گزارش «کرمان نو » از کودک آزاری/ آیندهی کبود
آسیب هایی که متوجه ی کودکان میشود به هر نحو و شمایلی که باشند انسان را آزار می دهند. کودکان به واسطه ی شرایط رشدی و اجتماعی در بسیاری از لحظات توانایی حفاظت از خود را نداشته و احتمال آسیب پس از آزار، در آن ها بسیار بالا است.
خانواده ی بحران زده
هر عملی که آزار روحی و جسمی را برای کودک به دنبال داشته باشد، مصداق «کودک آزاری»است. این مساله هزاران کودک و خانواده را با هر ویژگی ای تحت تأثیر خود قرار داده است.کودک آزاری یک مشکل اجتماعی محسوب می شود و معمولا درخانواده ی بحران زده اتفاق می افتد. کودک آزاری مساله ی بسیار حساس و مهمی است، که توجه ی جامعه ی بشری را همیشه متوجه ی خود کرده است. در هر کجای دنیا وقتی خبری از یک کودک آزاری منتشر شود، اکثر رسانه ها به آن می پردازند و به دنبال علت یابی و تحلیل آن هستند، تا از تکرار آن جلوگیری کرده و شرایط کودک آسیب دیده را درک و جامعه را به حمایت دعوت کنند. یکی از دلایلی که آزار کودک به شدت مورد توجه انسانی قرار می گیرد، این است که کودکان آسیب پذیرتر از بزرگسالان هستند. ممکن است کودک، حتی در حدی از شناخت نباشد که متوجه آزار شود و رفتار های آزاردهنده را درک کند و حتی با اینکه ناراحتش می کند، اعتراضی به آن نداشته باشد. کودکی که ذهنش خلاصه شده است از همه ی مهربانی ها وخوبی ها،حتی ممکن است درک نکند انسانی وجود داشته باشد که او را بیازارد. در نتیجه به واسطه ی این اعتماد بی مرزی که به دنیا دارد، آسیب ببیند.
کودک آزاری ناشی از غفلت
در مورد کودک آزاری تعاریف زیادی وجود دارد.دکتر شایسته اشرف زاده روانشناس؛ در مورد کودک آزاری به «پیام ما » گفت : «کودک آزاری، عبارت است از آسیب یا تهدید سلامت جسم ، روان و رفاه کودک به وسیله ی والدین یا اشخاصی که نسبت به او مسوول هستند و مدعی سرپرستی اویند و یا هر کس دیگری که این آسیب جسمی و روانی عوارضی را به بار میآورد.» وی ادامه می دهد:« گاهی کودک آزاری ناشی از غفلت است. وقتی به نیازهای عاطفی و هیجانی کودک توجهی نشود، عوارض روانی ناشی از غفلت را داریم و وقتی محرومیت از نیازهای اساسی مثل غذا، پوشاک، در معرض خطر قرار دادن کودک، عدم مراقبتهای بهداشتی، پیش میآید عوارض جسمی ناشی از غفلت نسبت به کودک نمود پیدا میکند.»
دایره ی محبت
با توجه به این تعریف هر والد و سرپرستی می تواند کودک آزار شود، اگر کودک خود را مورد غفلت قرار داده و نیاز های او را نادیده بگیرد. حضور در دایره ی محبت برای کودک بسیار مهم و حیاتی است و خلا آن موجب آسیب های جبران ناپذیری برای کودک می شود.
مظفر الوندی دبیر مرجع ملی کنوانسیون حقوق کودک به «تسنیم» می گوید: «بحث کودک آزاری ابعاد مختلف دارد و یکی از ابعادآن، مسایل عرفی و فرهنگی است.»
دبیر مرجع ملی کنوانسیون حقوق کودک افزود: « متاسفانه بسیاری از موارد کودک آزاری به خاطر نوع نگاهی که وجود دارد، اصلا منتشر نمی شود و شاید بروز بیرونی نداشته باشد. به عبارت دیگر به خاطر مسایل عرفی و فرهنگی، مواردی که اتفاق می افتد درخانواده مکتوم می شود یا برخی اوقات بعضی افراد به قول خودشان «تأدیب» فرزندانشان را یک حق می دانند.»
الوندی با اشاره به قانون حمایت از کودکان و نوجوانان مصوب سال ۸۱ گفت:« گرچه در زمینه ی برخورد با کودک آزاری، قانون مختصری داریم، اما قانون محکمی است و یکی از نقاط برجسته ی این قانون ۹ ماده ای این است که موارد کودک آزاری به شکایت شاکی نیاز ندارد و دادستان می تواند به عنوان مدعی العموم ورود کند.»
دبیر مرجع ملی کنوانسیون حقوق کودک تاکید کرد: «بنابراین از نظر قانونی برای برخورد با کودک آزاری مشکلی نداریم؛ بلکه مشکل، عدم گزارش دهی و نرسیدن این موارد به سمع و نظر قضات است.»
