امضا، نقد و بررسی کتاب «خاندانهای کرمانی» برگزار شد؛
ریشهها و روایتها: بررسی تبارنامه خاندانهای کرمانی
شامگاه ۲۰ اسفند نشستی درباره نقد و بررسی کتاب «گزیدهای از تبارنامه برخی خاندانهای کرمانی» با حضور مهدی ایرانی کرمانی، نویسنده کتاب برگزار شد.
گطارش اختصاصی، فاطمه آقاملایی – تبارنامهها نهتنها گذشته را روشن میکنند، بلکه درک ما از هویت اجتماعی را تقویت میکنند؛ همچنین ثبت این اسناد به شناخت عمیقتر ما از فرهنگ بومی کمک میکند.
جمشید روستا، دانشیار گروه تاریخ و عضو هیئتعلمی دانشگاه شهید باهنر، مهدی محبیکرمانی نویسنده و روزنامهنگار، علی جمیلکرمانی پژوهشگر تاریخ کرمان و محمد لطیفکار روزنامهنگار سخنرانان این مراسم بودند.
کرمان، سرزمینی فراتر از خاک و اقلیم
ایرانیکرمانی به اهمیت جایگاه ایران در تاریختمدن جهانی پرداخت. او با نقلقول از زندهیاد جواد طباطبایی گفت: ایران بزرگ فرهنگی، یک تافتهجدابافته است. ما ملت بودیم، پیش از آنکه بسیاری از ملتها شکل بگیرند. ما مکتبهای معماری، شهرسازی، ادبی، تاریخنویسی و موسیقی خود را داشتهایم. نام ایران قدیمیترین نامی است که هم برای کشور، هم برای ملت و هم برای دولت به کار رفته است.
او همچنین به دیدگاه گارنیک آساتوریان اشاره کرد و گفت: ایران یک پدیده فراملی و جهانی است. فرهنگ ایرانی بخشی از میراث بشری است و همانقدر که برای ملت ایران اهمیت دارد، برای مردم جهان نیز مهم است. اگر آمریکا از بین برود، چیزی از میراث بشری کم نمیشود؛ اما ایران و فرهنگ آن یکی از دو قطب تمدنی مهم جهان در کنار اروپاست.
ایرانیکرمانی در ادامه با اشاره به سخنان ناصرخسرو گفت: ایران آن چنار تنومند است، نه بوته کدوی نورسته. ما حق نداریم فقط به گذشته خود افتخار کنیم؛ بلکه باید با خرد و دانش و با تکیه بر استادان فرزانه و جوانان ورجاوند در مسیر پیشرفت این سرزمین گام برداریم.
او در بخش دیگری از سخنانش به ویژگیهای مردم کرمان پرداخت و با اشاره به پژوهشهای دکتر حسین پاپلییزدی گفت: از ۵۰ خانوادهای که بررسی کردهام ۴۵ خانواده کرمانی نیستند. این به دلیل ویژگی خاصی است که کرمان دارد، چیزی فراتر از خاک و اقلیم. کرمان مردمانی را جذب کرده و نگه داشته است.
او همچنین به نظر یک ایرانشناس انگلیسی که سالها در ایران زندگی و درباره کرمان تحقیق کرده است اشاره کرد و گفت: این پژوهشگر، که کتابش توسط یدالله آقاعباسی ترجمه شده، نوشته است که کرمانیان یکی از بهترین مردمان ایران هستند. ما اسوه شکیبایی، آزادمنشی و مهرورزی هستیم. ما ستیزهجو نیستیم. جز در مواردی نادر مانند قتل مشتاق و سخایی، تاریخ ما با ستیزهجویی گره نخورده است.
ایرانیکرمانی در پایان سخنانش پیشنهاد داد که کرمانیان مانند برخی مناطق دیگر هویت خانوادگی خود را در نامهایشان حفظ کنند: ادارهای که شناسنامه صادر میکند قانونی تصویب کند که همه ما دوفامیلی باشیم. پدرم فامیلش ایرانی بود و مادرم ابراهیمی. من باید ایرانیابراهیمی باشم تا ریشههایم مشخص شود.
