پیشروی تراژیک قبرستان در داخل جنگل

یادداشت محمد لطیف‌کار روزنامه نگار:

دو سه روز پیش ماجرای جنگل قائم و قبرستان کرمان وقتی کلید خورد که خبری در فضای مجازی منتشر شد. شاه‌بیت خبر این بود: «شهرداری کرمان تاکنون حدود یک‌چهارم درختان جنگل را قطع و محیط طبیعی و زیبای این جنگل را به گورستان تبدیل کرده و با توجه به شرایط کنونی روند نابودسازی این جنگل سرعت پیدا کرده است». کنار این مطلب، تصویری از محوطه‌ای با گورهای خالی بود که در داخل جنگل پیشروی کرده است.
این خبر اما بدون واکنش نماند، عده‌ی زیادی این خبر و تصویر را دست به دست کردند و برخی هم با ادبیاتی که شایسته نبود از شهرداری انتقاد کردند. موضوع ولی به همین‌جا فیصله پیدا نکرد، و دامنه‌ی این بحث به مطبوعات و سایت‌های خبری هم کشیده شد. شهرداری طبق معمول این اتفاقات، هم آرایش دفاعی گرفت، و هم آن را شایعه‌ای بی‌اساس دانست. آخرالامر دادستان هم اعلام کرد که به این ماجرا ورود کرده است.
ما در سایت خبری فردای کرمان هم، بی‌کار نماندیم و تاکنون دو گزارش درباره‌ی قطع احتمالی درختان و انکار صریح شهرداری منتشر کرده‌ایم. دیگر رسانه‌ها هم به این مناقشه پیوسته‌اند و مطالبی در له یا علیه شهرداری نوشته‌اند. حاصل همه‌ی این‌ها اما هنوز هم تاریک بودن جنبه‌هایی از این اتفاق است که قصد دارم در یادداشت‌ام از این منظر به موضوع نگاهی بیاندازم.
برای این‌که موضوع قطع درختان برای خودم در پرده‌ای از ابهام باقی نماند، عزم جزم کردم بروم و صحنه‌ی تخلف و جرم احتمالی را از نزدیک ببینم. و ای‌کاش نرفته بودم! چون تا همین دیروز، سه‌شنبه دوم اردیبهشت‌ماه تصور می‌کردم احتمالا شهرداری در تنگنای کمبود فضا برای دفن اموات اقدام به قطع درختی کرده باشد. مشاهداتم اما بر ادعای شهرداری که گفته در یکی دو سال اخیر هیچ درختی را قطع نکرده است، مُهر صحت گذاشت. با این وصف، در گشت‌وگذاری که در قبرستان داشتم متوجه جنبه‌ی دیگری از این رخداد تراژیک شدم. درحالی‌که رسانه‌ها و نهادهای ذیربط در تمام خبرها دنبال رد پای احتمالی شهرداری در قطع درختان بوده‌ا‌ند، شهرداری به جای قطع یک یا چند درخت، مشغول انکار تمامی جنگل بوده، و بر اساس همین بینش، قبرستان شهر در داخل جنگل پیشروی شگفت‌انگیزی کرده است. حتی امروز که آن‌جا بودم کارگران بدون آن‌که درختی را قطع کنند مشغول جدول‌گذاری برای احداث قبرهای جدید در میان فضاهای خالی داخل جنگل بودند!
به‌نظر من، آن‌چه تاکنون از آن غفلت کرده‌ایم، نه قطع درختان، که انکار و نادیده گرفتن کل جنگل است. نمی‌دانم چرا یادم این کنایه‌ی مشهور از کسی می‌افتم که گفته بود: «درختان نمی‌گذارند جنگل را ببینیم»!
حالا که صحبت به این‌جا رسید بگذارید تاکید کنم که بنای من در این مطلب بیان اهمیت این جنگل عظیم مصنوعی که بیش از شصت سال عمر دارد، و نیز یافتن یک مقصر، تا همه‌چیز را به گردن او بیاندازم نیست، می‌خواهم از جفایی بگویم که بسیاری، کم و بیش در آن سهم دارند و از غفلت‌هایی بگویم که چگونه تیشه به ریشه‌ی زندگی این جنگل و به تبع آن به حیات اجتماعی ما بزند.
در میان واکنش‌هایی که مطرح شد به نظرم موضع‌گیری رئیس شورای شهر قابل تامل است چون ایشان ضمن تکذیب قطع درختان، سویه‌ی این ماجرا را به بیان ریشه‌های آن سوق داد.
در خبر روابط عمومی شورای شهر آمده؛ رئیس شورای شهر در نشست این هفته‌ی شورا، با بیان این‌که کندی روند پروژه‌ی آرامستان جدید به شایعات دامن می‌زند از شهردار خواست در احداث و ساماندهی آرامستان تسریع کند. محمد فرشاد ارائه‌ی گزارشی جامع از روند تکمیل آرامستان جدید از سوی شهردار را ضروری دانست و افزود: «تکمیل پروژه‌ی آرامستان از ابتدای دوره‌ی پنجم شورا مطرح بوده ولی هنوز نتوانستیم در آستانه‌ی سال چهارم فعالیت خود، گزارشی از آن را به جامعه ارائه دهیم».
مقصودم این نیست که این موضع‌گیری درست رئیس شورا، موجب تبرئه و رافع مسئولیت شورا می‌شود. در این‌جا مجالی نیست تا به این بپردازم که مشکل تاخیر در راه‌اندازی آرامستان جدید از کجا ناشی می‌شود، و مشکل مالکیت زمین این‌جا چقدر مانع این کار بوده است، اما یقین دارم مسئولین ذیربط در شورا و شهرداری و حتی فرمانداری و استانداری، اگر با پیگیری‌های بیشتر به جریان پیشروی قبرستان در جنگل، به‌طور دقیق وقوف پیدا می‌کردند، به تخریب جنگل و عدم راه‌اندازی به‌موقع آرامستان جدید تن نمی‌دادند.
می‌گویید نه؟! درخواست می‌کنم پیش از آن‌که بیش از این دیر بشود، مسئولان عالی‌مقام شخصا بروند و از نزدیک موضوع را ملاحظه کنند، و ببینند دور از چشم آن‌ها چه بر سر این جنگل می‌رود، و این حجم از سیمان و جدول‌کاری که برای ایجاد قبرها، الان پای درختان ریخته می‌شود آیا تهدیدی جدی برای زوال این جنگل نیست؟»

لینک کوتاه مطلب : https://kermaneno.ir/?p=47799
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.