در مذمت یک رفتار متناقض


ایجاد هجمه با فرمول بومی‌گرایی خیانت به اصل بومی‌گرایی است

یادداشتی از سعید قرایی

در زمان نقل و انتقالات فوتبال ایران یکی از موضوعاتی که همواره بحث‌های داغ و چالشی را به دنبال خود دارد بحث بومی‌گرایی می‌باشد که این موضوع برای باشگاه مس‌کرمان نیز که در سال‌های اخیر یکی از فعال‌ترین باشگاه‌های ایران در معرفی و استفاده از توان بومی و محصولات آکادمی خود بوده است همواره با نظرات مختلف مطرح می‌شود.
تیم فوتبال مس‌کرمان در چند سال اخیر به نوعی حداکثر استفاده را از این ظرفیت خود انجام داده است که نرخ استفاده از این موضوع یک شاهکار در فوتبال استان و حتی کشور برای تیم مس‌کرمان محسوب می‌شد که اوج لذت این موضوع نیز صعود مس‌کرمان به رقابت‌های لیگ برتر با استفاده حداکثری از این ظرفیت در سال ۱۴۰۰ بود.
این موضوع در رقابت‌های لیگ برتر نیز ادامه پیدا کرد و در حالی که مس‌کرمان با نفراتی مثل آرمان شهدادنژاد، امین کاظمیان، امیرحسین عسگری، علی خلیلی، عارف زینلی، علی تهامی و… موفق شد به لیگ برتر صعود کند، در این رقابت‌ها نیز باز هم از ظرفیت معرفی نیروهای بومی خود بهره برد و معرفی بازیکنانی مثل صالح محمدی، سامان تورانیان و… از دل خود به فوتبال ایران در ادامه همین روند صورت گرفت.
این موضوع نشان می‌دهد که باشگاه مس‌کرمان همچنان برای استفاده حداکثری از توان بومی خود برنامه دارد و در تمرینات این فصل نیز حضور بازیکنانی مثل امیرحسین بهزادی، ابوالفضل نظری و امیرحسین زنگی‌آبادی و حضور احتمالی نفراتی مثل یعقوب براجعه و… نشان می‌دهد که باشگاه مس‌کرمان همچنان بر استفاده از این ظرفیت آکادمی خود تاکید دارد.
با توجه به تغییراتی که در لیست نفرات سهمیه و رده سنی تیم‌ها در مسابقات فوتبال کشور ایجاد شد و تصمیماتی که برای لیست زیر ۲۳ ساله‌ها به بالا اتخاذ گردید شاید یک تصمیم بد برای تیم‌هایی محسوب می‌شد که همواره از ظرفیت آکادمی خود در این لیست بهره می‌بردند که این موضوع برای تیم‌هایی مثل مس‌کرمان، محدودیت در ذوق زننده‌ای ایجاد کرد.
اما در رابطه با بحث بستن لیست یک تیم و استفاده از نفرات بومی و غیربومی، بحث انتقاد با ایجاد فشار و هجمه متفاوت خواهد بود و هرکس آزاد است که نقد خود را مطرح کرد و دلایل مثبت و منفی نقادانه خود را بیان کند و یک سرمربی حرفه‌ای نیز نهایت با استفاده از نکات مفید این نقدها که کاری کاملا معمول در فوتبال حرفه‌ای دنیا می‌باشد تصمیم نهایی خود را اخذ کند اما کار زمانی از حالت نرمال و طبیعی خود خارج می‌شود که با ایجاد فشار و هجمه درصدد تصمیم‌گیری به جای یک سرمربی باشیم و موضوعیت نقد را به فشار تغییر جهت دهیم.
و البته یکی از بزرگترین خیانت‌ها به بحث بومی‌گرایی ایجاد هجمه و فشار از این جبهه بر روی سرمربیان تیم‌ها می‌باشد چراکه بدترین ذهنیت ممکن را هم برای سرمربیان تیم‌ها ایجاد می‌کند و هم تفکرات بازیکنان جوان و البته بومی را با این گونه رفتارها به سمتی می‌کشاند که مسائل فنی را کاملا برای آن‌ها زیر سایه قرار می‌دهد.
در طی سال‌های گذشته نیز مشخص شد برخی از افرادی که یقه خود را برای بازیکنان بومی پاره می‌کنند و از این طریق سرمربیان را زیر فشار هجمه قرار می‌دهند، درست در وقتی که لازم باشد سرمربیان تیم را در زمان استفاده از همین بازیکنان بومی و جوان سلاخی می‌نمایند و به آن‌ها صدها تهمت زشت روانه می‌دارند که این نشان از آن دارد در کنار بسیاری از نقدهای دلسوزانه و منصفانه برای استفاده از بازیکنان بومی، برخی سروصداهای بلند، کوچکترین دلسوزی برای استفاده از نیروهای بومی ندارد و اهداف دیگری در پس خود دنبال می‌کند و خیانت به موضوع بومی‌گرایی دقیقا از همینجا شکل می گیرد.!
این رفتار زشت و متناقض و استفاده از یک جبهه بسیار حساس و مهم به اسم محصولات آکادمی و نفرات بومی برای حاشیه‌سازی و ایجاد فشار بدور از هرگونه نقد منصقانه، یکی از بدترین خیانت‌های ممکن به بحث بومی‌گرایی می‌باشد که تبعات بسیار بدی هم برای بازیکنان جوان بومی و هم نحوه استفاده از آن‌ها در بلندمدت خواهد داشت.
به‌هرشکل سرمربی یک تیم بر اساس مسائل فنی و جانبی تیم خود و بر اساس اینکه به عنوان اولین نفر باید جوابگوی موضوعات فنی و چینش نفرات خود باشد، این اختیار را نیز باید داشته باشد که تیم را بر اساس تفکرات خود ببندد و زمانی که به یک مربی اعتماد می‌شود و سکان هدایت یک تیم در دستان قرار می‌گیرد باید همانند تمام تیم‌های حرفه‌ای دنیا با وجود همه نقدها و حفظ فضای نقد و البته مطالبه‌گرایی اصولی به تصمیم او احترام گذاشت و البته قطعا یک مربی حرفه‌ای نیز برای تصمیمات خود که در بهترین شرایط اخذ می‌شود، پاسخگوی افکار عمومی و منتقدان نیز خواهد بود.
لینک کوتاه مطلب : https://kermaneno.ir/?p=106664
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.