وقتي سرزمينی ثروتمند است ولی مردمی فقير دارد در آنجا فساد بين دستاندرکارانش مرموزتر و مافياييتر است
علی بهرامی_ طبق آخرين آمار رسمي، کرمان يکي از فقيرترين استانهاي کشور است. بهشت معادن جهان، سرزمين پسته و فرش، خرما و مرکبات. استانی که بيشترين آثار تاريخی و گردشگري را دارد. چنين سرزمين ثروتمندی، فقير است. بيش از سي درصد از مردمش در فلاکت به سر می برند. يعني يک سوم مردم ما حتي غذاي کافي براي خوردن ندارند. کپرنشين و حاشيهنشين هستند، يک سوم بچههاي ما از آموزش کافي، از تغذيه مناسب برخوردار نيستند و واقعيت دردناک اين است که با ادامه اين وضعيت آيندهی سرزمين با وقار و نجيبمان بسيار غم انگيزتر از امروز خواهد شد.
براستی چرا با اين همه ثروت فقيريم، چگونه است که با اين همه ثروت عمومي اين همه فقر بوجود آمده است؟
يکي از معاني تحت الفظي فقر گودال و يا حفره است و شايد هيچکدام از معاني فقر بهتر از اين نمي تواند بيان کننده واقعي وضعيت امروز ما باشد. حفرهای که جوانی و شادابي مردم استان در آن فرو مي رود تا راه سواستفاده براي عده اي فرصت طلب و متظاهر هموار شود.
اما چه چيزي باعث بوجود آمدن اين حفره و وضعيت اسف بار شده است و چطور مي توان از آن عبور کرد؟ بي شک فقر ريشه در فساد دارد، وقتي سرزمينی سرشار از ثروت است، وقتي جوانان با دانش و تحصيل کرده دارد، ولي مردم روز به روز فقيرتر و بيکار تر مي شوند و در مقابل عده ای دست اندرکار تازه به دوران رسيده لحظه به لحظه ثروتمندتر، در آن جا فساد بين دست اندرکارانش مرموزتر و مافياييتر است.
اين روزها در سطح کشور شاهد دستگيری و محاکمه فاسدان و تبهکارانی هستيم که با ظاهری فريبنده و رياکارانه مشغول تاراج سرمايههاي کشور بوده اند. افرادي که تا حد زيادي مسووليت فقر مردم به گردن آنهاست. از مديرکل و مدير عامل تا وابستگان وزير و نماينده مجلس و…. دستگير و بعضا زنداني مي شوند. اين رويه که با تغيير رياست قوه قضائيه شدت و جديت پيدا کرده کم کم به استانهای مختلف هم رسيده است و به صورت جسته و گريخته اخباري از دستگيريها در سطح مراکز استان ها و شهرستان هم شنيده مي شود. خبرهايی که اگر به سرانجام برسد ميتواند از سويي موجب اميد مردم و از سوي ديگر به طور واقعي باعث رفع تبعيض شود. شايد بتوان گفت دوران مبارزه واقعي تر و سطح بالاتر با مجرمان گردن کلفت و مردم فريب فرا رسيده. دزداني که روزگاری حتی انتقاد از عملکرد آنها باعث گرفتاري منتقدين شان می شد، گروهي که با سواستفاده از احساسات مردم و سر دادن شعارهايي تند با ظاهرسازی و وانمود کردن به پايبندي به اعتقادات و انقلاب با نفوذ به دستگاه هاي تصميم گيری و مراکز مالی ضمن ثروت اندوزی و دزدی بزرگترين خيانت را به انقلابی کردند که شعار اصليش رفع تبعيض و حمايت از پابرهنگان بود. و جاي تاسف و تعجب بسيار دارد که خود اين ثروتمندان يکشبه، روزگار نه چندان دور از همين قشر فقير بودند و بي چيزي و نداري را می فهمند. خوشبختانه حالا کم کم يکي يکي دستبند به دست روانه زندان ميشوند تا به سزاي خيانت خود برسند.
حال پرسش اين است، با توجه به فقر شديد کرمان و رابطه مستقيم فقر و فساد آيا موج مبارزه با مفسدان سطح بالا به استان کرمان هم خواهد رسيد و آيا ما به زودي شاهد دستگيری و مجازات بانيان اصلي فقر کرمان به ويژه مسوولينی که با تزوير و ريا احتمالا دست در جيب ملت کرده اند، خواهيم بود؟