فردا پنجم دی، شانزدهمین سالگرد زلزله بم است. علی باقری زاده، شهردار وقت بم در زمان زلزله از آن روز سیاه میگوید.
از اوایل سال 82 عنوان سرپرست شهرداری بم را بر عهده داشتم.
زمانی که زلزله شد، شهردار بودم. هنگام وقوع زلزله به همراه خانواده توانستیم از ساختمان بیرون بیاییم.
مدتی را در شوک به سر میبردم. هوا بسیار سرد بود. لحظه اول که از منزل خارج شدم چند ثانیه سکوت مطلق همهجا را فراگرفت و بعد صدای جیغ از همه اطراف بلند شد.
انگار صحنه محشر بود. قابل توصیف نیست. انگار دنیا دیگر تمامشده بود.
فکر میکردیم این اتفاقی است که در تمام نقاط کشور رخداده، سپس به همراه شهروندی برای کمک رفتم و بعدازآن به تأسیسات شهرداری سرکشی کردم.
در ایستگاههای آتشنشانی و جایگاه موتوری اکثر ماشینآلات بهصورت کامل زیر آوار رفته بود.
به سمت فرمانداری رفتم. چون عمق فاجعه شدید بود عملاً کاری از دست ما مسوولان برنمیآمد.
تنها کاری توانستیم انجام دهیم، تماس از طریق تلفن ماهوارهای فرمانداری با کریمی، استاندار وقت جهت ارائه گزارش وضعیت موجود بود . اولین افراد حدود ساعتهای 8 یا 9 صبح وارد شهر شدند.
همه امکانات ما از بین رفته بود
در روزهای اولیه ما فقط توانستیم کارمندان و پرسنل شهرداری را جمعآوری کنیم.
بعد از پیدا کردن پرسنل شهرداری، چادری گرفته و در ورودی شهر، برای پرسنل شهرداری ایجاد کرده و باوجود نداشتن امکانات مشغول به کار شدیم .
چون از شهرهای مختلف برای کمکرسانی و آواربرداری به بم آمده بودند متوجه شدیم ستادها اقدام به آواربرداری شهرداری کردند.
بهمحض اطلاع جلوی این اقدام آنها را گرفتیم.
متأسفانه قسمتی از پروانههای بایگانی شهرداری از بین رفته بود.
ما سریعاً مابقی را ساماندهی کرده و سابقه شهرداری را نجات دادیم.
در روزهای اول از استانهای مختلف در بحث شهرداریها، بنیاد مسکن و نهادهای دیگر وارد عمل شده بودند و عملاً کار اجرایی دست شهرداری بم نبود.
باوجود اینکه برخی ارگانها و مردم در کانکس ساکن شده بودند، نیاز به بهداشت و خدمات عمومی محسوس بود. شروع به جمعآوری زبالهها از اردوگاهها کردیم .
در آن زمان با توجه بهشدت زلزله عملاً شهرداری به دلیل نبود پرسنل کافی قفلشده بود و شهرداری کرمان وارد عمل شد و موضوع تدفین را بر عهده گرفت و فقط در این بحث دو نفر از پرسنل شهرداری بم بهعنوان راهنما همکاری لازم را با شهرداری کرمان داشتند.
با توجه به حجم تلفات و عدم توانایی مردم در حفاری شهرداری کرمان مجبور شد کانالهایی با بیلهای مکانیکی حفر کرده و بهصورت یکجا و ردیفی دفن کند.
شهرداری بم توانست در کمتر از یک ماه نیروهای خود را ساماندهی کرده و ازآنجاییکه بحث بهداشت عمومی مطرحشده بود، همه ما از جمله خودم لباس پاکبان پوشیدیم و با کمک همکاران خیابانهای شهر را نظافت کردیم.
سپس ظرف دو ماه فضای سبزی در ورودی شهر ایجاد شد که از نظر روحی تأثیر مثبتی بر روحیه مردم داشت.
مردم مخالف جابجایی شهر بودند
با توجه به اینکه بحث جابجایی شهر مطرحشده بود نظر مردم را به مسؤولین کشوری انتقال دادیم.
به دلیل دلبستگی مردم به محصولات و باغات خود و اینکه اکثر خانهها بهصورت خانه باغ بودند تقاضا شد در همین محل مجدد شهر بازسازی شود.
با توجه به ساخت اردوگاهها تقاضا شد مردم در محل خانه خود با نصب کانکس به زندگیشان ادامه دهند تا بتواند مصالح و آهنآلات قدیمی را جمعآوری و بازیافت کرده تا بهصورت همزمان به بازسازی شهر رونق ببخشند.
به نظر من با توجه به زلزلهخیز بودن کشور، باید از تجربیات بم و مسوولینی که در زمان زلزله حضور داشتند استفاده شود.
زن کرمانشاهی همه داراییاش را بخشید
یادم هست که در جلسهای که با حجتالاسلام عسکری، امامجمعه وقت داشتم در آن هنگام پاکتی به دستش رسید که در آن مبلغ پنج هزار تومان پول قرار داشت در آن پاکت نامهای از طرف یک پیرزن از اهالی روستاهای اطراف کرمانشاه بود مبنی بر اینکه تنها دارایی خود که مرغی بوده است را فروخته و به مردم زلزلهزده بم کمک کرده است.
از ایشون کاش پرسیده بودین چی شد به جرم اختلاس گرفتنتون و چی شد که ازاد شدین