لشکر 41 ثارالله، از همان بدو تشکیل تا پایان جنگ تحمیلی، یک فرمانده داشت. سردار حاج قاسم سلیمانی.
ورود سردار شهید سلیمانی به جنگ را میتوان با لشکر 41 ثارالله تلقی کرد.
او البته در این لشکر یاران و همرزمانی داشت که تا قبل از لحظه شهادتش اغلب از آنها یاد میکرد.
این یاران که بودند و چه سرنوشتی پیدا کردند؟
درباره لشکر 41 ثارالله
قبل از اینکه به سرنوشت یاران حاج قاسم بپردازیم، بهتر است درباره لشکر 41 ثارالله بدانیم.
لشکر ۴۱ ثارالله یکی از لشکرهای پیادهنظام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که نیروهای آن از استان کرمان تأمین میشد.
این لشکر در سال ۱۳۵۹ در قالب یک گردان از نیروهای سپاه پاسداران استان کرمان شکل گرفت، سال ۱۳۶۰ به تیپ ارتقاء پیدا کرد و از سال ۱۳۶۱ با گسترش سازمان آن به ۳ تیپ و یک گردان زرهی، بهعنوان لشکر ۴۱ ثارالله به فعالیت ادامه داد.
فرماندهی این یگان از بدو تشکیل تا انتهای جنگ ایران و عراق، برعهده شهید حاج قاسم سلیمانی بود.
این لشکر سال ۱۳۸۶ در پی شکلگیری سپاههای استانی، به سپاه ثارالله استان کرمان تغییر نام پیدا کرد.
لشکر ۴۱ ثارالله در طول جنگ ایران و عراق در عملیات های نصر ۴، کربلای ۱، کربلای ۴، کربلای ۵، بدر، خیبر، والفجر ۱، والفجر ۳ و والفجر ۴، عملیات رمضان، بیتالمقدس و بیتالمقدس ۷، فتحالمبین و طریقالقدس حضور داشت.
در این گزارش سرنوشت برخی از فرماندهان و شهدایی را می خوانید که با یاری یکدیگر لشکر 41 ثارالله را سر پا نگاه داشتند.
سردار شهید حسین پورجعفری
شهید حسین پورجعفری دستیار و محرم راز سردار شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس، از یادگاران دفاع مقدس و از جانبازان جنگ تحمیلی در سال 1345 در گلباف کرمان متولد شد و بیش از 40 سال تا پای شهادت همراه و همراز سردار سلیمانی گام برداشت.
همرزمان او از سردار پورجعفری به عنوان مخزن اسرار لشکر 41 ثارالله و محرم ترین فرد به سردار سلیمانی یاد می کنند تا جایی که تلفنهای خاص و قرار ملاقات و برنامه های ویژه ایشان را نیز شهید پورجعفری هماهنگ می کرد.
مجید حسن زاده، مسوول دفتر فرماندهی لشکر 41 ثارالله و از همرزمان و همکاران شهید پورجعفری درباره این شهید می گوید: شهید پورجعفری از سال 61 و عملیات والفجر مقدمانی وارد عرصه مبارزه در جنگ تحمیلی شد و بعد از شرکت در عملیات های مختلف در سال 64 همراه با شهید میرحسینی در منطقه آبی تبور و در برخورد با قایق نیروهای عراقی مجروح و دچار شکستگی کمر شد که بدلیل این مجروحیت سنگین به مدت یک سال و نیم از جبهه دور بود.
وی با اشاره به بازگشت مجدد شهید پورجعفری به جنگ در سال 67 تصریح می کند: بنده با شهید پورجعفری از سال 63 در دبیرخانه لشکر 41 ثارالله تا مدت های مدید همکار بودیم و حتی بعد از جنگ نیز در دفتر فرماندهی لشکر با هم بودیم و همراه با سردار سلیمانی در سال 76 به سپاه قدس رفتیم.
همرزم شهید پورجعفری درباره خصایص فردی این شهید می افزاید: صداقت و محرم راز بودن مهمترین ویژگی شهید بزرگوار پورجعفری بود و باوجود این که سه سال بازنشست شده بود و می توانست در خانه بنشیند و استراحت کند ولی با سردار شهید سلیمانی همراه ماند.
سردار شهید حسین پورجعفری نیز بامداد جمعه 13 دی ماه سال جاری در اقدام تروریستی آمریکا به همراه سپهبد حاج قاسم سلیمانی به شهادت رسیده است.
سردار پاسدار حسین معروفی
سردار پاسدار حسین معروفی متولد سال 1344 در شهر بابک محله هاوشک استان کرمان است.
با آغاز جنگ برادر بزرگترش به دفاع مقدس از وطن برمی خیزد و طی نامه ای از حسین می پرسد که چرا به جبهه نمی آید ؟ او که 17 سال داشت تصمیم می گیرد داوطلبانه به جبهه برود.
اولین مسئولیت سردار معروفی در جبهه ها کمک آرپی.جی زن بود. در عملیات فتح المبین این مسئولیت را به کمک شهید اصغر رحیمی تجربه کرد و به مرور فرمانده دسته و خمپارهانداز شد.
