یادداشتی از حسین اطمینان
رأیدادن یا ندادن ما یک انتخاب شخصی است؛ اما تأثیرات اجتماعی قابلتوجهی دارد. این روزها در زمان تبلیغات یک انتخابات نابهنگام هستیم و عدهای بر رأی ندادن تأکید دارند و عدهای دیگر هنوز برای رأیدادن قانع نشدهاند. اما، چرا باید رأی بدهیم؟
دلایل گوناگونی برای رأیدادن وجود دارد و دیگران بهتفصیل به آن پرداختهاند، اما من به چه دلایلی به آقای پزشکیان رأی میدهم؟ و چرا دیگران را به رأیدادن تشویق میکنم؟ برخی از این دلایل را تیتروار و خلاصه مینویسم و آمادگی بحث مبسوط و جامع روی هر کدام از موارد را دارم.
۱- مقیاس سنجش زمان برای ساخت یک کشور و پیشرفت و توسعه آن، دهه است نه سال. پس من برایناساس اتفاقهای تاریخ معاصر ایران را تحلیل و تفسیر میکنم.
۲- دستیابی به خواستههای تأثیرگذار و استمرار آنها برای من از اهمیت زیادی برخوردار است، مثل انتشار کتابها، دسترسی اینترنت بدون فیلتر و با سرعت بالا، مطبوعات تأثیرگذار و… (که همه این موارد در دوران خاتمی و روحانی رشد یافت.)
۳- طرفدار انقلاب نیستم و تغییر در حکومت را از طریق راههای کمهزینه و فعلیتهای مدنی مطلوب میدانم.
۴- حرکات احساسی در هر دوران را تعریف اولیه از جامعه سطحی میدانم، مانند جلو زدن از خاتمی در دوران اصلاحات، خواستههای زیاد از روحانی و اکنون رأی ندادن با دلایلی که براندازان میسازند.
۵- توقع زیادی از آقای پزشکیان ندارم و میدانم باتوجهبه ساختار حاکمیت در ایران کار چندانی نمیتواند انجام دهد و ارکان قدرت آشکارا جلو او قد علم میکنند، اما معتقدم گسترش آگاهی از طریق تحمیل افکار اطرافیان خوشفکر آقای پزشکیان میتواند در آینده و در درازمدت راهگشای کشور باشد. (بازگشت اساتید به دانشگاهها، چاپ برخی کتب، انتشار آزادانهتر روزنامهها، کاهش سطح فیلترینگ، تغییر کتب درسی دانشآموزان، توجه بیشتر به محیطزیست و…)
دلایل زیادی منجمله درستکردن هزینه برای ساختار قدرت با رأیدادن به گزینه غیرهمسو، استفاده از تنها روزنه امید برای تغییر ساختار، اصلاح کمهزینه کشور، تفاوت نگرش پزشکیان نسبت به دیگر کاندیدها، بهبود وضعیت اقتصادی از طریق ارتباط با دنیا و…. برای رأیدادن به آقای پزشکیان وجود دارد که دیگران به آن پرداختهاند.