هاشمي رفسنجاني از جمله روحانيوني بود كه تلاش میکرد بين دين و توسعه و پیشرفتهای كشور آشتي برقرار كند. بهطوریکه از نظر او اداره جامعه و حل مشكلات مردم در همراهي دين و سياست امکانپذیر است.
حجتالاسلاموالمسلمین مجيد انصاري عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام در گفت و گو با روزنامه اطلاعات ضمن تبيين ديدگاه فوق و ديگر موضوعاتي كه آقاي هاشمي بدان توجه داشت به نقش و اقدامات آیتالله هاشمي رفسنجاني در قبل و بعد از پيروزي انقلاب، تمايز ايشان با ساير روحانيون، خلأ وجود مرحوم هاشمي رفسنجاني در شرايط فعلي
و… پرداخت.
انصاري ابتدا درباره نقش مرحوم آیتالله هاشمي رفسنجاني در پيروزي انقلاب و پس از پيروزي، اظهار داشت: درباره نقش ايشان در انقلاب و پسازآن صحبت زياد شده است و خوشبختانه هنوز حافظه نزدیک مردم اين نقش را کموبیش به خاطر دارد، بهویژه نخبگان و سياسيون جامعه كه حوادث را تجزیهوتحلیل میکنند.
وي افزود: بیتردید آیتالله هاشمي رفسنجاني را بايد بهعنوان یکي از مؤسسان ا انقلاب اسلامي دانست. اگر براي انقلاب هيأت مؤسسي را در نظر بگيريم، در واقع بنیانگذار آن حضرت امام بودند، اما در هيأت مؤسس كه از آغاز تشکیل با امام همراه و همفكر بود، افراد مختلفي حضور داشتند، ولي آیتالله هاشمي رفسنجاني در رأس كساني بود كه در آیندهنگری، بلوغ شخصيت سياسي، جهانبینی و آگاهي و نسبت به مسائل داخلي و خارجي نقش كليدي ايفاء كردند. آیتالله هاشمي رفسنجاني از معدود افرادي بود كه از ابتدا، در دوران جواني در قم با امام آ شنا شد و مثل كسي كه گمشده خود را پيدا كرده است و تقارب متجانس فكري داشت، جذب حضرت امام شد، درحالیکه برحسب ظاهر افرادي كه از نظر حوزوي پیشکسوتتر از ایشان بودند میتوانستند بيشتر به امام نزدیک شوند، اما در همان جلسات اول آقاي هاشمي، جذب امام شد و بلافاصله پس از سال 41 و اوايل سال 42 با طرح موضوع انقلاب از سوي امام، مرحوم هاشمي رسماً وارد این عرصه شد و در دوره اي كه ايشان به عنوان یک ا فسر وظيفه به سربازي اعزام شد، همانجا با نقشي كه ايفا كرد توانست، برنامه رژيم شاه را مبني بر لغو معافيت تحصيلي طلبه ها كه در واقع نوعي دلسردي در طلبه ها ايجاد ميکرد، خنثي كند. آیتالله هاشمي رفسنجاني در این زمينه با پيوندي كه با افسران شاهنشاهي برقرار كرد، یک اقدام دو سر برد را طراحي كرد كه نشان از هوشمندي ایشان داشت، يا آنها بحث سربازي طلبه ها را ادامه مي دادند كه مرحوم هاشمي توانسته بود طلبه ها را ساماندهي كند كه عاملي براي ا نتقال مسايل سياسي و اجتماعي به درون سربازخانه ها و شكست سنگين حصار آهنين درون ارتش و به نوعي نفوذ انديشه امام و انقلاب در ارتش بود و طبيعي است كه ادامه آن به نفع رژيم نبود و مورد دوم هم این كه طلبه ها طرح را برنتابند و آنها از طرح خود پشيمان شوند و در آن صورت طلبه ها می توانستند به تحصيل و مبارزات خود ادامه بدهند كه مورد دوم اتفاق افتاد. بعد كه ايشان جلوتر مي آيد، وقايع سال 43 و تبعيد حضرت امام اتفاق میافتد و تا سال 57كه انقلاب پيروز شد، شما آقاي هاشمي را همواره در صحنه هاي مختلف مشاهده می کنید؛ هم در عرصه علمي با هوش و ا ستعداد ذاتي خود و هم با شجاعتي مثال زدني و از خودگذشتگي خاص كه هرگز مرعوب فضاي بگير و ببند و زندان هاي رژيم نشد. ايشان در حوزه هاي مختلف ديگر هم اقداماتي را انجام داد ازجمله در مبارزه عليه رژيم شاه كه بارها به زندان افتاد و در موقعيت هاي مختلف كه ورود پيدا ميكرد، منشا خير بود. آیتالله هاشمي رفسنجاني زندان را یک سكوي اثرگذار علمي و اثرگذار در انقلاب تعبير ميكرد كه ميتوان از این طريق فرصت به وجود