دهیاری کنارصندل در محوطه باستانی سالن ورزشی میسازد
دهیار کنارصندل: اولویت مردم هستند نه محوطه باستانی
مدتی است لودرها در محوطه باستانی و کاوشی کنار صندل فعالیت میکنند، دهیار کنارصندل میگوید برای مردم روستایش یک سالن ورزشی میسازد و بر اساس طرح هادی خطایی انجام نداده است؛ اما مسئولین میراثفرهنگی جیرفت میگویند حریم کنارصندل در طرح هادی لحاظ نشده و طی ۲۰ سال گذشته به حریم کنار صندل بیتوجهی شده است. شنیده میشود میراثفرهنگی جیرفت از دهیاری کنارصندل شکایت قضایی کرده است.
به گزارش کرماننو، ازسرگیری فصلهای تازه کاوش بعد از یک دوره طولانی از بیتوجهی به محوطههای تاریخی کنارصندل و شهر قدیم جیرفت با امید به کشف جزئیات جدید از تاریخ و باستان رونق را به این منطقه بازگرداند. به نظر میآمد که نشان از نگاه و توجه مسئولان بالادستی به این تمدن فراموش شده باشد. امید به اینکه کاوش با ورقزدن برگهای جدیدی از تاریخ بتواند سالها بیتوجهی را جبران کند. اما آنچنان که انتظار میرفت خوب پیش نرفت کاوش بدون حفاظت فقط زخمی دیگر بر تن این تاریخ فراموش شده بود. حداقل اعتبار موجود خرج کاوشهای جدید شد و حفاظت بهاجبار نبود اعتبار در شعارهای تبلیغاتی ماند. لودرهای دهیاری کنارصندل به نام توسعه به جان این محوطه تاریخی با شهرت جهانی افتادهاند. طرح توسعه با موازین طرح هادی روستا که مستقیماً با تخریب هویت تاریخی روبروست و نامش را نمیتوان توسعه گذاشت که یک عقبافتادگی تاریخ است. حالا کارشناسان میراثفرهنگی میگویند ضربه حفاران دولتی کاری از ضربه نوع غیرمجاز آن است.
نهادهای دولتی پیشقدم در تخریب میراث
در همین روزهایی که مناسبت هفته میراثفرهنگی را پشت سر میگذاریم، ابراهیم بشارتی، رئیس پایگاه حفاظت از میراثفرهنگی جیرفت از تخریب و تسطیح چند روز قبل دهیاری کنارصندل درمحوطه تاریخی کنارصندل به نام توسعه خبرداد و گفت: این حجم از تخریب اقدام برای ثبت جهانی تپه کنارصندل را با مشکل مواجه میکند.
بشارتی معتقد است تخریب حفاران غیرمجاز بسیار کمتر از نوع دولتی آن است. او میگوید: آنها برای پیداکردن اشیا سوراخ یا گودالی کوچ حفر میکنند؛ اما این بخش دولتی است که بدون توجه به میراثفرهنگی و تذکرهای ما شبانه روزانه با بولدوزر به جان محوطه تاریخی میافتند.
بشارتی عملیات شبانه دهیاری را بیانصافی به تمدن پنجهزارساله خواند و گفت: بدون توجه به تاریخ و تمدن کنارصندل و آثار این تخریب بر ثبت جهانی این اثر فقط به دنبال احداث یک سالن ورزشی هستند.
رئیس پایگاه حفاظت از آثار تاریخی و میراثفرهنگی جیرفت با اشاره به حفاریهای غیرمجاز در محوطه تاریخی از نبود امکانات و دستان خالی پایگاههای حفاظت در مقابل این حفاران گفت.
توسعهای که میراث را زیر میگیرد
نمیشود به بهانهٔ توسعه یک هویت ملی را نابود کرد. این سخنان «قادر شیروانی»، مدیر پایگاه میراث ملی جیرفت، دررابطهبا اقدام اخیر دهیار روستای کنارصندل است.
