دو سال از آن روزهای پرشور میگذرد، روزهایی که خبر ثبت جهانی جشن سده در یونسکو، همچون نویدی برای احیای یک سنت کهن، در گوشها پیچید. گویی قرار بود شعلههای این جشن باستانی، علاوه بر آتشدانها، بلکه در قلبهای مردم نیز زبانه بکشد و گرمابخش محفلهایشان باشد. اما در بهمنماه ۱۴۰۳، برگزاری این جشن باستانی با محدودیت و خصوصی برگزار شد.
دو سال از آن روزهای پرشور میگذرد، روزهایی که خبر ثبت جهانی جشن سده در یونسکو، همچون نویدی برای احیای یک سنت کهن، در گوشها پیچید. گویی قرار بود شعلههای این جشن باستانی، علاوه بر آتشدانها، بلکه در قلبهای مردم نیز زبانه بکشد و گرمابخش محفلهایشان باشد. اما در بهمنماه ۱۴۰۳، برگزاری این جشن باستانی با محدودیت و خصوصی برگزار شد. گویی قرار است سده در حصار محدودیتها، رنگ باخته و از شکوه و عظمت خود دور باشد. تلاشی که به نظر میرسد محکوم به شکست است و زبانه این آتش در دل ایرانیان سالها زبانه کشیده و محدودیت برگزاری عمومی آن نمیتواند به اصل جشن و برپایی ان در خانههای ایرانیان آسیبی بزند.
آذرماه ۱۴۰۲، خبر ثبت جهانی جشن سده، همچون بارانی بر کویر خشکیده، امید را در دلها زنده کرد. تصور میشد که این جشن باستانی، با شکوهی دوچندان، در سراسر ایران برگزار شود و همه مردم در آن سهیم باشند. اما افسوس، شعلههای این امید، در میان محدودیتها برای برگزاری جمعی آن، رو به خاموشی است. امسال نیز، همچون سالهای گذشته، جشن سده در شهرهایی چون کرمان و یزد، به محافل خصوصی و محدود به زرتشتیان تقلیل یافته است. گویی، تلاش میشود این میراث کهن، در کنج عزلت، به فراموشی سپرده شده و از دسترس عموم دور بماند.
در کوچههای خشتی یزد، جایی که تاریخ در هر گوشه آن نفس میکشد، زمستان از راه میرسد. اما نه با سردی و سکوت، بلکه با آتش و گرما، آتشی که برای ایرانیان باستان، نمادی از پیروزی نور بر تاریکی بود. امسال اما، این آتش در محلههای زرتشتینشین، به صورت خصوصی و محلهای روشن شد. هر محله، آتش خود را برپا کرد و جشن خود را میگیرد. گویی، سده در یزد، به جشنی محلی و خانگی تبدیل شده و از آن شور و هیجان همگانی دور مانده است. مهرداد منوچهری، فعال حوزه گردشگری، معتقد است که ثبت جهانی جشن سده، تغییری در نحوه برگزاری آن در یزد ایجاد نکرده است و همچنان به همان شکل سابق برگزار میشود.
در کرمان، جشن در آتشکدهای کوچک و محصور، برگزار شد. شعلههای آتش، در میان دیوارهای بلند، محصور شدهاند و گویی از تابش نور خود به عموم مردم دریغ میکنند. سیروس نیکبخت، رئیس انجمن زرتشتیان کرمان، از محدودیت فضا و تعداد دعوتشدگان سخن میگوید. گویی، سده در کرمان، به جشنی نیمه خصوصی و برای عدهای خاص تبدیل شده و از آن شور و هیجان همگانی دور افتاده است. حضور مردم عادی در خارج از محدوده مراسم، ممنوع است. گویی، سده در کرمان، از مردم خود نیز دریغ شده و تنها عدهای خاص اجازه حضور در این جشن را دارند. زندهنوش، رئیس دبیرخانه انجمن زرتشتیان کرمان، دلیل این محدودیتها را مسائل ایمنی و امنیتی عنوان میکند. اما زمزمههایی از مشکلات مالکیت و حقوقی زمین محل برگزاری سده در سال های گذشته نیز به گوش میرسد که ابهامات بیشتری را در این زمینه ایجاد میکند.
در کرمان، سده تنها یک جشن نیست، بلکه بخشی از هویت و فرهنگ مردم این شهر است. خیابان سده، با بافت سنتی خود، یادآور این جشن باستانی است. زنان کرمانی، پس از سوختن سده، به استقبال نوروز میروند. گویی، آتش سده، نوید بهاری نو را میدهد و دلها را برای استقبال از بهار آماده میکند. آرش ضیاتبری، دکترای تاریخ ایران، از تاریخچه جشن سده سخن میگوید. از کشف آتش، از پیروزی نور بر تاریکی. در تقویم ایران باستان دو فصل وجود داشت و جشن سده در صدمین روز نوروز قرار داشت و به همین دلیل جشن پیدایش آتش سده نامگذاری شد.
سده، جشنی باستانی است که سایه محدودیت برگزاری همگانی ان و انحصارش به گروهی از مردم نمیتواند آن را خاموش کند. اما امید است، روزی این آتش، در میان حلقه شادی مردم در میدان شهر زبانه بکشد و در سده، این جشنی ملی و فراگیر همه مردم سهیم باشند و از آن لذت ببرند.