او در عملیات خیبر پاسدار رسمی، مسئول پایگاه بسیج، جانشین گروهان و در نهایت فرمانده گردان لشکر 41 ثارالله شد که افتخار همرزمی با حاج قاسم سلیمانی از همان دوران آغاز شد.
این سردار سپاه در دوران پر افتخار دفاع مقدس بیش از دو سال در اسارت نیروهای بعثی و مفقود الاثر بوده است. وی برادر شهید، برادر جانباز 70 درصد و یکی از پر شهید ترین خانواده های شهرستان بم شناخته می شود.
او جزو آزادگان سرافراز انقلاب اسلامی ایران است.
سردار حسین معروفی درباره علت اسارتش می گوید: در تک واگذاری فاو، عملیات خیبر و پاتک دشمن که تا اهواز پیشرفت کرده بود، بنده فرماندهی یکی از گردانهای لشکر 41 ثارالله را برعهده داشتم و 31 شهریور سال 67 در تک سراسری عراق هم فرمانده گردان بودم که در نزدیک سه راه حسینیه منطقه شلمچه به دست دشمنان اسیر شدم.
حسین معروفی از جمله کسانی است که سردار قاسم سلیمانی از او به عنوان جوانترین فرمانده گردان در لشکر 41 ثارالله یاد می کند.
سردار پاسدار حسین معروفی اکنون فرمانده سپاه نینوای گلستان است.
سردار شهید حاج یونس زنگی آبادی
فرمانده تیپ امام حسین (ع) لشکر 41 ثارالله کرمان، اول فروردین1340 در «زنگی آباد» به دنیا آمد.
بعد از آغاز جنگ تحمیلی ایران و عراق او به عضویت رسمی سپاه پاسداران درآمد و در پادگان قدس سپاه پاسداران کرمان مشغول به خدمت شد.
شهید حاج یونس در عملیات فراوان از جمله بدر، فتح المبین، رمضان، خیبر، والفجر مقدماتی، والفجر1، والفجر3، والفجر4، والفجر8، کربلای1، کربلای4، کربلای5 شرکت کرد.
حاج یونس روز پنجم یا ششم عملیات کربلای5 مورد اصابت ترکش قرار می گیرد و از ناحیه گردن، دست و پا مجروح می شود.
هنگامی که او را با چندین تن از ایثارگران با یک وانت به طرف سه راه مرگ می آورند تا از آنجا با قایق به پشت جبهه انتقال دهند که در همین اثنا منطقه بمباران هوایی می شود و سردار رشید اسلام با اصابت راکت به شهادت می رسد.
شهیدمحمدحسین یوسف الهی
شهید محمد حسین یوسف الهی سال ۱۳۴۰ در شهر «کرمان» متولد شد.
وی از آغاز جنگ عراق علیه ایران در لشکر ۴۱ ثارالله واحد اطلاعات و عملیات به فعالیت می کرد و بعدها به عنوان جانشین فرمانده این واحد انتخاب شد.
حسین یوسف الهی در طول جنگ پنج مرتبه به سختی مجروح شد و بالاخره آخرین بار در عملیات والفجر هشت به دلیل مصدومیت حاصل از بمبهای شیمیایی در بیست و هفتم بهمن ماه سال ۱۳۶۴ در بیمارستان لبافی نژاد تهران به شهادت رسید.
حاج قاسم سلیمانی وصیت کرده در کنار این شهید بزرگوار به خاک سپرده شود.
درباره شهید یوسف الهی بیشتر بخوانید.
شهید ذبیحالله دریجانی
ذبیحالله دریجانی دوم خرداد ۱۳۴۰ در روستای «دریجان» از توابع شهرستان «بم» به دنیا آمد.
وی به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت و مدتی در«معاونت پرسنلی لشکر 41 ثارالله» به خدمت خود در جبهه های جنگ ادامه داد تا اینکه بعد از ماه ها جنگ و نبرد و شرکت در عملیاتهای متعدد با اصرار زیاد فرمانده هانش به «معاونت ستاد لشکر پیروز 41 ثارالله» مصوب شد.
شهید ذبیحالله دریجانی در عملیات پیروزمند «والفجر8» شدیداً بر اثر مواد شیمیایی مجروح شد اما پیش از آنکه بهبودی یابد در جبهه حاضر شد تا اینکه 30 دی ماه 1365 در جریان عملیات «کربلای5» در منطقه شلمچه به شهادت رسید.
شهید علی عابدینی
علی عابدینی سال ۱۳۴۳ در روستای کورگه استان گیلان به دنیا آمد.
با شروع جنگ تحمیلی عابدینی به جبهه رفت و پس از مدتی «فرماندهی گردان ۴۱۰ غواص لشکر ۴۱ ثارالله» را بر عهده گرفت. و سرانجام دی سال ۱۳۶۵ در شلمچه به فیض عظیم شهادت نائل آمد.