فردا شانزدهمین سالگرد زلزله بم است. عباس اسماعیلی در سال 82 و در زمان زلزله، رییس شورای شهر بم بوده است. او از آن حادثه تلخ میگوید.
دو دوره عضو شورای شهر بودم که در دوره دوم در زلزله 82 بهعنوان رییس شورای شهر مسوولیت داشتم.
در زمان زلزله بنده به دلیل سفر کاری به بردسیر رفته و در بم نبودم.
ساعت 5.30 دقیقه روز جمعه پنجم دیماه، زلزله بسیار شدیدی کرمان را لرزاند.
طی تماسهای مکرر با بم متوجه شدیم خطوط تلفن قطعشده و کسی جوابگو نبود.
پس از چند ساعت تلویزیون اعلام کرد زلزلهای حوالی جازموریان رخداده است.
بلافاصله به سمت بم حرکت کردم. در مسیر ماشینهای زیادی در حال عبور بودند که بعضی از ماشینها خاکی و لهشده بودند.
آنچه هرگز فکرش را هم نمیکردم رخداده بود.
حالا شهر با خاک یکسان شده و آرزوهایمان بربادرفته بود.
در ابتدای ورودم به شهر سراغ خانوادهام رفتم.
تنها چیزی که مشاهده شد تل خاکی بود که حجم وسیعی از ویرانیهای بجا مانده را نشان میداد.
در ساعت اولیه هیچ امدادی به بم نرسید.
فقط هواپیمایی جهت بررسی و گزارش حادثه زلزله بر آسمان بم پرواز کرد.
بعدازظهر هواپیمای هوانیروز به یاری وامداد زخمیها شتافت و مجروحین را به کرمان و سپس تهران و شهرستانهای اطراف جهت مداوا انتقال دادند.
دراینبین هلالاحمر از روز دوم حادثه وارد شهر بم شد.
مردم همت کردند
با توجه به اینکه پزشک بودم به سمت بیمارستان رفتم که خوشبختانه آسیب جدی بر پیکره ساختمانی بیمارستان امام خمینی وارد نشده بود.
عده کثیری از پزشکان شهر در خانههایشان زیر آوار از بین رفته بودند.
عدهای هم که باقیمانده بودند با حالت پریشانی در حال مداوای مجروحین با حداقل امکانات بودند.
در ابتدا حس کردم سایه یاس در راه است ولی کمکم انسان به این فکر فرو میرود که زندگی ادامه دارد و باید حرکتی کرد.
مردم بم خودشان همت کرده با کمک روستاییان اطراف بم بیش از 95 درصد زخمیها را از زیر آوار بیرون آوردند.
در روز چهارم به دلیل آوار زیاد توانستیم همشهریان خود را با بیلهای مکانیکی از زیر آوار بیرون آوریم، سپس نامهای به ریاست جمهوری وقت نوشته و همان نامه راهکاری برای بازسازی بم شد.
به دلیل نبود راه مناسب و هجوم مردم از شهرستانهای دیگر هماهنگی بهسختی صورت میگرفت و با توجه به اینکه تمامی سیستمهای زیربنای شهر و حتی مراکز درمانی از بین رفته بود، کار خاصی نمیتوانستیم انجام بدهیم و به دلیل قطعی برق کار امدادرسانی در شب امکانپذیر نبود.
کمکها به دست مردم نرسید
متأسفانه هرجومرج شهر را فرا گرفته بود و هیچ دستگاه نظامی و انتظامی در شهر نبود.
به دلیل اینکه کار شورای شهر ورود به امور اجرایی نیست و فقط بهعنوان یک دستگاه نظارتی میتواند عمل کند، تنها دولت میتوانست بهعنوان دستگاه اجرایی وارد عمل شود.
بعد از گذشت چند روز شهرداری وارد کار شده و طی پیشنهاد به ریاست جمهوری خواستار نظارت امامجمعه، فرماندار، شورای شهر و معتمدین محلی بر کمکهای مردمی و نهادهای مربوطه شدیم ولی متأسفانه با این پیشنهاد مخالفت شد.
عملاً کمکهایی که از طرف ورزشکاران، مردم و کشورهای دیگر به بم سرازیر میشد آنچنان به دست مردم نرسید و اگر کمکی هم رسید، بنده اطلاعی ندارم.