شیروانی به موارد مشابه دیگری در ایران با موضوع تقابل بین توسعه روستا و آثار تاریخی اشاره میکند و میگوید: تختجمشید هم کنار روستای شمسآباد بوده، پاسارگاد در محل روستای پاسارگاد قرار داشته، و آثار باستانی زیادی هستند که در دل روستاها قرار دارند. این مکانهای تاریخی باارزش ضوابط و شرایط خاص خود را دارند.
او اشاره کرد: وقتی نمیتوان روستا را جابهجا کرد، باید با شرایطی، زندگی در این محل ادامه داشته باشد و یکسری ضوابط منعقد شود ضوابطی مانند اینکه مثلاً حفاری انجام ندهید، خاکبرداری نکنید. همین مجموعه ورزشی که دهیار زیر سازی این طرح را در دست انجام دارد، میتوانست با اظهارنظر کارشناسان میراثفرهنگی بافاصلهٔ بیشتری در محلی دیگر جانمایی شود.
مدیر پایگاه میراث ملی جیرفت به تلاشهای خود برای تعیین عرصه و حریم این تپه باستانی اشاره میکند و اینکه بیست سال در انجام این کار کوتاهی صورتگرفته گفت: طرح تعیین عرصه و حریم کنارصندل یک سال است که در استان مصوب شده، در پژوهشگاه میراثفرهنگی بررسی و مصوب شده است و منتظر نظر وزارتخانه است اما تا قبل از اینکه طرح مصوب شود، هر فعالیت عمرانی نیاز به مجوز میراث دارد. ما نمیگوییم کار نکنید، میگوییم از ما مجوز بگیرید، با هم راهکار بدهیم، بگوییم چه جایی بهتر است انجام شود که آسیب کمتری به این محوطه ارزشمند وارد شود؛ اما دهیار بدون هماهنگی، شبانه در حال تسطیح این محوطهٔ تاریخی است.
او در گفتگو با کاغذ وطن میگوید: حتی اگر طرح هادی هم مصوب شده باشد، برای هر ساختوسازی در محوطهٔ باستانی به این شهرت، نیاز به مجوز دارید، نه اینکه شبانه آن را صاف کنید. میراثفرهنگی چیزی نیست که بتوان بهراحتی حکم به تخریب آن داد هر مسئولی، هر فرمانداری و هر کسی که تخریب میکند باید پاسخگوی زمان صدارت خود باشد.
او با اشاره به موضوع شهرکسازی در محوطه تاریخی شهر قدیم و پاسخگو نبودن مسئولان نسبت به تصمیمهای خود میگوید: تعجب میکنم که چرا مدیر سابق راه و شهرسازی پیگرد قانونی نشده که مردم را مقابل میراث قرار داده. چرا آقای دهیار به کسی پاسخگو نیست؟ چرا فرماندار پیشین پاسخگوی تصمیمات خود نیست؟ این اتفاق اگر برای میراث در هر جای دنیا بیفتد، مقصران محاکمه میشوند.
تأخیر ۲۰ساله توجیهی برای تخریب نیست
شیروانی به تأخیر در تعیین عرصه و حریم این محوطه تاریخی اشاره دارد و میگوید: دهیاری محوطهٔ باستانی را صاف میکند و این هیچ توجیهی ندارد، حتی اگر متولیان میراث در زمان خود بدعمل کرده باشند آقای جوشن، دهیار کنارصندل، حق ندارد این محوطهٔ باستانی را با لودر صاف کند. زمانی که طرح هادی کنارصندل مصوب شد، پایگاه حفاظت مدیر نداشته بر فرض محال، طرحی که در حال انجام است در محدودهٔ مصوب طرح هادی روستای کنارصندل هم که باشد، هرگونه ساختوسازی نیاز به مجوز میراثفرهنگی دارد.