او با تأکید بر ضرورت شناخت و حفظ هویت فرهنگی سخنان خود را با این جمله به پایان رساند: کرمان، مهد مهرورزی است و این ویژگی باید در تاریخ و هویت ما ثبت شود.
اهمیت شناخت خاندانها در شناخت تاریخ
جمشید روستا در این نشست مطرح کرد: این کتاب از منظر روششناسی دو رویکرد مهم تاریخنگاری را در برمیگیرد: تاریخ شفاهی (Oral History) و تاریخ محلی (Local History). این در حالی است که در سنت تاریخنگاری ایران، تمرکز اغلب بر تاریخ سیاسی و روایت حکمرانان بوده است. اما این کتاب با تمرکز بر خاندانها، گامی ارزشمند در جهت تقویت تاریخ اجتماعی برداشته است حوزهای که تاکنون کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
او افزود: تاریخ شفاهی بهعنوان شاخهای از تاریخنگاری مدرن اغلب در پژوهشهای تاریخی مغفول مانده است. در بسیاری از موارد، مورخان تنها به منابع مکتوب یا تحقیقات جدید بسنده میکنند در حالی که مصاحبههای گسترده با بازماندگان خاندانهای تاریخی میتواند اطلاعات ارزشمندی ارائه دهد. این کار بهخودیخود دشوار است، چرا که مصاحبهشوندگان ممکن است روایتهای جانبدارانه ارائه دهند یا اطلاعات نادقیقی را منتقل کنند.
جمشید روستا در ادامه تصریح کرد: تاریخنگاری دربارهی خاندانها چالشهای دیگری نیز دارد. همانطور که کارل پوپر اشاره میکند انسانها پیچیدهاند و شناخت لایههای زیرین ذهن آنها دشوار است. علاوه بر این بسیاری از افراد تمایل دارند که خاندان خود را برجستهتر و باعظمتتر از آنچه واقعاً بوده است، معرفی کنند؛ امری که در طول تاریخ نیز سابقه دارد.
روستا همچنین به پویایی کتاب اشاره کرد و گفت: در ویراست جدید چهار خاندان به پژوهش اضافه شدهاند و در آینده نیز میتوان خاندانهای بیشتری را به این مجموعه افزود.
جمشید روستا بر اهمیت اسناد تاریخی در تقویت پژوهشهای تاریخ شفاهی اشاره کرد و گفت: بسیاری از خاندانهای کرمانی اسناد ارزشمند خود را در پستوهای خانههایشان نگهداری میکنند؛ اما به دلیل نگرانی از آسیب یا از بین رفتن آنها تمایلی به ارائهی این اسناد ندارند. اگر در ویراستهای آینده امکان افزودن این اسناد به کتاب فراهم شود قطعاً پژوهش علمیتر و مستندتر خواهد شد.
او دربارهی استفاده از تاریخ هجری شمسی در کتاب توضیح داد و گفت: استفاده از تاریخ شمسی برای خوانندگان ایرانی مناسب است؛ اما ممکن است باعث سردرگمی مخاطبان در تطبیق با تاریخهای هجری قمری شود. پیشنهاد میشود که در ویراستهای بعدی هر دو تاریخ (هجری قمری و شمسی) بهطور همزمان ذکر شود تا مخاطب دچار اشتباه نشود.
روستا در پایان، کتاب را اثری روان، ساده و درعینحال ارزشمند دانست.
غیبت برخی خاندانهای کرمانی
علی جمیلکرمانی در این نشست با اشاره به طراحی جلد اثر از نگاه خاص علی خسرویکرمانی تقدیر کرد و گفت: کمتر کسی میتواند چنین طراحی دقیقی از خاندانهای کرمانی ارائه دهد. جناب ایرانی نیز در مقدمه کتاب تأکید کردهاند که اطلاعات این اثر را بر اساس پژوهشهای میدانی و ارتباط نزدیک با این خانوادهها گردآوری کردهاند.
