راضیه زنگی آبادی/کرمان نو
28 اسفندماه بود که «سارا سادات فردوس» 31ساله به جای دیدن دختر نوزادش با مرگ ملاقات کرد.
«یاسین مداینی»، همسر سارا سادات فردوس درباره مرگ همسرش چنین می گوید: همسر من دو سقط جنین داشته و دکتر معالجش «ویکتوریا حبیب زاده» برای این بارداری، تشخیص سزارین داده بود. روز 26 اسفند به دلیل پاره شدن کیسه آب مادر، به بیمارستان ارجمند مراجعه کردیم اما به دلیل مرخصی بودن دکتر حبیب زاده، دکتر دیگری(کرمان نو اجازه اعلام نام دکتر را ندارد) مراحل زایمان را برعهده گرفت. اگرچه دکتر حبیب زاده در برگه ای که در حال حاضر توسط بیمارستان ضبط شده است، تاکید بر سزارین کرده بود، دکتر بیمارستان، تشخیص زایمان طبیعی را داد. همسر من بعد از زایمان دچار خونریزی داخلی شد و پس از آن به دلیل نبود «آی سییو» در بیمارستان به بیمارستان فاطمه الزهرا (کلاهدوز) فرستاده شد که ظاهرا قبل از رسیدن به آن بیمارستان فوت کرده بود.
مداینی تاکید می کند: در برگه ای که توسط دکتر بیهوشی بیمارستان فاطمه الزهرا پس از فوت همسرم امضا شد، قید شده که بیمار با «شرایط هوشیاری 3 ، فشار خون بسیار پایین و خونریزی فعال حین انتقال از بیمارستان ارجمند به کلاهدوز دچار مشکل شده است.»
همسر متوفی ادامه می دهد: با وجود همه اصرار های من برای سزارین، باز هم دکتر بیمارستان تاکید به زایمان طبیعی کرد، بعد از زایمان، وقتی که پشت شانه های همسرم پر از خون شده بود، او را به اتاق عمل بردند و دیگر هیچ کسی پاسخگوی ما نبود، مشخص شد که همسر من فوت شده و فقط جسدش را به بیمارستان کلاهدوز فرستاده اند.
کرمان نو با توجه به حساسیت موضوع به سراغ رییس، مدیر و مترون بیمارستان ارجمند رفت، که از قضا بعد از شروع سال جدید، همه این افراد تغییر کرده بودند.
روند پیگیری پرونده مرگ سارا
22اردیبهشت بود که معاونت درمان دانشگاه علوم پزشکی در خصوص چرایی عملکرد پزشک بیمارستان (اجبار برای زایمان طبیعی به جای سزارین) به کرمان نو گفت: یک پزشک نمی تواند، برای یک پزشک دیگر تعیین تکلیف کند. پزشک معالج برای وضع حمل، تشخیص زایمان طبیعی داده بود. هر پزشکی قضاوت بالینی خودش را دارد. این طور که مشخص است، پزشک معالج زایمان را انجام داده و قضایای بعد از زایمان منجر به مرگ شده است.
از مرتضی هاشمیان پرسیدیم که آیا مرگ این خانم به دلیل زایمان طبیعی و خونریزی داخلی بعد از زایمان نبوده است؟ که پاسخ داد: هر کار پزشکی عارضه ای دارد. در هر صورت این پرونده باید بررسی شود، ولی این نکته وجود دارد که بعد از زایمان طبیعی عارضه خونریزی برای اینبیمار پیش آمده است، خونریزی ممکن است برای هربیماری اتفاق بیفتد،ظاهرا مدیریت این عارضه مشکل داشته است.
هاشمیان ادامه می دهد: این که خانم فردوس به دلیل زایمان طبیعی فوت شده است، ایراد پرونده نبوده، بلکه مرگ ایشان علت دیگری داشته که باید بررسی شوند.
