حامد سعادت کارگردان مستند «مردی که فسیل شد» عنوان کرد که چگونه سوژه فیلمش بعد از ورشکستگی و رفتن به بیابان با فسیلهای دریایی مواجه شده است.
به گزارش کرماننو به نقل از مهر، مستند «مردی که فسیل شد» به کارگردانی حامد سعادت در هفتمین جشنواره تلویزیونی مستند حضور دارد و بهتازگی از شبکه مستند سیما پخش شده است.
حامد سعادت کارگردان این مستند درباره سوژه این فیلم گفت: آشنایی من با محسن تجربهکار سوژه مستند از طریق گزارشی بود که خبرگزاری مهر منتشر کرد. این گزارش، شامل تصاویری با محوریت یکعمر فعالیت محسن تجربهکار در حوزه جمعآوری فسیل بود. او با همکاری شهرداری کرمان، موزهای تأسیس کرده بود تا فسیلهایش به نمایش گذاشته شود؛ اما به دلیل فشارهای دانشگاهیان، مجبورش کرده بودند تا آنجا را تعطیل کند و به همین دلیل فسیلها را در خانهنگهداری میکرد. همین موضوع باعث شده بود تا احتمال ازبینرفتن فسیلها وجود داشته باشد.
پیاده همراه با دوربین و تجهیزات در بیابانها
او ادامه داد: وقتی آن گزارش را خواندم، برایم جالب شد تا بدانم آیا ادعاهای او درست است یا خیر، به همین دلیل سراغش رفتم و بعد از ۳ سال تحقیق، پژوهش و تصویربرداری، مستند «مردی که فسیل شد» ساخته شد.
سعادت درباره نحوه تصویربرداری این مستند باتوجهبه تحقیقی بودن آن توضیح داد: ازآنجاکه بخش عمدهای از مستند در بیابانها و کوههای اطراف کرمان تصویربرداری شده است، بیابانپیمایی و کوهنوردیهای زیادی برای رسیدن به مناطقی داشتیم که آقای تجربهکار فسیلها را از آن مناطق جمع میکرده است. بسیاری از این مناطق را نمیشد با ماشین برویم و مجبور بودیم پیاده طی مسیر کنیم و این کار با دوربین و تجهیزات فیلمبرداری، سختیهایی داشت که باعث میشد هم هزینههای تولید بیشتر شود و هم زمان کار طولانیتر میشد.
این مستندساز درباره اینکه چرا معمولاً مستند پرترههای خارجی جذابتر و موفقتر هستند؟ اظهار کرد: عمده مستندهای پرتره موفق، آنهایی هستند که کارگردان سراغ ابعاد مختلف قصه زندگی سوژه میرود و تنها به برشی از زندگی او بسنده نمیکند. وقتی مستندهای موفق خارجی را هم میبینید، همین نکته بهوضوح قابلمشاهده است. برای ساخت فیلم «مردی که فسیل شد»، سعی کردم همین قاعده را در پیش بگیرم و داستان فیلم، به وجوه مختلف زندگی آقای تجربهکار پرداخت.
پناهبردن از ورشکستگی به بیابان و مواجهه با فسیل دریایی
سعادت درباره محسن تجربهکار که زندگیاش سوژه این مستند شده است، تصریح کرد: زندگی شخصی او فراز و نشیبهای زیادی داشته است؛ ظاهراً او پیشتر مغازهای داشته؛ اما ورشکست میشود و برای دوری از شهر، به کوه و بیابانهای کرمان پناه میبرد تا اینکه در آنجا با تعدادی فسیل دریایی مواجه میشود. پیداکردن فسیل دریایی در منطقهای که بیابان و خشک است، تعجب او را به همراه دارد و همین موضوع باعث میشود که دست به تحقیقات گستردهتری بزند. او در لابهلای این تحقیقات به نتایج عجیبوغریبی میرسد؛ برای مثال، ادعا میکند که این منطقه پیشتر پوشیده از آب و اقیانوس بوده است.
او با اشاره به اهمیت کار علمی سوژه مستندش گفت: یکی از اتفاقات مهمی که در کار او دیده میشود، تولید علم در حوزه علومتجربی و پایه است؛ سالها بود که در این حوزه هیچ تولید علمی نداشتیم؛ اما به نظر میرسد نتایج کار او میتواند زمینهساز اتفاقات مهمی در این زمینه شود. علاوه بر این، او برای جمعآوری این فسیلها بخش مهمی از عمرش را گذاشته و نزدیک به چند هزار قطعه جمع کرده است. در ابتدا با همکاری شهرداری این فسیلها در قالب یک موزه به نمایش گذاشته میشود؛ اما با فشار جامعه دانشگاهی، این موزه تعطیل میشود و او مجبور میشود فسیلها را در خانهنگهداری کند.
او با اشاره به اینکه ساخت این مستند تأثیری هم در زندگی سوژه اش داشته است یا خیر بیان کرد: این روزها، شهردار جدید کرمان با همکاری شورای شهر، محل جدیدی را برای برپایی موزه آماده کردهاند، البته نمایش مستند «مردی که فسیل شد» نیز در این اتفاق بیتأثیر نبود.
۸ ماه فیلمبرداری و ۲ سال تحقیق و پژوهش
کارگردان مستند «مردی که فسیل شد» درباره فرم روایی فیلمش توضیح داد: بخش عمدهای از مستند، مصاحبه با کارشناسان است، علاوه بر این، با آقای تجربهکار همراه شدهایم و صحبتهای او روی تصاویر درباره کشف فسیلها بیان میشود.
از سویی دیگر، برای انعکاس حرفهای کارشناسانی که حاضر نشدند مقابل دوربین ما بیایند، از تصاویر آرشیوی و صحبتهای پیشین آنها استفاده کردهایم. سعادت درباره روند تولید این مستند یادآور شد: برای ساخت فیلم، نزدیک به ۲ سال تحقیق و پژوهش میدانی داشتیم. همانطور که میدانید کرمان استان وسیعی است و گشتن درباره ادعاهای علمی آقای تجربهکار فرایند زمانبری بود.
نزدیک به ۸ ماه نیز فیلمبرداری داشتیم. این مستند پیشازاین در جشنواره «سینما حقیقت» به نمایش درآمد و نخستین اکران تلویزیونی آن در شبکه مستند و جشنواره تلویزیونی مستند بود.