پسر پا آهنی ورزش پارا شنای کرمان از محلهی سلسبیل است. فرزاد ۲۵ سال سن دارد و دارای معلولیت جسمی حرکتی شدید است. ۲ پروتز در زیر زانوهایش دارد و دستهایش با همهی ما متفاوت است. یکی از دستهایش ۳ انگشت و دیگری ۲ انگشت دارد. او قهرمان پاراشنا و دارای سه رکورد ملی است.
در ادامه گفتگوی ما در کرماننو را با این ورزشکار میخوانید:
اول از معلولیتتان بگویید.
من دارای معلولیت جسمی حرکتی خیلی شدید هستم که در ۲ ناحیه زیر زانو از پروتز استفاده میکنم و یکی از دستهایم سه انگشت دارد و دیگری ۲ انگشت.
ورزش را از کی شروع کردید؟
از سال ۸۹ فوتبال را با تیم سیپی ۷ نفره شروع کردم و بعد از آن در سال ۹۰ در یک تست شنا برای جانبازان و معلولین شرکت کردم و در تست خوب بودم ولی چون علاقه به فوتبال داشتم تمرینات شنا را نمیرفتم، بعد از آن تنیس را شروع کردم حدود یک سالی تنیس کار کردم و بعد بخاطر اینکه مربی تیم رفتن زاهدان دیگه کسی نبود تمرین بدهد از تنیس تغییر رشته دادم و رفتم سراغ دوومیدانی، در این رشته هم خوب بودم و حتی به مسابقات هم اعزام شدم. سال ۹۲ کم کم شنا را به صورت مبتدی شروع کردم، در سال ۹۴ اولین مسابقه را رفتم و در مسابقات قهرمانی کشور نایب قهرمان شدم و شنا را حرفهایتر ادامه دادم و در سال ۹۶ توانستم رکورد ملی بزنم و برای اولین بار برای اردوی انتخابی جاکارتا انتخاب شدم بعد از آن در اردوها بودم. بعد از کرونا آخرین مسابقهام سال ۱۴۰۱ بود و آنجا هم توانستم سه رکورد ملی، ۴ طلا و یک نقره را کسب کنم. در مجموع این سالها ۳۸ مدال کسب کردم.
از برنامهها و کارهایتان بگویید.
فعلا در حال آماده شدن برای مسابقات قهرمانی کشور و بازیهای هانگژو هستم.
یک سال مداوم برای مسابقات قهرمانی کشور در حال تمرین هستیم که این مسابقات انتخابی تیم ملی هم است. در حال حاضر ۹ تا ۱۲ جلسه تمرین در هفته داریم که بستگی به تمرین و شرایط تعداد تغییر میکند.
رکوردها در چه مادههایی است.
در شنا کل ماده ها رو انجام میدهیم اما رشته تخصصیام ۱۰۰ متر قورباغه است و رکوردهایی هم که دارم در ۱۰۰ متر قورباغه، ۱۰۰ متر کرال پشت و ۴۰۰ متر آزاد است.
زندگی قبل ورزش چگونه بود.
من در دوران بچگی خیلی سختیها کشیدم مثلا میخواستم وارد یه مجموعه جدید شوم در دوران بچگی خیلی واسم سخت بود چون نگاهها خیلی فرق میکرد بخاطر تفاوتی که توی دست و پاهام بود بچههایی که همسن من بودند خیلی براشون جالب و بیشتر جای تعجب داشت که دست و پای من با آنها تفاوت دارد به همین دلیل خیلی وقتها بیرون نمیرفتم و در مجالس شرکت نمیکردم، دستهامو پنهان میکردم از بقیه چون یک نگاه ترحمآمیز به سمتم بود.
قبل قهرمانی برخورد اهالی محل چطور بود.
برخورد همسایهها قبل از قهرمانی به گونهای بود که حتی حاضر به هم صحبتی با من نبودند ولی این قضیه بعد از قهرمانی به گونهای تغییر کرد که حتی خودم هم باور نداشتم که همان افراد حالا بهترین دوستان من هستند حتی موقع قهرمانی در فضای مجازی با استوری یا کامنتهای انگیزشی از من حمایت میکنند.
زندگی بعد از ورزش چطور پیش میرود.
از زمانی که ورزش شروع کردم دیگه تقریبا برام عادی شده بود و دیدم خیلی از بچهها خیلی از موفقیتها را کسب کردند، کم کم به من اعتماد به نفس داد که بتوانم در جامعه زندگی کنم تا جایی که به داشتن دست و پاهایم افتخار میکنم و تمام موقعیتها را مدیون دست و پاهایم هستم.
شنا را در کرمان چطور ارزیابی میکنید.
شنا در کرمان در حوزهی جانبازان و معلولین نسبت به استانهای دیگر بهتر است، اما متاسفانه استخر۵۰ متر در کرمان نداریم اما اگر بخواهیم مقایسه کنیم کرمان وضعیت بهتری دارد.
یک خاطره جالب از دوران تمرینهایتان بگویید.
عید ۹۵ بود وقتی همه مسافرت بودند من از دوم فروردین تمریناتم را برای مسابقات در سال جدید شروع کردم یک روز من از ساعت ۱۴ تا ۱۶ استخر داشتم وقتی که تمرینم تموم شد ۲ ساعت زمان استراحت داشتم چون مسیر خانه تا تمرین دور بود و من از نظر ایاب ذهاب مشکل داشتم در پارک نزدیک محل تمرین استراحت کردم آن روز باران خیلی شدیدی میبارید برای اینکه از خیس شدن در امان باشم حدود یک ساعت در سرسره نشستم تا باران قطع شود.
آرزوی ورزشی شما چیست.
آرزوی دارم که در مسابقات آسیایی و جهانی مدال طلا بگیرم و برای اینکه به این مسابقات اعزام شوم از هیچ تلاشی دریغ نخواهم کرد
درخواستتان از مسئولین چیست.
درخواستم از مسئولین و شرکتهای صنعتی اینه که بیشتر به ورزشکارانی که معلولیت دارند توجه کنند چون این بچهها منبع درآمدی ندارند و با ورزش کردن میتوانند به خیلی از هدفهایشان برسند.
حرف آخر.
من به همنوعان خودم پیشنهاد میکنم چه در ورزش یا عرصهی دیگری میخواهید موفق باشید به سمتش بروید و ازش فرار نکنید، اگر هدفتان درست انتخاب شده باشد فقط با تلاش و پشتکار میتوانید به آن برسید.