روایت شاهد عینی حادثه استخر اشکان؛
مرحوم شنا بلد نبود و احتمالا بر اثر لغزش پا به داخل استخر افتاده است
قاسمی، دوست همراه مرحوم میرزایی، روایت مطرحشده درباره پرش او از دایو ۵ متری را رد میکند و میگوید میرزایی شنا بلد نبوده و تنها چند دقیقه پس از جدا شدن از او، پیکر بیهوشش از آب بیرون کشیده شده است. او احتمال میدهد لغزش و برخورد سر باعث بیهوشی و غرقشدن شده باشد.
قاسمی، از دوستان ایمان میرزایی ـ فرد فوتشده در حادثه استخر اشکان ـ که در روز حادثه همراه او بوده، در گفتوگو با «کرماننو» جزئیات تازهای از لحظات پیش از مرگ میرزایی ارائه میکند. او میگوید: «چهار نفر بودیم که با هم وارد استخر شدیم. کمی پس از ورود، من و دوستم تصمیم گرفتیم شنا کنیم. ایمان گفت چون شنا بلد نیست کنار مهدی، پسرش، میماند. خیالمان راحت بود که کنار فرزندش است.»
به گفته او، لحظاتی بعد تصمیم میگیرند به سمت میرزایی برگردند اما هنگام رسیدن، تنها پسر ۱۰ساله او را میبینند. «از مهدی پرسیدیم پدرت کجاست؟ گفت: بابام سمت شما آمد. چون ایمان شنا بلد نبود، ابتدا قسمتهای کمعمق را گشتیم، بعد جکوزی را بررسی کردیم اما او را ندیدیم. به دوستم علیرضا گفتم به سمت استخر عمیق برویم. دو تا سه دقیقه بیشتر طول نکشید که رسیدیم و دیدیم یک نفر را از آب بیرون میآورند؛ همانجا فهمیدیم ایمان است.»
او اضافه میکند: «پس از خارجکردن از آب هرچه تلاش کردند احیا نشد. حدس من این است که ایمان در بخش کمعمق روی دیواره میانی رفته باشد تا ما را ببیند، کف پایش لیز خورده و سرش برخورد کرده و در همان حالت بیهوشی زیر آب رفته باشد.»
قاسمی با اشاره به اینکه «کل حضور ما در استخر ۱۰ دقیقه هم نشد» میگوید: «از لحظهای که از ایمان جدا شدیم تا زمانی که او را از آب بیرون آوردند پنج تا شش دقیقه بیشتر نبود. اورژانس هم که رسید و به بیمارستان منتقلش کردند گفتند در همان استخر تمام کرده است.»
او درباره مشاهده احتمالی ضربه نیز توضیح میدهد: «وقتی تلاش میکردند او را به هوش بیاورند، مقداری آبِ آمیخته با خون روی صورتش دیدم. احتمال میدهم ضربه خورده و به بخش ۶ متری سقوط کرده است؛ چون کسی که شنا بلد نیست اگر در حال غرقشدن باشد دستوپا میزند، اما او هیچ تلاشی نکرده بود. شاید بیهوش شده و ناجیان هم متوجه نشدهاند. ما اصلاً ندیدیم که او بالای دایو رفته باشد یا قصد پریدن داشته باشد.»