یادداشتی از حسین نوذری


به بهانه انتخابات اتاق بازرگانی | راه‌های کهنه، به مقصدهای نو نمی‌رسند!

امروز کشور با مشکلات عدیده‌ای در بخش اقتصادی، صنعتی، فرهنگی و اجتماعی روبرو است و متخصصان در حوزه‌های گوناگون نگرانی‌های خود را در این خصوص دایما در قالب‌های متفاوت مطرح می‌کنند و به دنبال راهکار برای برون رفت از این اوضاع هستند. اما توجه به یک نکته مهم در این اوضاع خالی از لطف نیست که شرایط امروز نتیجه انباشت بدهی‌هایی است که در طول سالیان گذشته در بخش‌های مختلف ایجاد شده و امروز از تحمل بار بازپرداخت آنها عاجز مانده‌ایم.

سطح اعتماد اجتماعی، روابط خارجی، محیط زیست و زیرساخت‌های کلان کشور در حوزه‌های مختلف در طول دوران به شدت آسیب‌های جدی دیده‌اند که جبران و اصلاح آنها به این سادگی نخواهد بود و امروز این زنجیر متصل در تک تک حلقه‌هایش شکننده و آماده پاره شدن است.
ما جامعه ورشکسته، متوجه نیستیم که این چرخه باطل در حال تکرار است و همچنان با بی‌توجهی به تحولات و الزامات، مشغول تولید بدهی‌های جدید و با سررسیدهای بسیار نزدیک‌تر هستیم.
با توسعه تکنولوژی و ظهور مفاهیم و دانش‌های نوین، امروز با یک تغییر بزرگ در پارادایم‌های موجود روبرو هستیم که در حوزه‌های مختلف به وقوع می‌پیوندد و اتفاقا تجار و صنعت‌گران بیش از همه در معرض آن خواهند بود.
در صنعت بانکی روش‌های نوین تامین مالی فرآیندها را به کلی متحول کرده‌اند. به گونه‌ای که اقتصادها هم‌اکنون در ابتدای یک پارادایم شیفت بزرگ در نظام پولی جهانی هستند. موج اول این تغییر دیجی‌تایز شدن نظام پولی در جهان است و موج دوم مربوط به فناوری است که به نظر می‌رسد در آینده کشورها را بی‌نیاز از نظام بانکداری کنونی خواهد کرد.
صنعت تامین مالی زنجیره تولید یا SCF است که چنان با قدرت در حال در نوردیدن قله‌های موفقیت و تسلط بر نظام مالی جهانی است که اکنون بیش از 60 درصد تجارت را در دستان خود گرفته و صحبت در خصوص ایجاد روش‌ها و ابزارهای تامین مالی زنجیره تولید جهانی بیش از پیش به گوش می‌رسد.
در کشور ما هم این موضوع صادق است و فین‌تک‌ها به خوبی جای خود را در بدنه سیستم مالی و بانکی باز کرده به یک ضرورت تبدیل شده‌اند. اما اگر کسب و کارهای کوچک و بزرگ و صنایع (و به تبع آنها بانک‌ها) خود را آماده همراهی با صنعت تامین مالی زنجیره تولید نکنند، بدون شک در آینده نزدیک برای هرگونه ارتباط با زنجیره تامین بین‌المللی و دریافت نیازهای خود یا ارایه محصولات و خدمات خود به مشتریان جهانی با مشکلات مهمی روبرو خواهند شد.
در صنعت خودرو نیز با ظهور خودروهای الکتریکی تمامی صنایع مرتبط متاثر خواهد شد. به گونه‌ای که اکنون معلوم نیست با همه گیر شدن خودروهای الکتریکی و جایگزینی اجباری آنها در کشورهای گوناگون از سال 2030، چه بر سر صنایع وابسته‌ای همچون روان کننده‌ها و روغن‌ها خواهد آمد. یا اینکه تکنولوژی‌های برق خانگی برای همراهی با این فناوری و فراهم آوردن امکان شارژ سریع اتومبیل‌ها، دستخوش چه تغییراتی خواهند شد؟
در بخش کشاورزی تغییرات بنیادی صورت گرفته و از این رو با توجه به فشار پیامدهای تغییر اقلیم و گرمایش جهانی، تغییر پارادایم از “کشاورزی زمین مبنا” به “کشاورزی دانش محور” ناگزیر به نظر می‌رسد. در حوزه بازرگانی هم تجارت الکترونیک با سرعت بسیار زیاد در حال گرفتن سهم از بازار است که می‌تواند نابودی کامل بسیاری از کسب و کارهای خرد و سنتی را به دنبال داشته باشد.
در زمینه صنایع معدنی نیز که بخش حیاتی از اقتصاد استان را تشکیل می‌دهند، می‌توان به موج‌های فناورانه کارآمد و جذابی همچون معدنکاری دیجیتال اشاره کرد که دسترسی به مواد معدنی کم‌عیار را با هدف توجیه‌پذیر کردن فعالیت معدنی، تسهیل می‌کند. امروز معدنکاری هوشمند باعث شده تا میزان رفت‌وآمد ماشین‌آلات، نیروهای کار، شیفت‌ها، ایمنی معادن، نحوه استخراج و دیگر موارد از طریق بهره بردن از نرم‌افزارهای هوشمند به شکلی بهینه کنترل و مدیریت شود و از منظر اقتصادی، معدنکاری در هر عیاری توجیه‌پذیر شود.
عارضه بزرگ فعلی بخش معدن تفکرات سنتی بهره‌برداران معدنی است که در کنار معادن کوچک مقیاس، باعث شده فرهنگسازی برای هوشمندسازی معدن سخت‌تر از تصور باشد. از سوی دیگر مساله دسترسی امن و پیوسته به اینترنت پرسرعت برای معدنکاری دیجیتال حیاتی است و در وضعیت کنونی باید اندیشید که چه اندازه امکان تحقق اهداف کشور در زمینه معدنکاری هوشمند با روندها و تصمیمات فعلی وجود دارد. البته مدیریت عملی این تغییر و گذار بسیار دشوار و دردناک خواهد بود.

 

لینک کوتاه مطلب : https://kermaneno.ir/?p=102232
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.