یادداشتی از حمیدرضا آشتیانی فعال اقتصادی.
کرمان به طور تاریخی و از ۶۰ سال پیش تاکنون دو صنعت بزرگ معدنکاری سنگ آهن و مس دارد، ولی برخلاف اصفهان، اراک و تبریز نتوانسته کسبوکارهای خرد صنعتی و تولیدی را با محوریت این دو بخش توسعه دهد. چرا؟
۱. با وجود آن که هر دو صنعت (در ایران و کرمان) با مازاد و تورم نیروی انسانی اداره میشوند، ولی باز هم هر دو سرمایهبر هستند تا کارگربر! پس نباید انتظار داشت این دو به خودی خود فرصت شغلی زیادی را (در مقایسه با بخش خدمات) فراهم آورند.
۲. حقوق جذاب پیشنهادی این دو بنگاه بزرگ به کارکنانشان، موجب عافیتطلبی و ریسکگریزی نیروی کار جوان شده است. من هم اگر جوان کرمانی بودم و در شروع کار حرفهای خود حقوق جذاب مس و گلگهر را پیش روی خود میدیدم، عطای راهاندازی کسبوکار را به لقایش میبخشیدم.
۳. پرسش مهم: مبارکه هم حقوق جذاب میدهد؛ چرا موضوع مورد اشاره در فراز دوم، در اصفهان موجب عدم رشد کسبوکارهای کوچک نشده است؟
پاسخ: سایز اصفهان با سایز مبارکه متناسب است و به عبارتی اصفهان در مبارکه حل نشده است! حال آن که سایز مس و گلگهر از سایز جغرافیای رفسنجان و سیرجان و شهربابک بسیار بزرگتر است. همین مساله در ابعاد کوچکتر برای ایرانترانسفو و زنجان هم قابل مشاهده و تحلیل است.
۴. معدود افرادی که از این قاعده پیروی نمیکنند و در داخل و یا بیرون زنجیره ارزش این دو صنعت کسبوکاری راهمیاندازند، مجبورند در بنگاه نحیف خود به همکارانشان حقوقی در اِشل مس و گلگهر پرداخت کنند، در غیر اینصورت نیروی باکیفیت نصیبشان نمیشود. بدیهی است که این مهم در عمل نشدنی است.