وی در خصوص پاسخگو نبودن مدیران وقتمی گوید: حتی اگر مسوولان بیمارستان تغییر پیدا کرده اند بازهم باید جوابگو باشند.
اگرچه معاونت درمان دانشگاه علوم پزشکی به کرمان نو گفت که بیمارستان حضرت فاطمه نقشی در مرگ بیمار نداشته و فقط از آی سی یو بیمارستان استفاده شده است، با این حال دختر رییس بیمارستان ارجمند ضمن خودداری کردن از مصاحبه، اعلام کرد مرگ سارا سادات فردوس در بیمارستان ارجمند نبوده بلکه در بیمارستان کلاهدوز اتفاق افتاده است.
معاونت درمان دانشگاه علوم پزشکی کرمان روز دوشنبه 23 اردیبهشت، در گفتگویی با ایرنا اعلام کرد عوامل دست اندرکار این پرونده به دلیل قصور در اقدامات به نظام پزشکی معرفی شدند. پیرو همین گزارش ، او به کرمان نو هم توضیح داد: پرونده فوت خانم 31 ساله برای تعیین مقدار قصور به نظام پزشکی ارجاع داده شده است البته بخشی از قصور مربوط به بیمارستان و بخشی مربوط به پزشک معالج بوده است
یک مشت پزشک بیسوادبخاطرپول وپارتی وسهمیه و…اومدن روکارکه همچی رو بنفع خودشون که منبع درآمدکسب کنندتغییرمیدهند.الان این چه طرحی که به جای یک مادرتصمیم میگیرندکه سزارین بشه یاطبیعی.قبلناهرکی خودش دوست داشت واحساس میکردنمیتواندطبیعی بچه بدنیابیاوردحالاچه بخاطرجسمی وچه روحی ومشکلات زناشویی سزازین میشد.الان بخاطرمنفعت خودشون جان مردمم واسشون مهم نیست.!
سلام سال ۷۸ خانمم با توجه به بیماری دو دریچه قلب و زدن پنی ۱۲۰۰ بود )(حاملگی نا خواسته پیش امد ، و دستور سقط و سپس راهنمایی به توکل وصبر منصرف شدم در کرمان در ۸ ماهگی کیسه آب نوازاد پاره شد از جیرفت ۶ ساعته بدستور بردم تهران بینارستان طالقانی ، اول سونوگرافی سپس درمان خشک کننده ها و د ر نهایت با کلی احتیاط و وسواس در بیمارستان افلاطونیان بم ، روز ۴ / ۹/ ۷۸ سزارین شد مثل معجزه بود همه چشمها خیره ماند عکسش تو البوم بیمارستان هست محمد علی کریمی فرزند امین پسری زیبا و خوش سخن و باهوش و گذاشت اما در زلزله بم بهمراه دو خواهر و مادرش و خاله و اقوام زیر اوار جان سپردن الان ۲۰ ساله بود وقتی فکر میکنم از ته سر گریه میکنم تا سبک شوم ، الان خانمیگرفتم ۷ سال ولی بعلت بیماری بچه ندارم ؟؟
سلام سال ۷۸ خانمم با توجه به بیماری دو دریچه قلب و زدن پنی ۱۲۰۰ بود )(حاملگی نا خواسته پیش امد ، و دستور سقط و سپس راهنمایی به توکل وصبر منصرف شدم در کرمان در ۸ ماهگی کیسه آب نوازاد پاره شد از جیرفت ۶ ساعته بدستور بردم تهران در بیمارستان افلاطونیان بم ، روز ۴ / ۹/ ۷۸ سزارین شد مثل معجزه بود همه چشمها خیره ماند عکسش تو البوم بیمارستان هست محمد علی کریمی فرزند امین )( پسری زیبا و خوش سخن و باهوش و گذاشت اما در زلزله بم بهمراه دو خواهر و مادرش و خاله جا ، الان خانمیگرفتم ۷ سال ولی بعلت بیماری بچه ندارم ؟؟
خدا لعنتت کنه دکتر ….، تو قاتل سارای عزیز و دوست داشتنی هستی????
