هیچ یک از شهرهای کرمان به طور کامل به سیستم فاضلاب وصل نشده. پروژههای فعال عملا همان سه پروژهای است که دست بخش خصوصی است؛ کرمان، زرند و سیرجان. کل جمعیت تحت پوشش خدمات فاضلاب شهری استان ۱۴درصد است. ما با اختلاف ته جدولایم و حتی وضعیتمان از سیستان و بلوچستان هم بدتر است.
کرمانیها ترجیح دادند تا به جای اجرای پروژه فاضلاب با دو برابر هزینه بیشتر آب را از دریا بیاورند؛ شهری مثل رفسنجان با تمام مشکلاتاش در تامین آب و خطر آلودهشدن منابع آب زیرزمینی با چاههای جذبی فاضلابِ، همچنان پروژه فاضلاباش بدون سرمایهگذار مانده و هلدینگهای بزرگی مثل مس سرچشمه ترجیح دادند پولشان با وجود هزینه دو برابری در انتقال آب از دریای عمان خرج کنند.
علیرضا عبدیان، مدیر عامل شبکه آب وفاضلاب استان کرمان در توضیح چرایی اولویت داشتن انتقال آب از دریای عمان به جای اجرای پروژه فاضلاب از عبارت«پساب همیشه سرجایش است» استفاده میکند. هنوز هیچ سرمایهگذاری برای اجرای پروژه فاضلاب در بم، جیرفت و سایر شهرهای جنوبی و شرقی استان اعلام آمادگی نکرده. صنعت راغب به سرمایهگذاری نیست و آبفا به دنبال این است تا با اختصاص زمینی به طول هزار کیلومتر در بم برای زراعت چوب، سرمایهگذران در بخش کشاورزی را راغب به اجرای پروژه فاضلاب بم کنند. راهحل عبدیان برای اجرای پروژه فاضلاب جیرفت و کهنوج نیز اختصاص پسابش به پتروشیمی جازموریان است، پتروشمی که با وجود آببریش موجودیت خودش در استان خشکی مثل کرمان بین زمین و هواست.
*کل میزان پوشش شبکه فاضلاب در کرمان ۱۴ درصد است، کمتر از اصفهان با درصد پوشش ۷۳، قم با درصد ۴۱، خوزستان با درصد نزدیک ۶۰. ما حتی از سیستان و بلوچستان هم عقبتریم. آقای عبدیان چرا در تمام این سالها کرمان در ته جدول پوشش شبکه فاضلاب بوده است.
بهرهمندی استان ما در حوزه روستا ۱۰ درصد و در شهر ۱۴ درصد است . از سال ۷۵ یا ۷۶ پروژه فاضلاب کرمان با اعتبارات دولتی شروع شد اما چون پروژه فاضلاب هزینهبر است و اعتبارات دولت اندک، پیشرفت کل پروژه تا سال ۹۷ ۲۵درصد بوده است. یک تصفیهخانه ۳۰ هزار متر مکعبی ساخته شده و ۴۷هزار اشتراک فاضلاب وصل شده و ۵۰۰کیلومتر لوله اجرا شده است؛ در طول بیست و چند سال پیشرفت فیزیکی ۲۵درصدی خیلی کند بوده است.
*سالهای قبل کار اجرای پروژههای فاضلاب بر عهده دولت بوده و این مورد صرفا مربوط به کرمان نیست. به چه دلیل ما اینقدر نسبت به استانهای دیگر آسیبپذیرتر بوده و نسبت به تمام استانها عقب افتادیم؟
اعتبارات در بخش آب و فاضلاب توزیع میشوند. مدیران ملی و مدیران استان اینطور تدبیر کردند. استان عقب ماندگیاش در بحث آب بیشتر بوده و مدیران وقت اعتبارات را بیشتر به سمت و سوی آب میبردند؛ به همین لحاظ هم تخصیص کمتری به بحث فاضلاب داده میشده. فاضلاب در کرمان از دیدگاه مدیران وقت، اولویت آنچنانی نداشته و فاضلاب پیشرفت مناسبی هم نداشته است.
