روانی متأسفانه نزد بازماندگان تا حد زیادی ماندگار شد. گرفتاری استرس پس از سانحه برای اکثر قربانیان درمان نشد، باقی ماند و همچنان بازماندگان را به شیوه‌های مختلف آزار می‌دهد. آموزش عمومی کمی در مورد آمادگی در برابر زلزله قبل از رویداد وجود داشت که منجر به وحشت و سردرگمی در طول خود زلزله شد. این عدم آمادگی منجر به تلفات بیشتر شد. بم قبل از زلزله تقریباً ۹۷ هزار نفر جمعیت داشت. این شهرنشینی سریع منجر به ازدحام بیش از حد مسکن‌سازی بسیار ناپایدار شد که در زمان وقوع زلزله وضعیت بحرانی را تشدید کرد.

ویژگی‌های خاص زمین‌شناسی اطراف بم شامل گسل فشاری و امتدادلغز راستگرد بم بود. گسل بم در جنوب‌شرق بیابان لوت محل جمع شدن تنش قابل‌توجه زمین‌ساختی گم شده بود. قبل از زلزله ۲۰۰۳، چندین رویداد لرزه‌ای کوچک از جمله در ۱۴ و ۲۸ مرداد ۱۳۸۲ دو زمین‌لرزه متوسط با بزرگای ۵ در شرق بم ثبت شده است. لرزش‌های زلزله‌های کوچک در روزهای آغازین دی‌ماه ۱۳۸۲ در بم گزارش شد که می‌توانست به‌عنوان هشدار عمل کند، اما منجر به اقدامات آمادگی مؤثری نشد. تجمع تنش در گسل‌ها در طی زمان افزایش می‌یابد. مطالعات بااستفاده از فناوری GPS و پایش لرزه‌ای نشانه‌هایی از ایجاد کرنش در پوسته اطراف بم را نشان داد. شواهدی مبنی بر وقوع زمین‌لرزه‌ای شدید در بم در دسترس بود، به‌نحوی‌که در بیستم دی‌ماه ۱۳۷۸ نگارنده در سخنرانی در محل استانداری کرمان در مورد وقوع زمین‌لرزه شدید -مشابه آنچه طبس را در سال ۱۳۵۷ ویران کرد- به‌صراحت هشدار داد. اگرچه پیش‌بینی زمان دقیق ممکن نبود. در روزهای اول تا چهارم دی‌ماه ۱۳۸۲ گزارش‌هایی از زمین‌لرزه‌های کوچک وجود داشت. درحالی‌که پیش‌لرزه‌های خاص مستقیماً قبل از زلزله اصلی به‌طور گسترده ثبت نشد، ولی ساکنان بم با حس کردن زمین‌لرزه‌ها دچار اضطراب گسترده‌ای در شب قبل از زلزله بم شدند. بااین‌حال، بسیاری از مردم این پیش‌لرزه‌ها را به‌عنوان پیش‌سازهای بالقوه یک زلزله بزرگ تلقی نشد و هشداری نیز مبنی‌بر لزوم احتیاط بیشتر و خروج از زیر سقف‌ها برای مردم شهر بم صادر نشد.

علی‌رغم برخی آگاهی‌ها در جوامع علمی در مورد خطرات احتمالی زلزله آموزش عمومی در مورد آمادگی در برابر زلزله در آن زمان در ایران محدود بود. تقریباً تمام مدیران اجرایی و اکثر ساکنان در مورد شناخت پیش‌لرزه‌ها یا درک مفاهیم آنها برای اقدامات ایمنی آگاهی نداشتند. این شکاف در آگاهی به این معنی است که حتی اگر برخی از افراد لرزش یا تغییراتی را در محیط خود احساس کنند، ممکن است اقدامات مناسبی انجام ندهند.

درحالی‌که شاخص‌های زمین‌شناختی و الگوهای تاریخی وجود داشت که نشان‌دهنده افزایش خطر لرزه‌ای قبل از زلزله بم در سال ۲۰۰۳ از جمله لرزش‌های جزئی و انباشت تنش زمین‌ساختی مداوم بود، ولی این سیگنال‌ها به آمادگی عمومی یا واکنش مؤثر تبدیل نشدند.

