از تهوع و دل‌درد تا تنگی نفس در کلاس درس

نیم ساعت از زنگ کلاس اول گذشته و هنوز معلم فاطمه سر کلاس نیامده بود. بچه‌ها آرام و قرار نداشتند و فرصت را غنیمت شمرده و کلاس را روی سرشان گذاشته بودند. دل پیچه اما امان فاطمه را بریده. انگار هر آنچه خورده و نخورده بود داخل گلوی‌اش بود. سرش را روی شانه دوستش گذاشته بود که متوجه شد یکی از بچه‌های کلاس  دارد بالا می‌آورد. بعد از او حال یگانه و عالیه هم بد می‌شود که بچه‌ها به مدیر خبر می‌دهند.

چند دقیقه بعد با پدر فاطمه برای آمدن به مدرسه و بردن دخترش تماس می‌گیرند. ساعت ۹ نشده بود که او هراسان خودش را به مدرسه می‌رساند. پدر به خیال فاطمه سمت، اولین دختری که در دفتر مدرسه پریشان است، می‌رود. صدایش که می‌زند متوجه می‌شود که فاطمه او نیست. بچه‌ها حواله‌اش می‌دهند با سالن بالا. با بالا رفتن از پله‌ها و دیدن دختر دیگری که بی‌حال بوده، تازه متوجه می‌شود آن‌طور که پشت تلفن به او گفته‌اند فقط دختر او نبوده که حالش بد شده است و قضیه جدی‌تر از یک تنگی نفس است. تا آن لحظه کسی به اورژانس زنگ نزده بود و پدر فاطمه او را با خود به اولین بیمارستان نزدیک دبیرستان خیابان مهدیه که پیامبر اعظم باشد، می‌برد.

*تخلیه کلاس‌ها و آوردن دختران به سمت حیاط

فاطمه اولین دختریست که صبح دوشنبه، ۱۵ اسفندماه از دبیرستان به مقصد بیمارستان خارج می‌شود. کلاس‌‌بعد از رفتن او جریان دارد و زنگ اول به اتمام می‌رسد. زنگ تفریح اول دختران بیشتری از حالت تهوع و دل درد شکایت می‌کنند اما زنگ کلاس زده می‌شود. پشت بلندگو ناظم دختران را به آرامش و رفتن سر کلاس ترغیب می‌کند. ساعت حدود ۹ و ۳۰ بود و از هر کلاس تعدادی به دلیل دل درد به خانه رفتند. چند دقیقه از شروع دومین زنگ گذشته که دختران  بوی سوختگی استشمام می‌کنند، بویی تند که برخی او را تشبیه به بوی سوختن شمع و برخی به سوختن چوب و کاغذ تشبیه کردند. ۲ نفر از معلم‌ها هم دچار تنگی نفس می‌شوند، همین باعث رفتن دختران به سمت درب‌های خروج می‌شود.

هر کسی که قدری حالش بهتر بوده خارج شده. کلاس‌های کل مدرسه ۱۸ کلاسه خیابان مهدیه ظرف چند دقیقه خالی می‌شود. همه دانش‌آموزان راهی حیاط مدرسه می‌شوند تا بتوانند بهتر نفس بکشند. دختران وحشت کردند و دخترانی که مخفیانه گوشی به همراه بردند با اورژانس تماس می‌گیرند. الهام  دختری است که عصر دیروز در بخش اورژانس بیمارستان پیامبر اعظم حضور داشت . او وضعیت این دبیرستان را بعد از تخلیه کلاس‌ها این طور توصیف می‌کند: «ساعت ۹:۳۰ که بوی سوختگی آمد، بعضی بچه‌ها قبلش حالت تهوع و دل درد داشتند؛ بعضی‌ها راهی خانه شدند و بعضی‌ها در مدرسه بودند. بعد که بوی سوختگی آمد کل مدرسه را خالی کردند و بردند داخل حیاط. بعد از آن بچه‌ها به اورژانس زنگ زدند. یکسری از معلم‌ها و بچه‌ها با آمبولانس به بیمارستان رفتند اما حال من چندان بد نبود و به خانه آمدم اما بعد از چند ساعت حالم به شدت بد شد و پدر و مادرم مرا به بیمارستان آوردند.»

*هیچ دانش‌آموزی بستری نشده

ساعت ۶ بعد از ظهر به غیر از او هیچ دختر دبیرستانی دیگری در بخش اورژانس بیمارستان پیامبر اعظم نبود. قبل از ظهر اما تعداد تخت‌های بیشتری از دختران این دبیرستان پر بودند. مادر یکی از دختران که دخترش را برای دل درد و حالت تهوع به بیمارستان برده در این رابطه به «کرمان نو» می‌گوید: «ما که رفتیم بیمارستان تا ظهر بعضی دانش‌آموزان مدرسه را آوردند، همه بچه دبیرستانی و همه هم برای دبیرستان خیابان مهدیه بودند یک، دو نفر ازمعلم‌ها هم این اتفاق برایشان افتاد و تنگی نفس پیدا کردند.»  این مشاهدات به غیر از این دبيرستان در یکی دیگر از مدارس شهر کرمان و برخی مدارس شهرستان رفسنجان هم دیده شده است. بعضی از دختران صبح دیروز و برخی تا عصر به بیمارستان‌های پیامبر اعظم نوریه و افضلی‌پور مراجعه کردند. 

رییس اورژانس کرمان درباره‌ی این اتفاق به «کرمان‌نو» می‌گوید:«دیروز چند نمونه اتفاق افتاده و مشاهداتی هم در رفسنجان بوده اما هیچ بستری اتفاق نیفتاده است. ما چیزی به عنوان مسمومیت را تایید نمی‌کنیم صرفا از مدرسه با ما تماس گرفته شده وما مراجعه کردیم و عده‌ای از دانش‌آموزان علائم سرفه و تنگی نفس داشتند.»

صابری با تاکید بر اینکه پس از معاینه شدن و بررسی‌ها مشخص شده که این دختران  مشکلی نداشتند، گفت: «هیچ مسمومیتی اتفاق نیفتاده، شما گردوخاک هم باشد سرفه می‌کنید و تنگی نفس هم می‌گیرد و به بیمارستان هم کارتان کشیده می‌شود اما اسمش مسمومیت نیست. » به گفته او مشاهدات این چنینی در یک مدرسه در خیابان ۲۴ آذر کرمان و در برخی مدارس رفسنجان هم وجود داشته است.

او درباره‌ی این مدارس توضیح می‌دهد: «برخی از دانش‌آموزان دبیرستان اعتصام خودشان به بیمارستان پیامبر اعظم مراجعه کردند و به صورت سرپایی ویزیت شدند و معاینه شدن و مشکلی نداشتند» رییس اورژانس کرمان با بیان اینکه در بررسی‌ها  چیزی ثابت نشده، می‌گوید:«پس از مراجعه همکاران ما و صحبت با دانش‌آموزان آنها آرام شدند و چند نفر هم به اصرار خودشان و خانواده‌هایشان به بیمارستان پیامبر اعظم و۳ نفر هم به اورژانس بیمارستان افضلی‌پور مراجعه کردند و اکثرا ترخیص شدند در حد چندین نفر را نگه داشتند تا پس از بررسی‌ها و آزمایشات مشخص شود که با توجه به حساسیت موضوع اگر ماده سمی وجود داشته باشد شناسایی شود اما در بررسی‌های انجام شده، حال عمومی افراد خوب بوده و ماده‌ی سمی شناسایی نشده و افراد پس از چند ساعت مرخص شدند.»