*بسیار خوب. بگذارید از گذشته عبور کنیم و نگاهی هم به دوران مدیریتی شما و سالهای اخیر داشته باشیم. پروژه فاضلاب کرمان از سال۹۸ به فولاد بوتیا منتقل شده و قرار بود این پروژه تا سال ۱۴۰۲تکمیل و به بهرهبرداری کامل برسد . طبق آخرین اخبار اما افتتاح این پروژه به سال ۱۴۰۳ موکول شده، علت این عقب ماندگی یک ساله چیست؟
این پروژه هزار و ۵۰۰ کیلومتر لولهگذاری و ۹۰هزار متر مکعب تصفیهخانه دارد. پیشرفت تصفیهخانه حدود ۳۰ درصد و پیشرفت لولهگذاری قریب به ۴۸درصد است، براساس برنامه زمانبندی دوره ساخت که از سال ۹۸ قرارداد بسته شده است، همان سال هم دوره ساخت ۵ ساله بوده و ما در قراردادمان سال ۱۴۰۲ نیامده است.
تقریبا از برنامه زمانبندی که نوشتند عقبتر هستند ولی نه اینکه پروژه را یک سال عقب بیندازد. ما سال ۱۴۰۲ یک بخش از این پروژه را افتتاح میکنیم، همین الان ۶۰۰کیلومتر مربع لولهگذاری بوتیا است. ما از انتهای سال ۱۴۰۲ انشعابات جدیدی خواهیم فروخت و بخشی از فاضلاب شهر کرمان را به بهرهبردای خواهیم رساند و پایان سال ۱۴۰۳ انشالله پروژه تکمیل میشود.
*طبق اطلاعات من پروژههایی که فعالاند و به صورت جدی کار میشوند برای سه شهر کرمان، زرند و سیرجان است. پیشرفت فیزیکی این طرحها به چه صورت است؟
در سیرجان شرکت کاریز که سهام اصلیاش برای گلگهر است کار را بر عهده گرفته که دهه فجر، ۵۰ درصد پروژه فاز یک افتتاح میشود. بنای ما بر افتتاح در ۲۰ بهمن است. در زرند هم تصفیهخانه هنوز شروع نشده و زمیناش یک سری معارض دارد که در جلسات مختلف با حضور محیط زیست و فرمانداری در حال حل این معارض هستیم. به هر حال شبکه لولهگذاری پیشرفت خوبی داشته و نزدیک به ۲۷۰کیلومتر لولهگذاری در شبکه زرند انجام شده و پیشرفت فیزیکی نزدیک به ۷۰ درصدی در بخش لولهگذاری داشتهایم. انشالله اگر زمین ظرف یک ماه آینده کلنگزنی شود ، ۱۸ماهه میتوان پروژه تصفیهخانه را آماده و بهرهبرداری رساند. البته این سه پروژه با اعتبارات خصوصی است و ما سه شهر کهنوج، ماهان و پاریز را داریم که پروژه فاضلابشان را اعتبارات دولتی در حال انجام است.
*بله در جریان این پروژهها و حجم اعتبارات دولتی هستم. آخرین وضعیت این سه پروژه به چه صورت است؟ فکر میکنید تا چه زمانی به بهرهبرداری میرسند؟
فاضلاب کهنوج ۵۰درصد پیشرفت فیزیکی دارد. یک فاز تصفیهخانه با ۳هزار و ۷۰۰ اشتراک هست که در حال استفاده است. امسال پیوست قانون بوده و برای کهنوج ۲۲میلیارد تومان اعتبارات دولتی داده شده که ما باید شروع و پیمانکار هم انتخاب کردیم. ببینید اعتبارات خیلی کم است، اگر بخواهیم با این اعتبار پیش برویم، دچار مرور زمان میشویم . برآورد اعتبار مورد نیاز فاز ۲ کهنوج ۶۰۰میلیارد تومان است، خودتان حساب کنید با ۲۲میلیارد اجرایش چقدر زمان میبرد.
