یادداشتی از مجتبی اسدیزاده فرسنگی، پژوهشگر رسانه به مناسبت روز جهانی ارتباطات و روابطعمومی.
در روزگار انفجار اطلاعات و داده و در حالی که جامعه با بحرانهای گوناگون اقتصادی، اجتماعی و رسانهای دستوپنجه نرم میکند، نقش روابطعمومیها بیش از هر زمان دیگری حیاتی شده است. این نهاد باید نه فقط روایتگر موفقیتها که آیینهی صادق از بیمها و امیدهای مردم باشد؛ پل ارتباطی معروف میان حاکمیت و افکار عمومی!
استان کرمان، با پهنهای وسیع و ظرفیتهایی متنوع در حوزههای صنعت، کشاورزی، فرهنگ و تاریخ، بیش از آنکه نیازمند تبلیغ باشد، تشنهی روایت صادقانه و اثربخش است. اما آیا روابطعمومیهای ما توانستهاند این مأموریت را به درستی ایفا کنند؟
اگر بخواهیم صادق باشیم، بسیاری از روابطعمومیها هنوز گرفتار رویکردهای کلیشهای، کمعمق و مناسبتمحور هستند. آنها بیش از آنکه شنوندهی مطالبات مردم باشند، بلندگوی رسمی مدیراناند. بیش از آنکه روایتگر امیدها باشند، در مواجهه با بیمها سکوت کردهاند.
اگر بخواهیم به برخی از چالشهای این حوزه اشاره کنیم میتوان از کمرنگ بودن نگاه استراتژیک به روابطعمومی و تقلیل آن به واحد خبر و تبلیغات، نبود آموزش مستمر و تخصصگرایی در نیروی انسانی این حوزه، ضعف در استفاده از ابزارهای نوین ارتباطی و فضای مجازی، محدود بودن اختیار و استقلال روابطعمومیها در تعامل واقعی با رسانهها و مردم و بیاعتمادی عمومی به بسیاری از روایتهای رسمی به دلیل شفاف نبودن پیامها اشاره کرد.
البته که نداشتن ساختار منسجم چه در بدنه دولت و چه بخش خصوصی بهعنوان یک واحد صنفی اثرگذار بر سیاستگذاران و تصمیمگیران این حوزه، نقش بسزایی در چالشهای مورد اشاره دارد.
بااینحال، در همین فضا، روزنههایی از امید نیز قابل مشاهده است. برخی روابطعمومیهای جوان و خلاق در استان، نشان دادهاند که میتوان با اعتمادسازی، روایتگری مسئولانه و مشارکتجویی به بازسازی رابطه مردم و نهادها پرداخت. روایت امید، اگر صادقانه باشد، قدرتی ترمیمگر دارد.
باید پذیرفت که روابطعمومیها نمیتوانند صرفاً بازتابدهنده دستاوردها باشند؛ بلکه باید راوی بحرانها نیز باشند. مردم وقتی امیدوار میشوند که صداقت ببینند، نه صرفاً تبلیغ. وقتی احساس کنند که صدای آنها شنیده میشود و این میتواند آغاز نقطه تعامل حاکمیت و مردم باشد.
حرکت بر روی لبههای اطلاعرسانی و مدیریت بحران، از پیچیدهترین کارهایی است که باید روابطعمومیها به درستی آن را آموزش ببینند و یاد بگیرند. هم بتوانند آگاهیرسانی کنند و پاسخگوی رسانهها باشند و هم اینکه باعث ایجاد نگرانی و بحرانهای روانی در سطح جامعه نشوند.
باشد که در سالهای پیشرو، شاهد شکوفایی روابطعمومیهایی در کرمان باشیم که نهتنها راوی امیدهای مردم باشند، بلکه از بیان بیمها نیز نهراسند. چرا که همین صداقت، نخستین گام در بازسازی سرمایه اجتماعی و حرکت بهسوی توسعهای پایدار است.