خوزستان حی و حاضر جلوی چشم موافقان طرحهای انتقال آب است. خصوصا آنها که به انتقال درون حوضهای فکر می کنند.همه این افراد به نحوی باید پاسخگوی طرحهای انتقال آب، از سد صفارود و بهشت آباد تا انتقال آب از کارون باشند. طرحهایی که جدا از تنش اجتماعی قطره قطره مشکلات را از مبدا حوضه به مقصد انتقال، منتقل می کنند.
کرمان در پیک مصرف هزار و 140 لیتر بر ثانیه کمبود آب شرب دارد، تقریبا یک سوم نیاز آبیاش.
همان عددی که هر سال از طریق شبکههای آب فرسوده از محدوده مصرف خارج میشود و به عنوان پرتی آب شناخته میشود.
جدل بین مدیران شرکت آب و فاضلاب کرمان و کارشناسان آبی بین درصد این پرتی ادامه داد: 30یا 40 درصد.
توجیه همیشگی محمد طاهری،مدیر عامل شرکت آب وفاضلاب استان کرمان برای کف این عدد پرتی همان جمله سالیان قبل است: «تمام استانهای ایران هدررفت آبشان حدود 30 درصد است و اتفاق خاصی در کرمان نیفتاده.»
تامین آب اضطراری به قیمت فرونشست زمین
این استان اما ترجیح داد به جای اصلاح این شبکه فرسوده، بر طبل طرحهای انتقال آب بکوبد و یا بر روی احداث چاههای جدید سرمایه گذاری کند.
بیش از یک دهه است که چهارمین استان کم بارش ایران به دنبال تامین آب شرب ازآبهای سطحی است.
طرح جامعی که سعی داشت در زمان بندی 7 ساله صد درصد آب استان را از منابع سطحی تامین کند. 4 پروژه بیش از بقیه دنبال شد: «انتقال آب از بهشت آباد، سد صفارود، انتقال آب از خلیج فارس و پروژه انتقال آب از سد نساء به شرق استان.»
از میان این 4 طرح، انتقال آب از بهشت آباد مهمترین پروژه و به عبارتی طرح حیات آب استان کرمان معرفی شد.
چیزی به اسم تونل انتقال آب از بهشت آباد نداریم
طرحی که مجوز آن در دولت تدبير و اميد صادر شد و قرار بود تا 180 ميليون متر مكعب آب در سال برای تامین آب شرب شمال استان شامل شهرستانهاي كرمان، سيرجان، رفسنجان، زرند، شهربابك، بردسير، انار را فراهم کند.
طولانیترین پروژه خط لوله کشور که درنهایت 8 تیر 1400 علیرضا ورناصری، عضو کمیسیون انرژی درباره آن گفت:«چیزی به اسم تونل انتقال آب از بهشت آباد نداریم و با پیگیریهای انجامشده، حداقل فعلا احداث چنین تونلی منتفی و تعطیل شده است.»
این طرح نیز همانند تونل انتقال آب از سد صفارود نه تاییدیه زیست محیطی داشت و نه مباحث مربوط به حقآبه استانهای مبدا شامل خوزستان و چهارمحال و بختیاری در آن دیده شده بود.
با این وجود آن هم در کنار سایر پروژههای انتقال آب در کشور بودجه گرفت و مراحل اجرایی آن طی شد.
موضوعی که از دید فعالان محیط زیست یک سرش به ضعف سازمان محیط زیست و سیاست دوگانه آن برمیگردد.
کلانتری، مخرب محیط زیست
علی ساری، نماینده مردم خوزستان در مجلس یکی از همین افراد بود که سال 96 عیسی کلانتری، ریاست سازمان محیط زیست را به عنوان مخرب محیط زیست معرفی کرده بود.
ساری در واکنش به نامه کلانتری در باره مازاد آب در خوزستان گفته بود: « با توجه به نامه نگارش شده از سوی عیسی کلانتری باید گفت که از این پس میتوان از ریاست محترم سازمان محیط زیست کشور به عنوان رئیس مخرب محیط زیست کشور نام برد؛ از کسی که برای ویران کردن خانه خود نامه مینویسد دیگر چه انتظاری میتوان داشت.»
ساری در انتقاد به پروژههای انتقال آب گفته بود:« برای انتقال آب فقط هزینه انتقال آب را در نظر میگیرند در صورتی که این رویکرد تبعات زیادی نظیر بیماریها، مشکلات تنفسی، ریزگردها، از بین رفتن تجهیزات کشاورزی، بیکاری و نابودی زندگی مردم را در پی دارد.»
چندی بعد کلانتری با موافقت انتقال آب از دریای خزر به فلات مرکزی به «خود شیرینی» متهم شد.
طرحی که بر مبنای آن آب دریای خزر به فلات مرکزی و استان زادگاه رئیس جمهوری منتقل میشد.
اسماعیل کهرم فعال محیط زیست در این باره گفته بود: «موافقت اصولی با انتقال آب دریای خزر به فلات مرکزی از سازمان محیطزیست گرفته شد.
آقای کلانتری قصد دارد با اجرای چنین طرحهایی برای حسن روحانی خودشیرینی کند.»
محیط زیست دغدغه نامزدهای ریاست جمهوری نبود
علی رغم اینکه محیط زیست حتی در مناظره انتخابات ریاست جمهوری جایگاهی نداشت، اما این موضوع امروز به یکی از چالش برانگیزترین موضوعات روز چهار گوشه کشور تبدیل شده است.
بیش از هر چیزی اصطلاح «جنگ آب» و «ورشکستگی آبی» در فضای مجازی در حال دست به دست شدن است.
کرمانی که نزدیک به 40 درصد آب شرب ساکنانش را نمی تواند تامین کند، حالا باید تامین آب صنایع آببر خود را هم بر دوش بکشد.
استانی که قرار است تا سال 1404 قطب فولاد کشور باشد و حالا حتی قادر نیست برق این صنعت را تامین کند و در جدیدترین دستورالعمل ستاد فرماندهی راهبری اوج بار دستور کاهش مصرف برق فولادیها تا ده درصد داده است.
تامین آب از طریق کارون و خلیج فارس
یک چهارم کسری آبی کرمان از طریق 7 حلقه چاه تامین شده و برای میان مدت نیز طرحهایی همچون انتقال آب از کارون و خلیج فارس دنبال میشود.
جعفر رودری، رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی در این باره به «کرمان نو» میگوید: « تامین آب شرب با توجه به سیاستی که در سند آمایش استان دیده شده از طریق انتقال آب از حوضه خلیج فارس و یا سرشاخههای کارون تحت عنوان خرسان 3 است که این موضوع مصوب شده و منتظر مدل تامین مالی است.»
انتقال آب درون حوضهای از رده خارج شد
این سازمان مدعی است که برنامه ریزان استانی و ملی هیچ گونه سیاستی برای تکمیل طرحهای انتقال آب درون حوضهای ندارد و به دنبال تامین آب از خارج استاناند.
سیاستی که به نظر میرسد به واسطه بروز اثرات اجتماعی ،امنیتی و البته محیط زیستی طرحهای انتقال آب است.
موضوعی که عملا مدیران استانی را به فکر عبور کردن از این تبعات به خارج از استان انداخته است.