با نگاهی مختصر به دوران قاجار نقش پررنگ کرمانیان مشهود است. برای بازخوانی شرایط کرمان در دوره قاجار و «جنبش مشروطه» به «مجید نیک پور» کارشناس تاریخ مراجعه کردم، «نیکپور» می گوید که پس از پناهندگی
«لطفعلی خان زند» به کرمان و حمله «آقا محمد خان قاجار» برای دستگیری وی مرگ و نیستی نصیب کرمان شد. در دوره سلطنت «فتحعلی شاه» «ابراهیم خان ظهیر الدوله» حاکم کرمان شد و قدری از ویرانی های آقا محمد خان را آباد نمود. ابراهیم خان ۲۲ سال بر کرمان حکومت کرد.
شالبافی از دیر باز در جامعه کرمان رواج داشت، دوره قاجار اوج شکوفایی این صنعت بود. شال که کالایی ارزشمند و سرمایه ای بود مانند طلا و قالی در انحصار دولت قرار گرفت و اعمال نفوذ دولت و حکام در این زمینه تشدید شد. با اینکه شال کالایی گرانقیمت و ارزشمند بود، اما شرایط شالبافان فلاکت بار بود و باعث به وجود آمدن آشوبهایی در کرمان شد که در تاریخ محلی به «قیام شالبافان» مشهور است.
عوامل و زمینه های قیام شالبافان
شالبافان در اواخر حکومت «مرتضی خان وکیل الملک ثانی» و اوایل حکمرانی «شهاب الملک» برای اولین بار قیام کردند که قیام آنها با تبعید سران قیام و اعدام پنج نفر سرکوب شد. در دوره حکمرانی مجدد «ظفرالسلطنه» ۱۳۲۳ ق قیام دوم شالبافان به وقوع پیوست. این قیام ریشه در جنگ قدرت مابین دو طایفه با نفوذ شهر که هیچ کدام هم کرمانی الاصل نبودند یعنی خاندان «ابراهیمی» و «وکیلی» داشت و کشمکش هایی را در صحنه سیاست کرمان ایجاد کرد. در واقع این جنگ قدرت با تحریک احساسات مذهبی و اختلاف مذهبی بین «شیخیه» و «متشرعه» شعله ور شد. همچنین استبداد ظفرالسلطنه و فشارهای که به مردم می آورد و در نهایت دستور فلک کردن «حاج میرزا محمد رضا مجتهد کرمانی» که به تازگی از نجف اشرف بازگشته بود، باعث خشم و به صحنه آمدن شالبافان و شکل گیری دومین قیام کارگری در جامعه کرمان شد. ادامه نا آرامیها به عزل ظفرالسلطنه انجامید. حاج میرزا مجتهد هم که قرار بود به نصرت آباد بم تبعید شود، با وساطت عده ای از روحانیون به جلال آباد رفسنجان فرستاده شد. حاکم بعدی کرمان «عبدالحسین میرزا» بود که مامور شد قیام شالبافان را سرکوب کند. او حضور حاج میرزا محمد رضا مجتهد را در رفسنجان به صلاح ندانست، تصمیم گرفت بی سرو صدا او را به مشهد بفرستد. بدین ترتیب و با سیاست حاکم جدید کرمان دومین قیام شالبافان سرکوب شد.
اگر چه قیام شالبافان سرکوب شد، ولی خبر فلک شدن حاج میرزا محمد رضا مجتهد کرمانی به دست حاکم کرمان به همه شهرها و خصوصا تهران رسید و مشروطه خواهان را به جنب و جوش در آورد. اهانت به این روحانی که شاگرد «آخوند خراسانی» و «طباطبایی» بود و همینطور پدر و جدش هم از علمای کرمان بودند، فرصت برای مخالفین و مبارزین فراهم نمود. «ناظم الاسلام کرمانی» و «مجدالاسلام» نزد «آیت الله طباطبایی» و «بهبهانی» رفتند، ماجرای فلک شدن عالم کرمانی را شرح دادند. پس از آن در دیداری که این دو عالم با هم داشتند، تصمیم برآن شد که سکوت نکنند. آیت الله بهبهانی گفت که اگر با ملا ها اینگونه رفتار کنند، دیگر تکلیف بقیه مردم مشخص است. ماه رمضان بود و هر دو آیت الله در مساجد این جریان را برای مردم گفتند. بسیاری از مورخین از جمله «اصغر شمیم» نویسنده کتاب تاریخ قاجار معتقدند قیام شالبافان در کرمان جرقه انقلاب مشروطه بود. سرانجام فلک کردن هفده نفر ازبازرگانان و دو تن سید به جرم گران کردن قند و نیز ماجرای «مسیو نوز بلژیکی» سبب اعتراض بازاریان، روحانیون و روشنفکران شد. عده ای از مردم و روحانیون به حرم حضرت عبدالعظیم رفتند، در آن جا تحصّن کردند. «مظفرالدین شاه» در ظاهر با خواسته های آنها موافقت کرد و علما با احترام به تهران بازگشتند، اما شاه به وعده های خود عمل نکرد، علما به قم رفتند و تهدید کردند که کشور را ترک کرده و به عتبات عالیات خواهند رفت. بازاریان و عده ای از مردم نیز در سفارت انگلیس تحصن کردند. سرانجام مظفرالدین شاه پس از فشارهای زیاد که از طرف مردم و روحانیون وارد شد، در تاریخ ۱۴ مرداد ۱۲۸۵ فرمان مشروطیت را امضا کرد. علما و مردم که به حضرت عبدالعظیم و قم رفته بودند، بازگشتند. تحصن در سفارت انگلیس پایان یافت و مردم صدور فرمان مشروطیت را جشن گرفتند.
ممنون بابت اطلاع رسانیتون.