ناتوانی در صید مروارید گردشگری از دریاچه لوت
یادداشت
عباس تقیزاده
دریاچه لوت، دو ساله شد. دریاچه ای که با خروش رود شور در فروردین ۹۸ شکل گرفت و شگفتی ساز شد. خورشید آغاز سه سالگیاش از پشت کلوت ها طلوع کرد، اما چشمهای خواب آلود ما برای استفاده مناسب از این ظرفیت بینظیر و موقت باز نشد.
گردشگری در لوت بر همان مدار سابق می چرخد. حتی ثبت جهانی لوت هم باعث نشد نگاه مدیران از سطح بخش گرفته تا شهرستان و استان و کشور به شهداد تغییر چندانی کند فقط سطح و میزان اظهار شگفتی از جاذبه های لوت قدری بالاتر رفت.
ممکن است در نخستین توضیح و جوابیه به آمار تعداد بوم گردی ها و آمار گردشگران و فعال شدن معین اقتصادی و … اشاره شود اما ایکاش گفته شود: طرح مدون و راهبردی برای لوتِ پس از ثبت جهانی چیست؟ برای دریاچه لوت چه برنامه ای داشتند و دارند؟ معین اقتصادی برای گردشگری دریاچه لوت چه کرد؟ آنها (معین) که هواپیما دارند و تخصصشان کار هوایی است برای بازدید هوایی از این جاذبه منحصر بفرد چه کردند؟ چه کسانی و رسانه هایی نخستین تصاویر و کلیپ ها را از این اثر بی نظیر تولید و منتشر کردند ما حتی در این حوزه هم عقب افتادیم. از جاده چه خبر؟ برای جاده ای که بسیار راهبردی است و فاصله زابل به کرمان و فاصله افغانستان به آبهای خلیج فارس را کوتاه می کند چه برنامه ای تدوین شده است و چرا پس از دو سال از فاز مطالعه و مشاوره خارج نشده است؟
مسلما شیوع کرونا مانعی بزرگ برای صنعت گردشگری بود اما فراموش نکنیم که از فروردین 98 تا اسفند 98 دستکم 10 ماه از کرونا در ایران خبری نبود و حتی پس از آن هم اقلیم و شرایط لوت کمتر تحت تاثیر کرونا قرار گرفت. و انصافا اگر این دریاچه و موقعیت در استانی دیگر بود اوضاع همین بود که هست.
شهداد و لوت همچنان برای خیلی ها که تصمیم گیر هستند یک منطقه خیلی دور به شمار می رود و تعریف و تصویر لوت همان تصویر کلیشه ای است. یادم رفت بگویم هنوز سالها پس از ثبت جهانی لوت در شهداد یک آیین و مراسم در این خصوص برگزار نشده و ثبت جهانی مفهومی غریب و کم معنا برای مردم این دیار دارد.
لوت، بین چندین استان مشترک است و باید بر اساس مقررات ثبت جهانی برای آن برنامه ریزی کرد اما دریاچه لوت در محدوده جغرافیایی بخش شهداد کرمان قرار دارد و انتظار می رفت برنامه ریزی بهتری در خصوص ظرفیت های مختلف آن انجام شود. باید اعتراف کرد در صید مرواریدهای گردشگری از دریاچه لوت ناتوان بودیم هر چند که بهانه و توجیه برای ناتوانها وجود دارد.