علی صوفی، وزیر تعاون دولت دوم اصلاحات که عضو شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان هم هست، دور تازهای از فعالیت سیاسی را آغاز کرده.
او که به همراه تعدادی از وزرای دولت اصلاحات انجمن اصلاحات را پس از 20 سال از سال گذشته با تغییر نام به حزب پیشروی اصلاحات به جریان انداخته، امروز برای آغاز به کار دفتر استانی این حزب به کرمان سفر کرد و بازدیدی هم از نمایشگاه مطبوعات کرمان داشت.
صوفی که معتقد است عملکرد دور از انتظار فراکسیون امید در مجلس و شورای شهر تهران ناشی از بسته بودن دست اصلاحطلبان در انتخاباتهای 94 و 96 بوده، میگوید در صورتی اصلاحطلبان باید در انتخابات مجلس 98 و شورای شهر 1400 شرکت کنند که نظام به آنها اجازه حضور با تمام توان را بدهد.
در ادامه پرسشهای «کرمان نو» و پاسخهای این فعال سیاسی را در حاشیه چهارمین نمایشگاه مطبوعات کرمان میتوانید بخوانید.
* حزب پیشروی اصلاحات در حالی فعالیت خود را آغاز کرده که اغلب احزاب ما در سالهای گذشته نهتنها موفق به فعالیت جدی نشدند که حاصل سهم خواهی آنها در انتخابات مجلس 94 و شورای شهر 96 ناامیدی بدنه اجتماعی اصلاحطلبان از این جریان سیاسی بود. در این شرایط آغاز فعالیت حزب پیشروی اصلاحات این موضوع را به اذهان متبادر میکند که قرار است یک حزب دیگر هم به جمع سهم خواهان اضافه شود. بهخصوص که در ایران هنوز احزاب پایه قوی هم ندارند.
حزب پیشروی اصلاحات حزب تازه تأسیسی نیست و از سال 76 با نام انجمن اصلاحات پایهگذاری شد. در دولت احمدینژاد البته به دلیل شرایطی که وجود داشت موفق به تشکیل کنگره نشدیم و هشت سال منتظر ماندیم. در دولت تدبیر و امید حزب توانست فعال شود و اکنون عضو شورای عالی سیاستگذاری و همچنین شورای هماهنگی جبهه اصلاحات هستیم و بهعنوان یک حزب به دنبال گسترش تشکیلات هستیم. در خصوص سؤال شما باید بگویم که احزاب هر کدام حوزه نفوذی دارند. مثلاً ما حزب اتحاد ملت را داریم که قبلاً تحت عنوان حزب مشارکت کار میکرده و یا مثلاً حزب کارگزاران. هر کدام از این احزاب طرفدارانی دارند اما ممکن است کسانی باشند که علاقه به فعالیت حزبی داشته باشند اما نه در این احزاب. حزب پیشروی اصلاحات میتواند مجالی برای این دسته از افراد باشد.
* چه تفاوتی با سایر احزاب اصلاحطلب دارید؟ منظورم این است که احزاب اصلاحطلب تاکنون نتوانستند موفقیت چشمگیری داشته باشند. آیا حزب پیشروی اصلاحات هم قرار است در همان مسیر گام بردارد؟
ببینید ما برخلاف بسیاری از احزاب وابستگی حاکمیتی نداریم. ما جزو حاکمیت بودیم اما بازنشست شدیم و وابستگی حاکمیتی نداریم. طبق تعریف وظیفه احزاب مشارکت و کسب قدرت و از آن مهمتر نقد قدرت است. ما میخواهیم جو و شکافی را که بین نسل جوان و نسل قدیم اصلاحطلبان پیشآمده، رفع کنیم. اگر میگوییم کسب قدرت، به معنای سهم خواهی نیست بلکه به دنبال تربیت نیرو برای مدیریت کشور هستیم. نیروهایی که حزبی باشند. ما امروز میبینیم افرادی که با لیست امید به مجلس راه یافتند، بعد از انتخابات گفتند مستقل هستند. ما باید فرهنگسازی کنیم تا نیروها به احزاب وفادار بمانند. ضمن اینکه ما بهعنوان نیروهایی که تجربه کار در حاکمیت را داشتیم، قدرت نقد بالایی داریم. ما باید قدرت را نقد کنیم و همزمان با آن فضا را برای ورود جوانان به قدرت فراهم کنیم.