او با اشاره به سبک نگارش کتاب افزود: کتاب به زبانی روان نوشته شده و نویسنده از طنزپردازیهایی بهره برده که نشان از معاشرت او با بزرگانی چون باستانی پاریزی و همایون صنعتی دارد. اما در عین حال جای برخی خاندانهای مهم کرمان همچون خاندان گنجعلیخانی، در این اثر خالی است درحالیکه این خاندان نقش مهمی در تاریخ کرمان داشته و حتی تا پاکستان و افغانستان نیز شناخته شدهاند.
جمیلکرمانی در ادامه به کمبود اطلاعات درباره برخی ایلات و خاندانهای بزرگ کرمان اشاره کرد و گفت: در کتاب به ایالات کرمان پرداخته شده اما خاندانهای بزرگی همچون خاندانهای مهم کوهبنان، جوپار، زرند، ماهان و انار کمتر دیده میشوند.
او از طراحیهای گرافیکی کتاب نیز تمجید کرد و درعینحال به نقصهایی در برخی صفحات اشاره کرد: کار گرافیکی انجامشده در کتاب تحسینبرانگیز است؛ اما متأسفانه در صفحه ۹۱ و ۹۲ گرافیک مربوط به خاندان احمدی ضعیف بوده و خوانایی کافی ندارد.
این پژوهشگر تاریخ حضور کمرنگ خاندانهای زرتشتی، بهایی، یهودی و مسیحی در کتاب را یکی دیگر از کاستیهای آن دانست و افزود: کرمان از دیرباز میزبان طوایف مختلف بوده است؛ اما در این کتاب اطلاعات چندانی درباره این گروهها نیامده است. همچنین جای خالی خاندانهای اسماعیلیه و آقاخانی که در تاریخ کرمان نقش پررنگی داشتهاند احساس میشود.
جمیلکرمانی در ادامه به کمبود اطلاعات درباره کرمانیهایی که در خارج از استان زندگی میکنند اشاره کرد و گفت: خاندانهایی مانند مظفریکرمانی در بحرین، خاندان بشارزادهکرمانی و خاندان کرمانیهای اصفهان که در صنعت گز ایران شهرت دارند در این کتاب مورد توجه قرار نگرفتهاند.
او تأکید کرد که نبود نامیاب (فهرست اعلام) یکی از نقصهای اصلی این کتاب است: چنین اثری ارزشمند حیف است که فاقد نامیاب باشد. این بخش میتواند به خوانندگان کمک کند تا بهراحتی اطلاعات موردنظر خود را پیدا کنند.
کتابی که فراتر از انتظار مورد استقبال قرار گرفت
محمد لطیفکار اظهار کرد: چند سال پیش وقتی عنوان این کتاب اعلام شد بسیار خوشحال شدم چون کاری جدید بود و ندیده بودم که پژوهشگران دیگر در این راستا حرکت کنند؛ حتی در شهرهای دیگر هم کاری این چنین نبوده اگر هم بوده از سادات و عشایر بوده است.
او افزود: اصولاً این کتابها پر فروش نیستند و جایشان گوشه کتابخانهها هستند؛ اما این کتاب کمیاب شد و ما امروز برای چاپ دوم گردهم آمدهایم.
لطیفکار درباره استقبال از این کتاب گفت: موضوع کتاب کاملاً تازه است و با گرایشات نسل امروز که کنجکاوی و جستوجوی خود است، کاملاً انطباق دارد.
حفظ و ثبت تبارنامهها تنها نگهداشتن نامها روی کاغذ نیست؛ بلکه حفظ هویت تاریخ و داستانهایی است که ریشههای ما را شکل دادهاند. این نشست گامی کوچک، اما مؤثر در شناخت گذشته و آینده ما بود.