 زلزله ۵ دی‌ماه ۱۳۸۲ به‌دلیل زمان وقوع آن و آسیب‌پذیری‌های ساختاری ساختمان‌های منطقه، ویرانگر بود. این زمین‌لرزه در ساعت ۵:۲۶ صبح به وقت محلی و زمانی رخ داد که بسیاری از ساکنان در خواب بودند که به میزان قابل‌توجهی در افزایش تلفات انجامید.

 ارگ بم به‌عنوان میراث جهانی یونسکو و یکی از بزرگ‌ترین بناهای خشتی جهان در جریان این زمین‌لرزه متحمل آسیب‌های زیادی شد. ارگ از خشت و گل ساخته شده است و این مسئله، آن را به‌ویژه در برابر زلزله شدید آسیب‌پذیر کرد. شدت زلزله باعث فروریختن بخش‌های قابل‌توجهی از ارگ تاریخی شد که منجر به خسارات فرهنگی و تخریب فیزیکی شد. ارگ نه‌تنها یک شگفتی معماری بلکه نمادی از اهمیت تاریخی شهر است.

بسیاری از ساختمان‌ها در بم با استفاده از تکنیک‌های سنتی ساخته شده بودند و عدم رعایت قوانین ساختمانی باعث آسیب‌پذیری ساختمان‌های شهر شد.

 بازسازی فیزیکی بم حدود چهار سال طول کشید. نحوه تعیین محل شهرک‌های جدید در بم نشان داد درس‌های زلزله بم آموخته نشد. بازسازی شهر و احیای میراث فرهنگی مانند ارگ بم از سوی دولت و سازمان‌های غیردولتی و مردم محلی پیگیری شد.
بلافاصله پس از زلزله، تلاش‌های امدادی اضطراری برای کمک‌رسانی به بازماندگان آغاز شد. این تلاش‌ها شامل عملیات جست‌وجو و نجات، کمک‌های پزشکی برای مجروحان و سرپناه موقت برای کسانی بود که خانه‌های خود را از دست دادند. گذار از روش‌های سنتی ساخت‌وساز خشت‌وگلی به مواد و تکنیک‌های انعطاف‌پذیرتر بخشی از تلاش‌ها برای بازسازی ارگ بم بود. طرح بم برای ارتقای زیرساخت‌های شهری شامل خیابان‌های وسیع‌تر برای دسترسی بهتر در مواقع اضطراری بود که همین موضوع باعث شد تا بخش زیادی از درختان بم را قطع کنند.

بازسازی بم توجه و حمایت بین‌المللی را به خود جلب کرد. یونسکو نقش مهمی در مشاوره در مورد استراتژی‌های حفاظت از میراث ارگ بم و سایر مکان‌های تاریخی ایفا کرد. فدراسیون بین‌المللی صلیب سرخ و جمعیت‌های هلال‌احمر کمک‌های بشردوستانه را در تلاش‌های امدادی هماهنگ و ارائه کرد.

 سازمان‌های غیردولتی هم در امدادرسان و هم در بازسازی مدارس، مراکز بهداشتی و درمانی و مراکز اجتماعی شرکت کردند. مردم محلی به‌طور فعال در روند بازسازی شرکت کردند. ساکنان در مورد تکنیک‌های جدید ساخت‌وساز که استانداردهای ایمنی به‌روزشده را رعایت می‌کردند، آموزش دیدند. با وجود پیشرفت در بازسازی بم، چالش‌های متعددی پدیدار شد. درحالی‌که کمک‌های اولیه قابل‌توجه بود، حمایت مالی در طی زمان با کاهش توجه ملی و جهانی دشوار شد. بلافاصله بعد از زلزله بم انتخابات مجلس هفتم و سپس انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۳۸۴ موجب تغییر کلی فضای مدیریتی شد و هماهنگی بین مقامات محلی و سازمان‌های کمک‌کننده را پیچیده کرد. به‌هرحال تا شهریور ۱۳۸۶ تقریباً ۹۰ درصد واحدهای مسکونی بازسازی یا تعمیر شدند. بهبود زیرساخت‌ها شامل جاده‌های جدید، مدارس، بیمارستان‌ها و امکانات عمومی انجام شد. مرمت ارگ بم به‌عنوان یک نمونه موفق از تلفیق مهندسی مدرن با شیوه‌های حفاظت از میراث شناخته شد، ولی مشکلات اجتماعی و روانی مردم بم همچنان برجا ماند.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.