* اتفاقات رخ داده در یک سال گذشته باعث شده تا بخشی از حامیان جریان اصلاحات از صندوقهای رأی روی برگردانند و ناامید شوند. با این وضعیت نگران نیستید اتفاقی که در انتخابات مجلس هفتم و انتخابات ریاست جمهوری سال 84 افتاد تکرار شود؟
اصلاحطلبان در سه انتخابات گذشته با موانعی روبرو بودند. ما یا میبایست انتخابات را تحریم کنیم و یا به فکر تغییر اوضاع باشیم. بنابراین سلبی برخورد کردیم. یعنی سعی کردیم دولت و مجلس را از دست تندروها بگیریم که موفق بودیم. اما از جنبه ایجابی با نظارت استصوابی شورای نگهبان روبرو بودیم. مثلاً در انتخابات سال 92، آیتالله هاشمی را رد صلاحیت کردند. روحانی اصلاً با مرحوم هاشمی قابل قیاس نیست. آیتالله هاشمی کاندیدای حداکثری ما بود و روحانی کاندیدای حداقلی. یادم هست همان روزی که ایشان را رد صلاحیت کردند، جلسه ماهانه وزرای دولت اصلاحات با رییس این دولت هم قرار بود برگزار شود. تعدادی از دوستان در این جلسه بهقدری برافروخته بودند که بر تحریم انتخابات تأکید میکردند. بااینحال شرایط بهگونهای پیش رفت که به روحانی رسیدیم. در انتخابات مجلس 94 هم اکثر اصلاحطلبان رد صلاحیت شدند. در آن انتخابات من رییس ستاد اصلاحطلبان در تهران بودم. برای لیست 30 نفره حتی پنج نفر هم نداشتیم. فراخوان دادیم و در نهایت هم 30 بر صفر پیروز شدیم. این حرکت ما سلبی بود. حالا از همین لیست برخی مثل محمود صادقی و پروانه سلحشوری خوب کار کردند. روی برخی هم مثل علی مطهری و الیاس حضرتی حساب میکردیم که آنها هم خوب عمل کردند. اما برخی هم عملکردی دور از انتظار داشتند و الان ما ماندیم و تبعات عملکرد این نمایندگان در مجلس.
* در انتخابات ریاست جمهوری 96 هم اصلاحطلبان در حالی تمامقد پشت حسن روحانی ایستادند که حالا عملکرد ضعیف دولت پای آنها نوشتهشده.
متأسفانه حمایت بدون قید و شرط از روحانی در انتخابات 96 اشتباه بود. همان زمان انتخابات هم من مخالفت خود را در جلسات مختلف اعلام کردم اما نهایتاً حمایت بدون قید و شرطی از روحانی شد که حالا نتیجهاش را میبینیم.
* بدین ترتیب امیدی دارید که مردم باز هم به اصلاحطلبان اعتماد کنند؟
امروز نه. اما من معتقدم اصلاحطلبان دیگر نباید به حضور حداقلی در انتخابات اکتفا کنند. ما در حزب پیشروی اصلاحات بهطورجدی پای این قضیه میایستیم. ما معتقدیم یا باید محدودیتهای ما برداشته شود و به اصلاحطلبان اجازه مشارکت حداکثری با حداکثر توان داده شود یا در غیر این صورت چه دلیلی دارد ما در انتخابات حضور پیدا کنیم و آبروی خود را ببریم. شورای هماهنگی جبهه اصلاحات هم با این موضوع موافق است.
* فعلاً که مهم نظر شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان است. این شورا هم با این موضوع موافق است؟
فعلاً در یک جلسه درباره این موضوع بحث شده و هنوز به نتیجهای نرسیدیم.
* رییس دولت اصلاحات چه نظری دارد؟
در صحبتهایی که من با ایشان داشتم، نظر او بر این است که گفتمان ما باید تغییر کند. یعنی اگر مردم اعتقاد دارند که اوضاع بد است، گفتمان باید به این اعتقاد احترام بگذارد و بگوید چرا چنین شده.
* فکر میکنید رییس دولت اصلاحات همانند دو انتخابات قبلی همچنان قدرت تأثیرگذاری در تعیین پیروز انتخابات را داشته باشد؟
ببینید سال 76 منافقان با پیروزی دوم خردادیها گفتند نظام 20 سال بیمه شد. 20 سال بعدازآن میشود سال 96. شروع کردند به تخریب رییس دولت اصلاحات و اصلاحطلبان. چراکه میدانند اصلاحطلبان در بین مردم پایگاه دارند و با زدن اصلاحطلبان قصد دارند بهنظام ضربه بزنند. اما من معتقدم رییس دولت اصلاحات همچنان تأثیرگذار است چراکه بین مردم محبوبیت دارد. او دارای کاریزماست.
صوفی همچنین در پاسخ به سؤال خبرنگار دیگری در خصوص اینکه «لیدرهای اصلاحطلب چرا به دلیل اتفاقات سال 88 عذرخواهی نمیکنند» گفت که چرا لیدرهای اصلاحطلب عذرخواهی کنند؟ دلیلی برای عذرخواهی وجود ندارد. باید ثابت شود که چه کسی در آن انتخابات تخلف کرده و مقصر است، آنوقت هرکس که خطا کرده بود باید عذرخواهی کند.