من دخترم زاینان داشت بیمارستان حضرت فاطمه کرمان دکترش نوشته بود زایمان طبیعی ازساعت هشت صبح تا یک شب درد کشیدحتی پرسنل بیمارستان زنگ به دکتر نمیزدند تا اینکه من عصبی شدم دخترم از مردن چیزی کم نداشت با درگیری من زنگ زدندد دکتر امد با عصبانبت گفت چرا زنگ به من نز ده اید بند ناف دور گردن بچه بود ساعت یک شب فرزند من سوزارین شد
اگه نگن آخرش شوهرش زنشوکشته خیلی کاریه،اجرای عدالت عجیبترین اتفاق تو کشورماست،انگارنه انگار که یه آدم جونشو ازدست داده،بااین اوضاع آدم عاقل حتی اگه نیم درصدامکان خطرتواین شرایط پزشکی وجودداشته باشه ریسک بچه داریو میکنه؟؟وای برما
این پرونده در مسیر قانونی خود پیش رفته انشالله بره
امید آن داریم که با اجبار کردن مادران به زایمان طبیعی بیشتر از این باعث مرگ مادران باردار که 9ماه سختی و انتظار گرفتن فرزندشون در آغوش دارن رو نشن.درسته زایمان طبیعی بهتر از سزارین هست اما بشرط اینکه تو کشور ما اینقدر از نظر پزشکی پیشرفت کرده باشیم وپزشکامون تو کارشون وارد باشن و مادران رو در طی دوران بارداری آموزش کامل و جامع برای زایمان طبیعی داده باشن که شاهد چنین اتفاقاتی نباشیم
همیشه همینطور بوده هست کسی قبول نمیکنه کی مسئوله .بعداز مدتیم پرونده خاتمه پیدا میکنه.خیلی متاسفم. بهشتی شدنش مبارک. وجهنم هم گوارای وجود مسئولین. ومن قتل الناس فکانما قتل الناس جمیعا.انگار همه رو کشتن باکشتن این خانم معصوم که آرزوی دیدن طفلش را بر دلش گذاشتند.خدا جوابشون رو بدهد.
یادش بخیر قدیما کاربیمارستان وپزشک نجات جون آدما بود
خدا لعنتتون کنه که اینطور راحت با جان مردم با ی میکنین و بعدم از زیر بار این گناه به راحتی و بدون عذاب وجدان شانه خالی میکنید..لعنت بهتون
خدا به من رحم کرد چون دقیقا ۴فروردین همین بلا داشت سر منم میومد تو بیمارستان ارجمند.
نمیدونم چرا وقتی یه دکتر مرتکب چنین خطای بزرگی شده توبیخش نکردن و دوباره اجازه عمل بهش دادن.
من هنوز بعد دو ماه خوب نشدم و یه پام تو مطب دکتراس یه پام تو سونوگرافی و آزمایشگاه.
متاسفانه اسم زایشگاه رو گذاشتن بیمارستان که همون زایشگاهشونم درست کار نمیکنه و امکانات نداره مردم بدونن بهترین جا برای درمان بیمارستانهای دولتی هستند که هم امکانات و هم پزشکهای بروز دارند.
خدایا خودت به حال ما رحم کن،
دیگه ب پزشکان هم نمیشه اعتماد کرد، باید ما مردم به کی اعتماد کنیم ب کدومشون……….