مثلاً آقای طالقانی، کشتیگیر معروف، یک سری کمکهای مردمی را جمعآوری کرده بود که مقرر شد تحت نظارت صداوسیما جهت بازسازی بم داده شود.
این کمکها نیز سرنوشتشان نامعلوم است و برای همین یکسری از هموطنان و کشورهای دنیا خودشان در بحث کمک به افراد زلزلهزده ورود پیدا کردند.
بنده در همینجا اعلام میکنم که اگر کمکی صورت گرفته است با ارائه سند این شک و گمانها را برطرف کنند.
در زمان زلزله کمکهایی از طرف کشورهای دیگر به هلالاحمر دادهشده بود که فقط از طریق گمرک ترخیص میشد و نمیدانم چه میزان از این کمکها به دست مردم بم رسیده است و هلالاحمر باید جوابگو باشد.
مشکل در وام بازسازی
حال بعد از گذشت چند روز از زلزله و حجم وسیعی از ویرانیها، یتیم شدن پنج هزار کودک و فوت نزدیک به 40 هزار شهروند بمی و داغ سنگینی که بر دل ما مانده بود متأسفانه بعضی از مسوولين بهجای کمک کردن ما را بازخواست میکردند که جای بسی تأسف بود.
در روز پنجم در تهران جلسهای تشکیل شد و بنده بهعنوان عضو کلانشهرها معرفی شدم و در جلسه دیگری تصمیم گرفته شد برای بازسازی هر واحد مسکونی 4 میلیون و 500 هزار تومان جهت بازسازی و مبلغ 3 میلیون تومان بهصورت بلاعوض به شهروند بمی داده شود که با مخالفت بنده این مبلغ به 15 میلیون تومان ارتقاء پیدا کرد که با معرفی به بانک و ضامن زنجیرهای مشکل ساخت مسکن بم حل شد.
دراینبین با ورود افراد غیربومی به بم جهت شناسایی این افراد با مشکل مواجه شدیم.
نمیخواستند ارگ بازسازی شود
بم بر سه مبنای استحکام، هویت و مشارکت مردم ساخته شد و در جهت مشارکت اولویت با انتخاب مردم بوده است.
بعد از گذشت مدتی از حادثه دلخراش زلزله اولین فضای سبز در ورودی شهر با نام بم زنده است احداث شد.
جلسهای با حضور نمایندگان يونسکو در منطقه ویژه اقتصادی ارگ جدید جهت بازسازی و مرمت ارگ قدیم تشکیل شد که در آن جلسه تصمیم گرفته شد که ارگ قدیم بازسازی نشود.
بنده بهعنوان رییس شورای شهر مخالفت خود را اعلام کرده و گفتم ارگ قدیم باید ساخته شود به دلیل اینکه نوادگان ما بدانند دنیا به یاری ما آمد تا مجموعهای که توسط اجداد ما ساختهشده بود و اکنون به تل خاکی شبیه شده است مجدد ساخته شود و مرمت این بنای تاریخی تسکینی بر آلام دردهای مردم شهر بم خواهد بود.
زمانی مردم شنیدند که یونسکو تصمیم گرفته ارگ قدیم را بازسازی نکند در جلوی ارگ تجمع کرده و خواستار مرمت و بازسازی این بنای تاریخی شدند.
سپس در جلسهای که در شهر پکن برگزار شد نهتنها بازسازی و مرمت ارگ قدیم در دستور کار قرار گرفت بلکه بم و باغ شهر آن به همراه قنواتش ثبت جهانی شد.
کمک استاد شجریان
استاد شجریان در دیدارش با بنده از من خواست تا گامی برای شهر بم بردارد و پس از مذاکره مقرر شد باغ هنر در بم راهاندازی شود.
بعد از آن سازمانهای مردمنهاد ورود پیدا کردند و به یاری بچههای بازمانده زلزله شتافتند.
کمبودها زیاد است
متأسفانه پس از گذشت سالهای سال از وقوع زلزله هنوز کمبودهایی در شهر احساس میشود که میتوان به مدارس و حتی مغازههای کانکسی، نبود یک سینما و فضای فرهنگی تفریحی مناسب در شهر اشاره کرد.