یادداشتی از نکیسا خدیشی روزنامهنگار و مدیرمسئول.
امروزه، شبکههای اجتماعی به اصلیترین بستر دریافت خبر، تعامل و شکلگیری افکار عمومی بدل شدهاند. با این حال، این دریای بیکران اطلاعات، امواج سهمگین اخبار نادرست، شایعات هدفمند و محتوای دستکاریشده را نیز با خود به همراه آورده است. در چنین وضعیتی، سواد رسانهای دیگر یک مهارت جانبی نیست، بلکه ضرورتی اساسی و نوعی سواد پایه برای هر شهروند به شمار میرود؛ پناهگاهی امن در برابر توفان سهمگین اطلاعات.
سواد رسانهای تنها به معنای توانایی خواندن و نوشتن محتوا نیست، بلکه به مفهوم کسب توانایی «تفکر انتقادی» است. این مهارت به ما میآموزد که در مواجهه با هر خبری، بیدرنگ موضع قبول یا رد اتخاذ نکنیم، بلکه همچون یک حقوقدان یا کارآگاه به بررسی شواهد بپردازیم.
شهروندِ برخوردار از سواد رسانهای، پیش از باور یا بازنشر یک محتوا، این پرسشهای کلیدی را از خود میپرسد:
۱. منبع این خبر چیست؟ آیا یک رسانه شناختهشده و متعهد به اصول حرفهای روزنامهنگاری است یا صفحهای ناشناس با تعداد دنبالکنندههای نامعتبر؟ اعتبار منبع، نخستین کلید اطمینان است.
۲. انگیزه پنهان در پسِ این خبر چیست؟ آیا هدف، اطلاعرسانی است یا ترساندن، تخریب، جذب کلیک (Clickbait) یا تغییر جهت افکار عمومی؟ هر محتوایی در راستای منافع تولیدکنندهاش عمل میکند.
۳. آیا میتوان آن را در منابع دیگر تأیید کرد؟ آیا سایر رسانههای مستقل و قابل اعتماد نیز همین خبر را گزارش کردهاند؟ خبرهای راستین معمولاً از سوی چندین منبع بازگو میشوند.
۴. تاریخ انتشار محتوا چه زمانی است؟ بسیار اتفاق میافتد که تصاویر یا اخبار قدیمی، در بستری جدید و به عنوان رویدادی تازه ارائه میشوند تا احساسات را تحریک کنند.
۵. این خبر چه احساسی در من ایجاد میکند؟ اخبار جعلی اغلب به گونهای طراحی شدهاند که خشم، ترس یا هیجان شدید برانگیزند. همین احساسات، قضاوت را مختل کرده و ما را به اشتراکگذاری بیدریغ ترغیب میکنند.
نقش سواد رسانهای تنها محدود به حفاظت فردی نیست؛ این مهارت نوعی مسئولیت اجتماعی است. اشتراکگذاری بدون تفکر یک خبر نادرست، مانند مشارکت ناخواسته در آلودگی فضای عمومی است و میتواند تبعات اجتماعی، امنیتی و حتی اقتصادی جبرانناپذیری به دنبال داشته باشد.
در پایان، باید پذیرفت که توسعه سواد رسانهای، سرمایهگذاری جمعی برای ایمنسازی فضای فکری جامعه است. این مهم تنها با عزم ملی، آموزش از سطوح پایه در مدارس و تولید محتوای آموزشی توسط رسانههای اصلی میسر خواهد شد. بیاییم همگان را به این شعار جهانی فرا بخوانیم: پیش از کلیک، پیش از باور و پیش از اشتراک، بیندیشیم.