به گفته ی دبیر مرجع ملی کنوانسیون حقوق کودک، آزار فقط منوط به صدمات جسمی نیست و آزار و اذیت روحی هم می تواند خشونت علیه کودک باشد. البته این یک بحث تخصصی است و در این گونه موارد باید متخصصین، مانند سازمان پزشکی قانونی نظر بدهند.
کودک آزاری روانی
بعضی از کودک آزاری ها به صورت روانی است و در بسیار مواقع تاثیر بیشتر و عمیق تری خواهد داشت. ترمیم روح آزار دیده، بسیار سخت تر از جسم آسیب دیده است. اشرف زاده در مورد کودک آزاری روانی به «پیام ما »گفت: «البته کودک آزاری انواع متفاوتی دارد که یکی از آن ها کودک آزاری روانی است و محرومیت از محبت کافی یکی از انواع اصلی آن است. به طور کلی آسیبهای مختلف روانی میتواند به افسردگی و سایر اختلالات عاطفی منجر شود. اثرات چنین آسیبهایی، دراز مدت و جبران ناپذیر بوده و معمولاً افرادی که در کودکی دچار آزارهای روانی و عاطفی شدهاند، از نظر ظاهر هم متمایز و دارای شانههای آویخته، نگاهی مردد، حرکاتی خشن و سریع و فاقد اعتماد به نفس هستند.» وقتی به نیازهای عاطفی و هیجانی کودک توجهی نشود، عوارض روانی ناشی از آن سال ها کودک را درگیر خود خواهد کرد. به طور مثال تحقیر یکی از این آزارهاست؛آزاری که می تواند اثر ماندگاری بر دنیای کودک گذاشته وحتی آینده ی او را تحت تاثیر قرار دهد .اشرف زاده هم با تصدیق این مساله می گوید:«قطعا تحقیر نیز می تواند جز دایره ی کودک آزاری باشد؛ چرا که خرد کردن شخصیت کودک،چه در مقابل دیگران و چه به تنهایی باشد، اعتماد به نفس کودک را پایین آورده و این برخورد باعث رفتارهای نابهنجار در آینده می شود.»
حریم خصوصی کودک
اگر کودکی حریم خصوصی خود را بشناسد و رفتار صحیح و غلط را تشخیص دهد؛ هم چنین به حقوق خود واقف باشد، می تواند به تنهایی یا با کمک گرفتن از دیگران، جلوی تعداد زیادی از کودک آزاری ها را بگیرد. اشرف زاده می گوید: «آموزش های ایمنی مهم است و این امر می تواند در مدارس محقق شود. آموزش ها بایستی بر اساس رشد کودک و فرهنگ او و نیز به وسیله ی افراد آشنا و مسلط صورت بگیرد. چه بسا آموزش های غلط، خود دردسرهای دیگری را در پی خواهد داشت و نیاز به آسیب شناسی های بیشتری دارد. این آموزش ها باید از قبل ازدواج و در مرحله ی بعدی، در دوران بارداری و سپس بعد از تولد، به هر وسیله ای مثل کلاس های آموزشی یا بروشور و تراکتها، که در آن ها عوارض این عمل نکوهیده شده، انجام گیرد. در این رابطه آگاه کردن والدین بسیار ضروری است، حتی از عواقب این رفتار نیز باید مطلع شوند که اگر زمانی این رفتار را انجام دادند قانون قاطعانه برخورد می کند و به دنبال توجیه کار خود یا تبرئه ی خود، مثلا با گرفتن وکیل نباشند.»
غیبت کودکان از مدرسه
مدارس و کادر آموزش، در جلوگیری از کودک آزاری می توانند نقش موثری داشته باشند. حبیب ا… مسعودی فرید، معاون اجتماعی سازمان بهزیستی کشور، با تاکید بر لزوم پیگیری غیبت کودکان در مدرسه از سوی آموزش و پرورش ،به «ایرنا »گفت:« در بسیاری از کشورها، تعداد زیادی مددکار اجتماعی و تخصصی در مدرسه فعالیت میکنند؛ این افراد دوره های خاص را آموزش دیده اند. اگر کودکی در مدرسه غیبت کند، از طریق پیامک به والدین کودک اطلاع رسانی می شود و در مرحله بعد، مددکار مربوط ، پیگیری های لازم را انجام می دهد.»وی تاکید کرد: «آموزش و پرورش باید بحث بازمانده های از تحصیل را خیلی جدی بگیرد؛ بخش مشاوره و مددکاری اجتماعی در آموزش و پرورش باید راه اندازی شود.»وی تصریح کرد: «مدارس باید از قالب سنتی بیرون بیایند و بیش از گذشته به مسایل مددکاری و پرورشی اهمیت دهند؛ جای بخش مددکاری در مدارس خالی است. روانشناسی و مشاوره در مدارس باید خیلی جدی تر از آنچه که هست به آن توجه شود.»
هر کودک آزار دیده برای بازگشت به زندگی طبیعی، نیازمند یاری روانشناسانه است؛ تا روح زخمی اش مرهم شود.