آورد. ايشان در زندان از همه موقعيت ها براي آموزش علوم قرآني استفاده ميكرد و با نگاه جديد به تفسير موضوعي قرآن و نداشتن امكانات و كتابخانه تخصصي و ابزارهاي تحقيق و پژوهش، با حداقل امكانات و حضور بزرگاني مثل مرحوم آیتالله طالقاني، مرحوم منتظري، مرحوم رباني شيرازي و مرحوم رباني املشي و ديگر بزرگان دانشگاهي مثل مرحوم بازرگان توانست كارهاي خوبي انجام دهد كه یکی از كارهاي مهم ایشان تفسير قرآن بود كه بعدها تكميل شد. همزمان با اين اقدامات، نشان دادن یک اراده محكم و مقاومت غيرقابل شكست در آن شرايط بسيار كارآمد بود كه فردي تحت فشارهاي سنگين، نشكند آیتالله هاشمي قهرمان این عرصه بود و اسناد و مدارك ساواك هم نشان ميدهد كه شكنجه هاي فوق تصور را تحمل ميكرد. به هر حال، مقاومت جانانه ايشان در برابر شكنجه و شكنجه كردن در زندان و ادامه راه، یکي از نقاط برجسته زندگي سياسي ایشان بود و بعد هم هر وقت فرصتي پيدا ميكرد و آزاد بود به عنوان رابط انقلاب و انقلابيون چه در داخل و چه در خارج ديدارهايي بااعضاي انجمن هاي اسلامي مقيم آمریکا و ا روپا داشت و با نگاه توسعه اي و كسب تجربه از دانش ديگران، سفرهاي زيادي انجام ميداد. مثلا در سفري به آمریکا، تمامي ايالت هاي این كشور را با ماشين طي كرد يا به كشورهاي ديگري كه سفر ميكرد، نگاه ايشان با فردي كه صرفاً براي ا يجاد ارتباط با انجمن اسلامی ها سفر میکرد، متفاوت بود. آیتالله هاشمي رفسنجاني درسفرها هم هدف اصلي خود را دنبال ميكرد و هم به دنبال كسب اطلاعات بيشتر در حوزه هاي مختلف بود. این مسأله زماني اهميت بيشتري پيدا مي كند كه ما نگاهي به شرايط آن زمان حوزه علميه و روحانيت داشته باشيم. در آن زمان به هيچ وجه فضاي حوزه آخوندي، اقتضاي اين مسايل را نداشت و آقاي هاشمي در این زمينه ها یک استثناء بود كه هم ضوابط حوزوي و فضاي معنوي و علمي حوزه و هم الزامات روحاني بودن را به تمامي معنا رعايت ميكرد و به آن پايبند بود و در عين حال در محدوده مكان و زمان خاص خود هيچ گاه خود را محصور نكرد و همواره نگاه به آينده و جهان داشت . ایشان در مقطعي احساس كرد كه بايد در حوزه ها براي مسايل آموزشي و فرهنگي كار انجام شود، لذا مدرسه رفاه تهران را براي كادرسازي و تربيت نيرو راه اندازي كرد و وقتي ا حساس كرد كه مبارزان تحت فشار ساواك هستند و خانواده هايشان از نظر مالي در تنگنا هستند )كه این مسأله، یکي از ا بزارهاي ساواك و تهديد بزرگي بود كه مبارزه را به بن بست بكشاند؛ يا مبارزان جذب ساواك شوند يا دست از مبارزه بردارند( با كمك دوستان خود شروع به كارهاي ا قتصادي كرد و در قم و كرج زمين خريد و كار ساختماني ا نجام داد تا از اين رهگذر، درآمدهايي براي تامين زندگي خانواده مبارزان دربند كسب شود. اين مسأله هم نشان ميدهد كه آیتالله هاشمي رفسنجاني در زمان مبارزه به فكر كمك كردن و گشودن معبر و شكستن بن بست ها بود. موضوع ديگري كه ميتوان به آن ا شاره كرد، اين كه مرحوم هاشمي قبل از پيروزي انقلاب در نجف خدمت امام رسيد و با توجه به احترام ويژه اي كه مام براي ایشان قائل بودند، از چنان شخصيتي در بين مبارزان برخوردار شد كه وقتي در زندان محكوم به ا عدام شد، با همين نفوذي كه داشت از طريق علما از جمله ا مام موسي صدر از این مرحله خطرناك نجات پيدا كرد. در واقع ما شاخه هاي انقلابي واقعي كه شجاعت، اخلاص، ايمان به هدف، ا عتماد به نفس و در عين حال واقع گرايي و دوري از افراط و تفريط است را در روحيات ايشان مي بينيم و همين خصوصيات موجب شد كه در اوج گيري مبارزات در سا لهاي 56 و 57 و در نهايت تشيكل شوراي انقلاب، نخستين فرد معتمد و اصلي حضرت امام، آقاي هاشمي باشد و در
