او در شماره امروز روزنامه ایران نوشت:
از 21 آبان 96 تا 22 آذر 96 کشور ما پر از اخبار زلزله بود. در کشوری که در سال انتظار ثبت حدود 200 تا 250 زلزله با بزرگای بیش از 4 ریشتر داریم، فقط در 31 روزگذشته 106 زمین لرزه با بزرگای بیش از 4 ریشتر ثبت شد که البته اکثراً پسلرزه زلزلههای اصلی ازگله، سرپل ذهاب با بزرگای 7.3 و سه زمین لرزه 10، 21 و 22 آذر 96 با بزرگای 6.0 در شرق هجدک کرمان بودند.
کشور ما سالی درحدود 3 سانتیمتر در حال کوتاه شدگی است که حدود 10% از این تغییر شکل به صورت وقوع زمینلرزه خود را نشان میدهد. در نتیجه ما در سال انتظار وقوع 2 زمینلرزه با بزرگای 6 تا7 و در هر دهه انتظار وقوع 2 زمینلرزه با بزرگای بیش از 7 داریم. طی 2 دهه گذشته و از زلزله 20 اردیبهشت 1376 در اردکول قائن تا 21 آبان 1396 ازگله سرپل ذهاب، زمینلرزهای با بزرگای بیش از 7 کمژرفا در پوسته قارهای ایران رخ نداده بود. ضمناً طی یک دهه قبل از زلزله 21 آبان 96 ما فقط 11 زمینلرزه با بزرگای بین 6 تا 7 (به جای حدود 20 رخدادی که در این اندازه میشد انتظار داشت) داشتهایم. کمبود رخداد زمینلرزهها طی دو دهه گذشته به تدریج در حال جبران است.
متأسفانه در زلزلهای در ناحیه مرزی و کم جمعیت و با عمق 23 کیلومتر (ازگله سرپل ذهاب) هنوز 620 کشته میدهیم. 22 آذر شصتمین سالروز زلزله1336 فارسینج کرمانشاه با بزرگای 7.2 بود که ما 1119 کشته دادیم. آیا بعد از 60 سال همچنان کشته شدن انسانها در زلزلههای ایران باید عادی تلقی شود؟ حدود 70 درصد از کشتههای زلزله ازگله در بناهایی کشته شدند که در دهه اخیر (مسکن مهر و بناهای شخصیساز بیکیفیت) ساخته شدهاند.
این عمق فاجعه برای کشوری است که از 1343 با نوشته شدن اولین پیشنویس آئیننامه طرح ساختمانها در برابر زلزله توسط استاد مهندس علیاکبر معینفر، سابقه بیش از نیمقرن مهندسی زلزله و آئیننامه زلزله دارد.
پیشبینی نتیجه کار علمی است و هر پدیده طبیعی بر اساس روش علمی قابل پیشبینی است. تنها زلزله شاخص پیشبینی شده تاریخ، زلزله 4 فوریه 1975 هاچنگ چین است که عمدتاً بر اساس وقوع پیشلرزهها پیشبینی و دستور تخلیه شهر صادر شد ولی در همین شهر در 26 ژوئیه 1976 (کمتر از 1 سال و نیم بعد) زمینلرزهای با بزرگای 7.8 رخ داد که چینیها نتوانستند آن را پیشبینی کنند و 280 هزار نفر در آن کشته شدند و در همان کشور زمینلرزه 12 مه 2008 ونچوان با بزرگای 7.8 موجب حدود 70 هزار کشته شد و پیشبینی هم نشد. بنابراین پیشبینی زلزله (معرفی زمان، مکان و اندازه رخداد مهم بعدی برای بازه زمانی کوتاه و با دقت بالا) هنوز ممکن نشده است.
اینکه بتوان با فناوری هارپ یا انفجارهستهای زلزلههایی اینچنینی ایجاد یا تحریک کرد که با بزرگای 7.3 در ژرفای 23 کیلومتر یا با بزرگای 6 در ژرفای 10 تا 15 کیلومتر در اثر جنبایی گسلی پیسنگی رخ دادهاند، به لحاط فیزیکی جواب منفی است. چون هیچ بشری در هیچ جا با فناوری نتوانسته پدیدهای طبیعی در این ژرفا را تحریک کند یا بر آن اثر بگذارد. اگر انفجاری هم در این اندازه رخ دهد در همه جای جهان قابل رصد و اعلام است.
این زلزلهها ادامه مییابد (و همچنان در منطقه سرپل ذهاب احتمال دارد با بزرگای بیش از 5 یا پسلرزه6 رخ دهد). در کرمان نیز معنی وقوع پسلرزه این نیست که دیگر زلزله مهمی نخواهد آمد. چه بسا در یک منطقه که بعد از زمینلرزهای با بزرگای 7.3، دهها پسلرزه با بزرگای بین 2 تا 4 رخ داده است، آنقدر انرژی برای شکستن مرزهای جدید ایجاد شده روی گسل باقی مانده باشد که پسلرزهای با بزرگای 6 نیز رخ دهد. پس باید ازساختمانهای نیمه خراب در زلزلههای اخیر اجتناب کنیم و یاد بگیریم چطور با این وضعیت طبیعی ایران لرزهخیز کنار بیاییم.