کاوش بدون حفاظت بیمعناست
شیروانی معتقد است که اگر نمیتوانیم حفاظت از آثار باستانی و تاریخی را بهدرستی انجام دهیم بهتر است کاوش جدید هم صورت نگیرد و کنارصندل به کاوش نیاز ندارد؛ عملیات حفاظت مهمتر است چرا که به هر دلیلی وقتی توان این را نداریم که روستا را جابهجا کنیم، دلیل نمیشود که کمر به نابودی این میراث و این جاماندهٔ گویای تمدن ببندیم.
زخم ناسور بر پیکر کنارصندل
میثم شهسواری عضو هیئتعلمی گروه باستانشناسی دانشگاه جیرفت در پاسخ به این عمل دهیار روستای کنارصندل در متنی با عنوان زخم ناسور بر پیکرۀ کنارصندل اینگونه به موضوع عکسالعمل نشان داده و گفته است:
تا چندی پیش، درست در ورودی روستای کنارصندل از سوی جیرفت، سر سهراه عنبرآباد، سمت راست جاده، یک زمین خالی رسی وسیع به چشم میخورد که غیر از گورستانی چیز دیگری بر سطح وجود نداشت. این محدوده، یک تپۀ باستانی است که بخشی از محوطۀ کنارصندل و واقع در عرصۀ بلافصل آن است که از قضا اهمیتی دوچندان دارد برای اینکه به دورهای متفاوت از تپههای کنارصندل متعلق است؛ به میانههای هزارۀ یکم پیش از میلاد (سه هزار سال پیش) یا عصر آهن و تا دورههای هخامنشی و پارتی. به سخن دیگر در کنارصندل از جنوب به شمال، با سفری از قدیم به جدید روبهرو هستیم، یعنی از هزارۀ سوم پیش از میلاد (پنج هزار سال پیش) یا عصر مفرغ در تپۀ جنوبی و محدودۀ اطراف آن و سپس تپۀ شمالی و محدودۀ آن و سپس تپۀ یاد شده که این هر سه به یکدیگر پیوستهاند و نشاندهنده توالی تاریخ در این محدوده و اکنون بخش بزرگی از این تپه را دهیاری روستای کنارصندل تسطیح کرده، درخت کاشته و زمین چمن و. ساخته است؛ این یعنی ویرانی و ازدسترفتن این بخش.
قطعاً تشکیلات میراثفرهنگی در خصوص تعیین عرصه و حریم محوطه بزرگ و عزیز کنارصندل نهایت تعلل و اهمال را به خرج داده و کوتاهی آنها بخشودنی و قابل چشمپوشیدنی نیست که در اثر آن زندگی مردمان شریف این روستا دچار اختلال و نابسامانی است، اما قطعاً آقای دهیار و همکارانش در شورای روستا بهتر از هر کس دیگری میدانستند و میدانند که چه کردهاند و چه میکنند و چه بخشی را به نیستی و تباهی کشانیدهاند.
چه کسی بهتر از آقای دهیار و اعضای شورای روستا میداند و اطلاع کامل دارد که محوطه کنارصندل منحصر به آن دو تپه نیست؟ چگونه دهیار که آگاه از ریزترین مسائل محوطه و مطلع از تمامی پژوهشهای صورتگرفته در کنارصندل است و اطلاع کامل و دقیق دارد که گمانهزنیها برای تعیین حریم محوطه کی انجام شد و تا کجا ادامه داشته، خود را به بیخبری زده و در جایگاه مظلوم، گویی بخواهد مخاطب خود را ریشخند کند دم از برکنار ماندن تپهها از تخریب میزند؟
گمان نبریم که نمیدانسته، وقتی در محدودۀ کنارصندل، با آن حساسیت، برای ساخت یکخانهٔ کوچک استعلام میگیرند، آیا برای چنان برنامۀ گستردهای، نیاز به استعلام و کسب مجوز نبود؟
اگر امروز در کنارصندل که چشموچراغ و به سخنی ویترین میراثفرهنگی جیرفت و تمام جنوب شرق ایران و مورد توجه همه جای ایران و جهان است به این آسانی و فاجعهباری، تخریبها و ویرانیهای چنین دهشتناک، در پیش چشم همگان، در روز روشن، رخ میدهد و کسی توجه نکند بیگفتگو فاتحۀ بسیاری از محوطههای دورتر و پرتتر کم شناختهشدهتر خوانده است.