موضوع هاي مختلف همواره مورد مشورت امام قرار ميگرفت و ا مام امور دشوار را به ايشان مي سپرد. همچنين در كوران انقلاب و پس از آن نقش آقاي هاشمي كاملاً مشهود است، چه درطراحي و ا يجاد ساختار نظام جمهوري اسلامي و چه در شوراي انقلاب ،چينش ا عضا و در غائله هايي كه پيش آمد، در جريان حزب جمهوري ا سلامي و ساماندهي نيروها قبل از ا نتخابات دور اول مجلس شوراي اسلامي، بعد از امام، نقش تعيين كننده ایشان به وضوح ديده مشود. در دوران دفاع مقدس هم به عنوان نماينده ا مام و جانشين فرماندهي كل قوا با شجاعت ا يفاي نقش كرد؛ تدارك سلاح در طول هشت سال جنگ كه در تحريم مطلق بوديم، كار ساده اي نبود و آقاي هاشمي در كانون این مسأله و در كنار ساير نيروهاي انقلابي، سپاه و ا رتش بود.انصاري در ا دامه گفت: نخستين آشنايي و همكاري مستقيم من با آقاي هاشمي در مجلس ا ول بود، ا ما من شاهد بودم كه ایشان با مديريت راهبردي خود، بنيان قوه مقننه را چنان مستحكم بنا كرد، كه ا مروز هر نقطه مثبتي مشاهده ميشود از مجلس اول است و اگر احياناً در بعضي جاها ما ضعفي را مي بينيم به لحاظ فاصله گرفتن از شاخصهاي ا رزشي مجلس ا ول است. رياست ایشان در مجلس متعين بود و با وجود شخصيتهاي بزرگي كه به لحاظ سني و علمي ممكن بود از ايشان جلوتر باشند، آقاي هاشمي توانست با مديريت صحيح خودشان، مجلس را به خوبي ا داره كند و فراتر از رياست مجلس ظاهر شود. به تعبير ديگر، ا گر مجلس در رأس ا مور قرار گرفت بخشي از آن به لحاظ نقشي بود كه مجلس در شكل گيري ساختار سياسي كشور داشت و بخشي هم مربوط به آقاي هاشمي است كه توانست اين جايگاه را به درستي ا رتقاء دهد. نقش بعدي ايشان در جايگاه رياست جمهوري ا ست.مرحوم هاشمي بعد از پايان جنگ، كشور ويران هاي را در دست گرفت كه تمامي زير ساخت هاي آن از بين رفته بود؛ ساماندهي مهاجران جنگي و بازگشت به شهرهايشان و بازسازي كشور از جمله كارهاي سخت و طاقت فرسايي بود كه آقاي هاشمي با عنوان دولت سازندگي كارها را سر و سامان داد، زيرساخت ها را ترميم كرد و مهاجران به شهرهاي خود بازگشتند و با نگاه تعاملي، روابط با كشورها را بهبود بخشيد و سعي كرد دوران قهر و غضب را به دوران همراهي و همكاري بدل كند و ا نصافاً هم در كار خود موفق ظاهر شد. نقش آیتالله هاشمي رفسنجاني بعد از ا رتحال حضرت امام )ره( در ا يجاد آرامش كشور وتعيين رهبري و مشورت هايي كه در زما نهاي طولاني در این زمينه داشت و همراهي هاي ایشان از جمله نقش هاي بي بديلي بود كه ایشان از عهده همه آنها برآمد. در مجمع تشخيص مصلحت نظام نزدیک به 20 سال با نهايت حسن سلوك، امور را ا داره كردند و همچنين در مقام رياست مجلس خبرگان رهبري، در تحولات سياسي و جلوگيري از ا فراط گري ها به خصوص در ا نتخابات سال 76 و بعد از آن، نقش مرحوم هاشمي به خوبي ديده ميشود. در يك جمله بايد گفت كه بي ترديد نقش آیتالله هاشمي رفسنجاني در قبل و بعد از انقلاب در تثبيت و تحيكم و پيشرفت و توسعه انقلاب و كشور، نقش بي نظيري بود.
محكوم به مرگ شدن آیتالله هاشمي رفسنجاني
شما در خلال صحبت هايتان صحبت از محكوم شدن آقاي هاشمي به مرگ گفتيد، در حالي كه اين مسأله تاكنون مطرح نشده بود. انصاري پاسخ داد: من خودم چنين حكمي را نديدم اما در آن زمان كه ما طلبه بوديم، اين شايعه قوت گرفته بود كه آقاي هاشمي محكوم به ا عدام شده ا ست و بعد گفتند كه ا مام موسي صدر در سال 54 يا 55 به ا يران سفر كرده بود و چون نفوذ زيادي در لبنان داشت و شاه هم ازایشان حساب مي برد و ظاهراً احترام ایشان را هم داشته است، به كمك آیتالله حيكم وساطت كردند و از اين كار جلوگيري كردند.