طبق آخرین گزارشهای رسمی، آمار تحصیلکردههای بیکار با رشد 135هزار نفری به بیش از 1.2 میلیون نفر رسیده که اغلب آنها دارای مدرک لیسانس هستند و مهمترین دلیل رشد بیکاری فارغالتحصیلان، تغییر رویکرد بازار کار به سمت مشاغل خدماتی است.
به گزارش کرماننو تحلیل و پژوهشهای خبری ایرنا، هر چند که از ابتدای امسال با ملتهب شدن فضای اقتصادی ناشی از افزایش قیمت ارز، پیشبینی میشد که با ریزش نیروی انسانی و افزایش بیکاری در برخی از کسب وکارها به ویژه بنگاههای اقتصادی وابسته به بخش خصوصی مواجه شویم اما گزارش رسمی مرکز آمار نشان میدهد که نرخ بیکار در پاییز امسال برابر با مدت مشابه در سال گذشته بوده است.
البته در حالی نرخ بیکاری عمومی در کشور حدود 12درصد اعلام شده و در دو پاییز امسال و سال گذشته این عدد 11.7درصد بوده است که در کمتر از 7 سال دیگر یعنی در افق سند چشمانداز 1404، نرخ بیکاری در کشورمان باید تک رقمی شود و به باور سختیگرانه عدهای هم دولت باید طبق اسناد بالادستی در این موعد مقرر اشتغال کامل ایجاد کرده باشد.
اینکه اعداد و ارقام برنامههای مصوب اقتصادی تحت تاثیر تغییر شرایط سیاسی و بینالملل و اعمال تحریمهای آمریکایی محقق نشود، موضوع جدیدی نیست و هیچ یک از برنامههای توسعهای کشورمان به صورت کامل به اجرا نرسیده اما موضوع کار و اشتغال به صورت مستقیم با معیشت مردم گره خورده است و محقق نشدن برنامهها در این حوزه یا دور شدن از شرایط حداقلی، هزینههای اقتصادی و اجتماعی زیادی را برای دولت در برخواهد داشت.
نکته بسیار مهم در گزارشهای رسمی از وضعیت اشتغال این است که امسال باز هم بر بیکاری فارغالتحصیلان و نیروی انسانی متخصص کشور اضافه شده است به طوری که فارغالتحصیلان آموزش عالی تا پایان پاییز امسال، یک میلیون و 286 هزار و 85 نفر از جمعیت بیکار کشور را به خود اختصاص میدهند در حالیکه جمعیت این افراد در پاییز سال گذشته یک میلیون و 150 هزار و 969 نفر بود؛ بنابراین به رغم اینکه نرخ بیکاری جمعیت فارغالتحصیل کشور در پاییز امسال بدون تغییر نسبت به پاییز سال گذشته 18.3درصد اعلام شد، اما آمارها نشان میدهند در یکسال گذشته 135 هزار و 116 نفر به جمعیت بیکار فارغالتحصیل اضافه شده است.
برخی از کارشناسان اقتصادی معتقدند که ریشه افزایش بیکاری فارغالتحصیلان در نظام آموزشی کشور است که نتوانسته است دانشآموزان و دانشجویان را در مسیر درست منتهی به بازار کار هدایت کند و در حالی که بسیاری از رشتهها به حد اشباع رسیده باز هم شاهد افزایش دانشگاه و تدریس این رشتهها در دانشگاه های جدید هستیم. در میان عدهای هم بر این باور هستند که بازار کار کشورمان تمایل به جذب نیروی انسانی در بخش خدمات را دارد به همین دلیل، نیروی کار متخصص نمیتواند کار در شان مدرک تحصیلی خود را بیابد.
ارزشهایی که با ارزشگذاری مشاغل از بین رفتند
وابستگی به مشاغل پرطمطراق و افزایش تمایل در این رشتهها از زمانی شدت گرفت که پیشوندهایی مانند مهندس و دکتر در کشور به ارزش تبدیل شد و افراد برای تحصیل در این رشتهها به دانشگاههای مختلف فارغ از اینکه چه سطحی از سواد در آن ارایه و عرضه میشود، هجوم بردند،فارغ از اینکه دانشآموزان شناختی از علایق خود داشته باشند برای ثبتنام در این رشتهها صف بستند.
همین که در مقطعی از تحصیل به پیشوند مهندس رسیدند قید ادامه تحصیل را زند و اینبار برای ورود به بازار کار صف بستند حالا هم طبق گزارشهای رسمی فارغالتحصیلان مقطع لیسانس بیشترین سهم را از جمعیت بیکار کشور دارند و شاغلان دارای مدرک دیپلم و پیش دانشگاهی هم بیشترین جمعیت شاغل کشور را به خود اختصاص دادهاند.
به همین دلیل است که بازار برخی از مشاغل نیروی جدید را پس میزند و در برخی از مشاغل هم مانند انواع تکنسینهای فنی با کمبود نیروی کار مواجه هستیم. البته گویا این روزها این ماراتن در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری هم در حال برگزاری است و به گفته کارشناسان اگر اقدامات پیشگیرانه انجام نشود باید منتظر بحران بیکاری در بین افراد با مدرک دکترا هم باشیم.
همین عامل که جوانان تحصیلکرده به اجبار و نبود شغل مناسب وارد مشاغلی میشوند که اساسا نیازی به دورههای تحصیلی گران هم ندارد، باعث سرخوردگی اجتماعی میشود و خسارتهای غیر قابل جبرانی را به بار میآورد.