ملی‌پوش والیبال نشسته زنان در واکنش به حملات به ایران:


جسم‌مان خارج از مرزها و دل‌مان داخل ایران است | حال همه ما بد است

0

فاطمه عباسی ملی‌پوش کرمانی والیبال نشسته زنان در واکنش به حملات رژیم صهیونیستی به شهرهایی از ایران گفت:«جسم‌مان خارج از مرزها و دلمان داخل ایران با تمام مردم ایران است و نگرانیم و دوست داریم زودتر کنار خانواده‌هایمان برگردیم.»

فاطمه عباسی ملی‌پوش کرمانی تیم والیبال نشسته ایران که این روزها همراه سایر ملی‌پوشان برای مسابقات قهرمانی آسیا و اقیانوسیه در چین است از اوضاع روحی ملی‌پوشان دور از وطن و نگرانی برای خانواده‌هایشان پس از حملات رژیم صهیونیستی به برخی شهرهای ایران در گفتگوی با «کرمان نو» گفت: «روزی که قرار بود برای مسابقه آخرمان برویم به دنبال این بودیم که بهترین نتیجه را بگیریم. ساعت ۷ صبح متوجه شدیم که تهران را زدند. روز اول حملات بود و شرایط ما به‌گونه‌ای بود که کل تیم حال بدی داشت و همه نگران بودیم.»
او ادامه داد:«آن موقع خیلی دسترسی هم نداشتیم و دقیقاً نمی‌دانستیم کجا را زدند و چه اتفاقی افتاده است. همه نگران خانواده‌هایشان بودند. شروع کردیم به زنگ‌زدن و پیام دادن تا اطلاعی از حال اعضای خانواده بگیریم. با تمام این شرایط برای مسابقات رفتیم و توانستیم مدال نقره مسابقات را کسب کنیم.»
عباسی با بیان اینکه هیچ خوشحالی در دلمان نبود، گفت: «می‌توانم بگویم پس از کسب این مدال لبخند بر روی لب هیچ‌کدام از بچه‌ها نیامد. همه ناراحت بودند و ترس در دل همه بود. بعد از اینکه از مسابقه برگشتیم شروع کردیم به صحبت‌کردن با خانواده‌ها و گفتند که چند جایی از کشور را زدند.»
ملی‌پوش کرمانی در پایان در مورد مشخص نبود چگونگی بازگشت به کشور گفت:«حملات ادامه دارد و متأسفانه الان شرایط به‌طوری است که مشخص نیست ما چگونه باید برگردیم مرزها را بستند. از طرفی شرایط روحی خوبی هم نداریم. تمام فکر و قلبمان پیش خانواده‌ها و تمام مردم ایران است و حال همه ما هم بد است.»
عباسی در پستی در صفحه شخصی خود در اینستاگرام نوشت: «هیچ‌وقت فکر نمی‌کردم روزی که در یک کشور دیگر دارم برای بالابردن پرچمم تلاش می‌کنم قلبم این‌قدر پر باشد… ما با تمام وجود تلاش کردیم که تهش بتونیم خوشحالی کنیم؛ ولی خوشحالی‌مان نصفه موند… چون درست همان موقع داخل کشورمان صدای جنگ بلند شد. دل‌هامون لرزید… شوق مدال رنگ باخت وقتی خبرها از خانه رسیدن…
ما اینجاییم دور از خانواده با بلیت‌هایی که کنسل‌شدن و چشم‌هایی که هر شب خیره به
صفحهٔ گوشی دنبال یه نشونه از آرامشه…
دلم ایرانه، اما تنم هنوز اینجاست…
قلیم با مردممه… با ایران با همه اونایی که الان فقط دنبال یه لحظه نفس راحتن… این مدال برای ایرانه… برای مردمی که زیر سایهٔ غم هنوز ایستادن… برامون دعا کنید برای صلح… برای وطن…»

دیگر چه خبر؟

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.