کرمان، پانزدهم آذرماه ١٣٩٥ خورشیدی، میزبان حضرتعالی بود، مردی شریف و جسور از تبار پاک بزرگ شهیدی که بی نام او این انقلاب و این راه اینگونه به ثمر نمی نشست.گرامی هستید زیرا نطق های مدرس گونه تان در هواخواهی مظلومین و مردم رنج دیده بر دل همگان نشسته و این است راه محبوبیت و نفوذ در قلوب که ” هر سخن کز دل برآید لاجرم بر دل نشیند”. از این حیث ما حضرتعالی را نه تنها نماینده مردم عزیز تهران می دانیم بلکه نماینده آحاد مردم شریف ایران و خود نیز دانسته و بر این واقعیت تاکید داریم که “در خانه ملت هر فریاد عدالت طلبی و دادخواهی برابر است با صدای ملت”.
جناب آقای دکتر مطهری، ما به خوبی فرا گرفته ایم نقطه شروع دغدغه مندی و آزادی خواهی اجتماعی و سیاسی، دانشگاه است. در دانشگاه مان آموخته ایم مطالبه گری حق دانشجو است و اساساً عامل پیشرفت و سعادت، مطالبه و تلاش و سپس تحقق است. بارها با تلاش خستگی ناپذیر مطالبه کردیم و به حقمان رسیدیم و گاهی اوقات نیز متاسفانه فشارها آنقدر زیاد بود که سکوت و نه شکست را، پذیرفتیم زیرا به آیه 82 سوره یس اعتقاد راسخ داریم که « إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ » :”خواست خواست خداست، هرآنچه او بخواهد همان می شود”. در دورانی که تکصدایی تنها گفتمان حاکم بر فضای دانشجویی بود انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمان به حق نماینده ای برازنده برای سایر دانشجویان حق طلب شد و به عنوان تنها تشکل دانشجویی اصلاح طلب در استان کرمان هر آنچه بود را به جان خرید تا چراغ راه خاموش نگردد. راهی که بسیاری به اشتباه تصور می کردند به بن بست رسیده است اما بحمدالله چنین نشد. ما کماکان تَکرار می کنیم بر عهد پیشین خود پایبندیم و دانسته فریاد می زنیم “راه تعالی و روشنایی از مسیر مطالبه گری و بردباري مي گذرد”.
خیل عظیم دانشجویان مشتاق و حق جوی دانشگاه آزاد کرمان چشم انتظار حضور پر مهر و صف شکن حضرتعالی به مناسبت روز دانشجو بودند تا جانهای تشنه آگاهیِ شان از مأمن امن حقیقت و بصیرت سیراب گردد اما نشد. علیرغم درخواست های مکرر و پیگیری های فراوان نشد که این ظرفیت حداکثری در دانشگاه آزاد که همواره همصدا با نوای وحدت به اصلاح مُلک خویش دل سپرده اند از لطف حضرتعالی بهره مند گردند چرا که ما دانشگاه مادر نبودیم… . شاید انتظار بی جایی نباشد که می بایست فرصت برابر برای همه آنان که روح حقیقت و آزادی خواهی را برمی تابند فراهم می شد، و از این بابت قدری نگرانیم که نیاید موسمی که به واسطه اقدام برخی بزرگانمان، به جای حس اتحاد و همراهی، تبعیض و تفرقه بین دانشگاه و دانشگاهیان حاکم گردد.
و اما از آنجا که جنابعالی را شخصی پاسخگو در برابر افکار عمومی می دانیم سوالاتی را مطرح می کنیم و امید آن داریم که روزی متعهدانه و پدرانه قلم در دست گرفته و برایمان بگویید که:
١. آیا معنای عدالت چیزی جز آن است که ما می پنداریم و محقق نشد؟
٢. مگر نه آنکه تعهد مجلس بر صیانت از نص قانون اساسیِ نظامی است که یادگار امام خمینی(ره) می باشد اما می بینیم معدود نمایندگانی که طریق عافیت طلبی طی کرده و به واسطه برخی مصالح شخصی و جناحی مهر سکوت بر دهان خود زده اند. راه رهایی از این روند باطل چیست؟
٣. تا به کی دم از آزادی بیان زده شود اما آزادی پس از بیان به معنای واقعی کلمه در فضای دانشگاه ها محسوس نباشد؟ برای این همه چشم های بیدار، گوش های شنوا و ذهن های آکنده از سوال و ابهام چه باید کرد؟
و در آخر آرزو داریم، توفیق دمادم در خدمت به اسلام و مسلمین و تمامی آحاد ملت بزرگ ایران بدرقه راه شما و تمامی همکاران تان باشد./ “و السلام علی من التبع الهدی”