یادداشتی از محمدعلی شهایی
فوت شب گذشته ۳ تن از کارکنان خانم شبکه بهداشت و درمان رابر در جنوب غربی کرمان، شرایط وخیم دو خانم دیگر در آیسییو و همچنین فوت راننده پراید استیجاری، فارغ از دلایل همیشگی تصادفات یعنی خطای رانندگی، نوع وسیله نقلیه، وضعیت وخیم جادهای و ساختار که در متون سلامت به مجموع آن ۴s یا عوامل (staff, stuff,structure, system) گفته میشود، نشان میدهد که در حادثه دیشب اگر کارکنان بخش سلامت و یک پایگاه مرکز بهداشت همگی باهم سوار یکی از عوامل اصلی این فاجعه یعنی خودروی پراید نشده بودند، تعداد تلفات قطعاً کمتر بود؛ اینکه ۴ عامل اصلی در این کشتار شریکاند را همه ما میدانیم، اما آیا نبایستی خودمان را سرزنش کنیم که ۶ نفر داخل یک پراید آن هم در یک جاده روستایی بهشدت کمعرض، دارای دید ناکافی و فرسوده بین رابر و پایگاههای زیرمجموعه خانه بهداشت روستای کهنوج خود را جا دهند؟
اما بر اساس اطلاعاتی که کسب کردم از قرار اطلاع، قرارداد شبکه با برادر راننده فوت شده بوده است؛ اما راننده اصلی از برادرش خواسته تا او به جایش، کارکنان را انتقال دهد؛ در قرارداد هم ذکر شده است که نوع خودرو باید پژوی ۴۰۵ مدل ۹۵ به بالا باشد، اما هیچکدام رعایت نشده است!
ده گردشی از وظایف خانههای بهداشت است و این عزیزان برای کمک به ساختار بهداشتی و سلامت مردم رفته بودند و امیدواریم مشمول مرور زمان نشده و فراموش نشوند. سه تن از این عزیزان فوت شده ماما، پرستار و کارشناس بهداشت محیط بودند. دو خانم دیگر یکی تکنیسین دارویی و دیگری پزشک عمومی هم در آیسییو بستریاند؛ سؤال اصلی از وزارت بهداشت این است مگر نباید طبق الگوی who برای کارکنان مشمول ده گردشی از وسایل نقلیه محکم، ایمن و حداقل تویوتا یا لندکروزر استفاده شود؟ مگر شما نمیدانید جادههای ایران و خودروهای ایران مناسب این شرایط و ده گردشی نیستند، پس چرا اجازه دادید قرارداد استیجاری در این وزارتخانه و یا هرجای دیگر شکل بگیرد؟ اگر هدف کاهش هزینهها بود خوب بهتر نبود خودروهای مناسب و ایمن انتخاب میشد؟ اصلاً چرا بر این بخش مهم ایابوذهاب نظارت ندارید؟ چرا در جادهها و روستاهای صعبالعبور نبایستی خودروی مناسب انتخاب شود تا جان کارکنان مراکز که رکن اصلی سلامت جامعه، یعنی بهداشت عمومی بر عهده آنهاست، حفظ شود، حتی تا همین چندسال قبل هم از خودروهای شاسیبلند برای این جابهجاییها استفاده میشد؛ اما چی شد که ناگهان خودروی شاسیبلند مرکز به پراید استیجاری تبدیل شد؟
منابع انسانی و توسعه دانشگاه علوم پزشکی کرمان در ضعیفترین روزهای خود به سر میبرد؛ جدا از بیتجربگی مدیران، آنها حتی بومی استان هم نیستند که یکبار از جادههای مرگ جنوب عبور کرده باشند و طبیعی است نظارتهای لازم بر قراردادها انجام نمیشود؛ مدیریت این دانشگاه بههیچوجه توانایی اداره این مرکز را ندارد؛ بیشتر معاونتها بیتجربه بوده و اولین تجربه مدیریتی آنهاست؛ اینکه شما زیر عنوان جوانگرایی و تحول یک ساختار را فلج کنید نتیجهاش بهتر از این نخواهد شد. مقامات استان و وزارت بهداشت باید فکر اساسی به حال خانههای بهداشت، ایابوذهاب کارکنان ده گردشی و مدیریتهای زیرمجموعه خود بهخصوص دانشگاه کرمان داشته باشند.