چی دیدین مگه؟
خدابگم چیکارتون کنه که جون وسلامتی ادمابراتون ذره ای اهمیت نداره اینکه بیمارستان خصوصی بود من خودم بنابه دلایلی مجبورشدم به بیمارستان افضلی پور برم اونجاباصحنه هایی مواجه شدم که واقعابه دور از انسانیت بود هرلحظه که اونجا بودم منتظرمرگ خودم بودم کارخدابود که من از ونجا جون سالم به در بردم
سلام درسته ک هر پزشک نظریه خودشو داره ولی پزشکی 9 ماه درکنار این خانم بوده وتمام مراحل بارداری ایشون تحت نظر داشته ونظرشون بر سزارین بوده باید توجه میشده جون مردم شده بازیچه وقتی خانواده بیمار رضایت بر جراحی داشتن چه اصراری بوده ایشون طبیعی زایمان کنن یه خانواده داغدار شدن و مهمتر اون بچه ک باید بادرد بی مادری بزرگ شه
همه جامعه پزشکی ما رو نمیشه با یک چوب زد
خدا لعنت کند دکتر م. م را که باعث مرگ زن جوان شد
سلام، بیمارستان کلاهدوز یا حضرت فاطمه واقعا بدرد نمیخوره، لطفا بگین پیگیری کنن.یه رگ ساده نمیتونن بگیرن چه برسه به اقدامات پزشکی و جراحی، خصوصا ماماهای بد اخلاق و ناکارآمدی که دارن.تو کرمان ما فقط باید بری بیمارستان های دولتی واقعا دلسوزترن. لطفا بگین این وضع و هم جمع کنن که حتما باید چادر داشته باشی،
کرمان و جیرفت ، سال ۷۷ خواهرام در بیمارستان کاشانی در جیرفت بدلیل عدم انجام سونو گرافی و بودن آمبولی دو هفته بعد فوت نمود سال ۸۳ زن دایی ام در بیمارستان شهید افضلی بعد از عمل ، فرد کناری زائو گفت بعد ازورود به بخش و زدن آمپول گفت سوختم و رفت کما و تمام !!! )(ولی خانم خودم رماتیسم قلبی داشت و حامله بود ، ماه هشت کیسه اب پاره شد و دکتر جیرفت گفت برو سریع سزاریان و نامه داد دستم ؟ با هماهنگی با بیمارستان طالقانی تهران ۶ ساعته رساندم او را تهران و اورژانسی بستری و پس از یک هفته مرخصی در نهایت در با همه شک و احتمالات پزشکی در بیمارستان ، افلاطونیان بم سزارین شد و کودکی پسر بسیار زیبا با وجود زدن ماهی یک پنی سلین پناردو یک میلیون ودویست در نهایت سلامت در کمال ناباوری مپزشکان بدنیا امد و عکسش بنام محمد علی کریمی متولد ، ۴/ 9 /78 در البوم بیمارستان موجوده ، ولی در زلزله جانسوز بم 5 /10 82 بهمراه دو خواهر و مادر و 5 نفر از خانواده جان سپردن ؟!
من زایمان فیزیو لوژیک بودم یعنی طبیعی باید بچه رو دنیا میاوردم سه ساعت درد کشیدم طبیعی بچه دنیا نیومد انقد جیغ و داد کردم دکتر صدا کردم گفتم اصلا من میرم از اینجا یه بیمارستان دیگه تا سزارینم کردند😁😁اگه بزارید دست خودشون وامیستن تا بیمار بمیره .هر داروییم میخاستن بهم بزنن میپرسیدم واسه چیه اخه خواهرم بستری بود یه دارو دادن سینه اش سوخت حساسیت نشون داد بهش نمیتونست نفس بکشه خدالعنتشون کنه عین خیالشون نبود خودم رفتم طبقه دوم دسکاه نوار قلب از یه بخش دیگه اوردم از خاهرم نوار قلب گرفتند .اون سرمم که زده بودند باز کردند فورا که ما نفهمیم چی اشتباهی تزریق کردند منم داد بیداد کردم که اگه خواهرم خوب نشه پدتپنو درمیارم سرمو برداشتم خدارو شکر حالش خوب شد وگرنه خودم همون سرمو میزدم به پرستاره😁