برای اجرای پروژه فاضلاب کهنوج ما با جازموریان تفاهم نامه امضا کردیم، چرا که پتروشیمی جازموریان برای اجرا نیاز به آب دارد و ما تفاهمنامه امضا کردیم که این پروژه هم آب پساب فاز یک که به بهرهبرداری رسیده را بردارد، هم فاز دوم کهنوج را اجرا کند و پسابش را برای صنعت پتروشیمی استفاده کند.
در مورد ماهان هم پکیج خریداری شده و فاز بندی شده و فاز یک لولهها اجرا و پکیج هزار متر مکعب خریداری و در حال نصب است و پاریز هم یک پکیج خریداری و ۵۰درصد لولهگذاری شبکه هم انجام شده است و شاید تا شهریور سال آینده فاز یک فاضلاب ماهان و پاریز به بهرهبرداری برسد.
*در خصوص بم و جیرفت چه تصمیمی گرفته شده است؟
بم مطالعات آماده شده و جیرفت در حال انجام مطالعات هستیم. در بم صنعت خودرو سازی هست اما صنعت خودروسازی چندان استقبالی نکرده و ما داریم سمت کشاورزی صنعتی میرویم. دنبال این هستیم که نزدیک هزار هکتار زمین از ناحیه منابع طبیعی بگیریم و فاضلاب بم را به انضمام این هزار هکتار زمین برای تولید چوب بگذاریم تا جذابیتی برای سرمایهگذار داشته باشد تا پروژه فاضلاب بم را اجرا کند. در خصوص جیرفت اخیرا مس پیگیر هست تا فاضلاب جیرفت را اجرایی و از پساباش استفاده کند.
*در مورد رفسنجان بنا بر چیست؟ آقای عبدیان، رفسنجان جدا از مشکلات تامین آبش هنوز حتی پروژه فاضلابش به هیچ شرکتی واگذار نشده است. رفسنجان میزبان چند هلدینگ بزرگ معدنی است، چه طور هیچ شرکتی حاضر به همکاری برای اجرای پروژه فاضلاب نشده و شهری که همین الان هم سختی آب بالایی دارد، کماکان فاضلابش به چاههای جزبی میرود که بارها از سمت فعالان محیط زیست در خصوص خطر آلودگی منابع آب زیرزمینیاش مطرح شده است.
امسال وزارت نیرو و شرکت مهندسی آب و فاضلاب کشور بخشنامه خوبی تحت عنوان مشارکت عمومی و خصوصی در خصوص بازچرخانی پساب تهیه و ابلاغ کردند. به هیچ وجه آب به صنعت از آبهای متعارف داده نخواهد شد و صنعت بایستی حتما از آب غیرمتعارف استفاده کند. ما الان شهربابک، رفسنجان و بردسیر و حتی فاز دوم کهنوج را در برنامه خود داریم. در واقع ما ۴ مدل مالی تهیه و برای انتخاب سرمایهگذار آگهی روزنامه کردهایم . در خصوص شهربابک استقبال خوبی شده و ۳ شرکت معدنی پای کار آمدند. سر اجرای پروژه شهربابک بین فولاد و مس رقابت است. به هر حال مشاور ما در حال ارزیابی است که یکی از این شرکتها را برای اجرای پروژه انتخاب کند و ما قرار داد ببندیم.
در مورد رفسنجان علیرغم اینکه شرکتهای معدنی زیادی هست اما استقبال نشده و ما حتی نامهای در این مورد خدمت استاندار نوشتهایم و آقای استاندار به شهرداری این موارد را ابلاغ کرد که به هر طریق شهرداری و یا مس شرکت کند. در نوبت دوم یکی از شرکتهای اقماری مس به نام «نیپک» شرکت کرده است که برای ارزیابی این موضوع را فرستادهایم که اگر توان مالی داشته باشد این موضوع به مرحله قرارداد رسیده و انشالله پروژه فاضلاب رفسنجان هم وارد مرحله اجرایی میشود.