چه بخواهیم، چه نخواهیم یکی از بزرگترین و مهمترین محوطههای باستانی ایران در شهر ما قرار دارد، با این زخمهای ناسور ثبت جهانی کنارصندل اگر نه ناشدنی، بسیار دورتر دیرتر خواهد شد.
او در پایان از مقامات قضایی شهرستان خواستار ورود به این مسئله و برخورد با هر دو طرف ماجرا را کرده است.
دهیار: دغدغهام مردم است، نه ثبت جهانی
بهادر جوشنی، دهیار روستای کنار صندل است او در گفتگو با کرماننو از اهداف توسعهای روستا و انتظار چند ساله برای تعیین عرصه حریم این محوطه تاریخی میگوید: من میخواهم روستا ساماندهی شود. مردم از من آب، برق، گاز و توسعه میخواهند. این موضوع را از سه وزیر که از کنارصندل بازدید داشتند، مطالبه کردم. روستایی که پانصد خانوار دارد، اگر اعلام شود که کل روستا عرصهٔ تاریخی است، تنها راهکاری که بیشتر پیش پای ما وجود دارد این است که روستا تخلیه شود و شهرک جدیدی احداث گردد.
جوشنی ادامه میدهد: در کنار حفظ میراثفرهنگی، این روستا هم باید توسعه داشته باشد. روستایی که ۵۰۰ خانوار دارد و هر خانوار ۴ تا ۵ فرزند دارد؛ این خانوادهها میخواهند ساختوساز کنند و از دهیار راه، جاده، زیرساخت و تأسیسات میخواهند.
او که اشاره میکند تاکنون میراثفرهنگی هیچگونه اقدامی برای حل این مشکل انجام نداده است میافزاید: خواستهٔ من این است که هم میراث حفظ شود و هم اینکه مردم ضرر نکنند. بیست سال است که تعیین عرصه و حریم این محوطهٔ تاریخی به طول انجامیده است. این موضوع، روستا را قفل کرده و اجازهٔ هیچگونه توسعهای به روستا داده نشده است.
دهیار روستای کنار صندل در پاسخ به اینکه آیا دغدغهٔ ثبت جهانی کنارصندل را دارد، گفت: دغدغهٔ اول من مشکلات مردم است. اول مشکلات مردم، بعد ثبت جهانی. طبق مصوبهٔ طرح هادی کار انجام میدهم، طبق نقشه در حال ساخت یک مجموعهٔ ورزشی در روستا هستم.
میراثفرهنگی در اشیا و بناها خلاصه نمیشود یک هویت ملی است که برای حفاظت از آن باید از شعارهای تبلیغاتی عبور کرد و از متن سخنرانیها بیرونآمده و به میدان عمل بیاید. در کنار قدرت تخریب حفاران غیرمجاز میراثفرهنگی که هنوز خاطره این حفاریها در دهه هفتاد از بعد شگفتی شنیدنی و نقل مجالس است حالا این تمدن چندهزارساله قربانی توسعهای ناپایدار و کاوشی بدون آیندهنگری است. کاوشهای که حفاظت در آن دید نمیشود. جستجوی اخبار خبر از آن میدهد این گنجینههای تاریخی از تخریبهای عامدانه و با برنامه نهادهای دولتی، دهیاریها و متولیان راهسازی بیشترین ضربه را میخورند و حالا لودرها به جان کنارصندل افتادهاند.