یادداشتی از وحید قرایی، وکیل و روزنامهنگار.
این روزها خبر قتل یک موبد زرتشتی به همراه دو نفر دیگر در کرمان بسیار خبرساز شده است.
این اتفاق قطعا ابعاد ناشناخته ای دارد که مانند هر پرونده قتل دیگر توسط بازپرسی ویژه قتل دادسرای عمومی کرمان در حال بررسی است.
اما موضوعی اخیرا به عنوان یک کشف حقوقی! توسط برخی رسانه ها مطرح می شود که به نظر می رسد بیش از هر چیزی جنبه ژورنالیستی دارد و آن مطرح شدن عدم امکان قصاص قاتل یک فرد زرتشتی به صورتی که کل ماجرا تحت تاثیر خود قرار می دهد.
واقعیت این است که در مجموعه قتل های رخ داده در کشور این اولین بار نیست که یکی از اقلیت های دینی به قتل می رسد و موارد مشابه قبلا نیز اتفاق افتاده و قانون در مورد قاتل اجرا شده است و البته در سال های اخیر تغییراتی در دیه فرد مقتولی که مسلمان نیست به وجود امده و دیه فرد مسلمان و غیر مسلمان برابر شده است.
اما اینکه نقطه حساسیت از دلایل قتل و بروز این اتفاق و ریشه های این مورد و قتل های دیگر به بحث عدم قصاص قاتلی که فرد زرتشتی را به قتل رسانده چه معنایی می تواند داشته باشد.
اگر این داستان به دنبال ایجاد کمپین هایی برای امکان قصاص فرد قاتل یک اقلیت دینی باشد که قدم گذاشتن به راه خطاست چرا که همین افرادی که روی این موضوع مانور خود را آغاز کرده اند سوابق فراوانی در نهی و نفی قصاص داشته اند و بارها از اساس این موضوع را زیر سوال برده اند در حالیکه اصولا تشویق و تحریز گستردن دایره قصاص در این شرایط اقدام جالب توجهی به نظر نمی رسد.
از سوی دیگر پرداختن به چنین موضوعاتی بدون آگاهی از زوایا و جزئیات پرونده صرفا می تواند جنبه های ژورنالیستی این ماجرا برای صفحه حوادث روزنامه ها را تقویت کند در حالیکه این ماجرا می تواند آنقدر ابعاد مختلفی داشته باشد که پرداختن به انها لااقل در کاهش آمار چنین خشونت هایی موثر باشد.
قانونی که اینک برخی به کشف! آن نائل شده اند سالهاست که در حال اجرا می باشد اما پرداختن به چنین حاشیه هایی قبل از نتیجه گیری بر اساس مدارک متقن پرونده خطایی است که اصل مجرا و ریشه ای آن را از تیررس نگاه کارشناسان و متخصصان دور می کند.
اگرچه که این حاشیه قاعدتا تاثیری بر اصل روند رسیدگی به چنین پرونده هایی ندارد اما واردشدن به چنین ماجراهایی با نگاه تبلیغاتی و مخاطب جذب کن رویداد خوشایندی نیست که جای تشویق داشته باشد آن هم در شرایطی که رسیدگی به پرونده نیاز به آرامش و پرهیز از حاشیه سازی دارد.
به جای پرداختن به این حاشیه ها بهتر است تا با روحیه مطالبه گر به سیستم قضایی برای کشف حقایق ماجرا و آگاه سازی افکار عمومی بر اساس واقعیات پرونده کمک کرد.