*آقای عبدیان صحبت شما برای من عجیب است، من از زاویه روزنامهنگاری که مسائل اقتصادی استان را دنبال کرده به این موضوع نگاه میکنم، هم رفسنجان و هم بردسیر شرکتهای بزرگ صنعتی و معدنی دارد. قیمت تمام شده انتقال آب از دریا دو برابر اجرای پروژه فاضلاب شهری تمام میشود. چه طور این استان و شرکتهای معدنی حاضراند آب را از خلیج فارس بیاورند ولی در بخش پساب که کمتر از نصف آن هزینهبر است اجرا نکند؟
ببینید شاید بستر رفتن به سمت منابع غیر دولتی و فرهنگ اعتباراتش تا ۲ الی ۳ سال اخیر نبوده است. همه احساس میکردند که بایستی این پروژهها دولتی اجرا شود. من فکر میکنم از سال ۹۸ به این سمت که تقریبا شرکت مهندسی آب وفاضلاب کشور و استان به سمت تجهیز منابع غیردولتی رفتند کارهای خوبی انجام میشود.
در خصوص سیرجان مصرف آب گلگهر بالاست اما پساب سیرجان حداکثر ۹ میلیون متر مکعب در سال است و پاسخگوی تمام نیازشان نیست، حتما بایستی آب را از خلیج فارس میآوردند. سرچشمه نیز مصرفآبش حدود ۳۰ میلیون متر مکعب است اگر پروژه فاضلاب رفسنجان را اجرا کنند، رفسنجان و سیرجان تقریبا در یک حد هستد و حدود ۹میلیون متر مکعب پساب میدهد و باز هم کسری داشتند و بایستی آب از خلیج فارس میآوردند. استفاده همزمان از آبهای غیر متعارف و هم استفاده از دریا باید هر دو در دستور کار باشد تا بتوان کارهای نعمتی را اجرا و اشتغال را فراهم کرد.
*یعنی نمیشد شرکتی که پروژه سیرجان را اجرا میکند، برای رفسنجان را هم اجرا کند، به هر حال فاصله که نسبت به خلیج فارس کمتر است؟
در هر صورت پساب که سرجایش است اما یک ابر پروژهای مثل خلیج فارس در هر صورت نیاز بود؛ چرا که کسری سرچشمه ۹ میلیون را میتوانست از رفسنجان استفاده کند اما تا ۳۰میلیون آب نیاز داشته که الان دارد از آب چاه ( آب متعارف) استفاده میکند و بایستی این آب چاهها به صنعت داده نشود و برای سالهای آینده شهرهایی مثل شهربابک و رفسنجان و سیرجان نگهداری شود.
* با وجودی که این سوال در حیطه وظایف آب منطقهای است، ولی با توجه به اهمیت زیاد این مسئله و اشاره شما به موضوع میخوام بپرسم به چه دلیل با وجود اجرای پروژه انتقال آب از دریا هنوز جلوی برداشت شرکتهای مجری از آبهای متعارف( آب چاه) گرفته نشده است؟ در پیگریهای قبلی من عنوان شد که هیچ مصوبه قانونی برای منع شدن این شرکتها برای استفاده از آب چاه وجود ندارد، این گفته صحیح است؟
ببینید سیاست وزارت نیرو و وزیر بر این است، ولی حرف شما درست است؛ تا آنجایی که من اطلاع دارم از نظر حقوقی شاید نیاز باشد تا قوانینی تصویب و مصوبه هیات وزیران در این رابطه گرفته شود تا بتوانند چاهها را برای شرکتهایی که نیاز آبیشان با انتقال آب، تامین شده، بسته شود.
به لحاظ حقوقی ما این خلا قانونی را داریم اما سیاست آقای وزیر در جلسات مختلف بر این است که ما به سمت و سویی برویم که دیگر این آبهای متعارف را برای استفاده شرب مردم نگهداری کنیم.