مهری جهانگرد، پیشکسوت والیبال:


اولی زنی هستم که مسئول هیئت والیبال استان کرمان شدم

«همیشه به جوان‌ها می‌گویم احساس نکنید که نمی‌توانید کاری را انجام دهید شما اگر بخواهید هر کاری را می‌توانید انجام دهید. اما آدم باید سراغ رشته و کاری برود که به آن علاقه دارد.» این جملات را مهری جهانگرد پیشکسوت والیبال می‌گوید. خانم جهانگرد پیشکسوت ۸۰ ساله رشته‌ی والیبال است. ۵۳ سال مشغول کار آموزش بوده است و این روزها نیز تجدید خاطراتش می‌تواند درس‌های زیادی به جوانان بدهد.

در ادامه گفتگوی صمیمانه‌ی کرمان‌نو، را با این ورزشکار پیشکسوت می‌خوانید:

خودتان را معرفی کنید.

مهری جهانگرد متولد سال ۱۳۲۲ در محله‌ی بازار عزیز کرمان. از بچگی به ورزش علاقه داشتم و والیبال را از سال پنجم دبستان شروع کردم. از همان سال‌ها با برگزاری مسابقات رسمی در باشگاه‌ها علاقه من بیشتر شد. در سال آخر دبیرستان والیبال را به‌طور جدی دنبال کردم و در سال ۱۳۴۲ که دیپلمم را گرفتم در مسابقات آموزشگاه مقام دوم را بدست آوردم. در آن مسابقات من و مرحوم خانم ایران جوینده به عنوان بازیکن برتر به تیم ملی دانش‌آموزان راه پیدا کردیم. پس از دیپلم به تربیت معلم رفتم و پس از دوره دیدن در شهرستان گلباف کرمان معلم بودم. سال ۱۳۴۴ برگشتم کرمان و در دبیرستان بهمنیار مشغول به کار شدم. در کنار والیبال رشته‌های دیگه هم مثل بسکتبال و دوومیدانی هم کار می‌کردم اما ورزشی که من را به سمت خودش کشید والیبال بود. 

امکانات در آن زمان چگونه بود؟

در زمان ما امکانات کم بود آن زمان زمین‌ها خاکی و توپ‌هایمان دوختنی بود. به‌خاطر دارم همیشه با این توپ‌ها مشکل داشتیم و دست‌هایمان اذیت می‌شد. این توپ‌ها در دست‌هایمان می‌ترکیدند و ما در زمستان و تابستان با این توپ‌ها کار می‌کردیم. از مهمترین مسائل این بود که ما آن زمان خودجوش ورزش می‌کردیم. بچه‌های الان باید خیلی قدر بدانند، ما برای مسابقات زمانی که می‌خواستیم به تهران برویم ۳ روز فقط در مسیر بودیم الان بچه‌ها با پرواز و بهترین امکانات به مسابقات می‌روند.

ادامه مسیر زندگی‌تان چگونه بود؟

تا سال ۱۳۴۴ در دبیرستان بهمن‌یار مشغول به کار بودم. چند سال بعد به مراکز عالی راه پیدا کردم و در سال ۱۳۴۸ برای ادامه تحصیل در رشته تربیت بدنی به تهران رفتم و لیسانسم را در سال ۱۳۵۲ از دانش‌سرای عالی تهران و تربیت معلم الان گرفتم. در آن‌جا هم عضو تیم والیبال و دوومیدانی بودم. در والیبال چهار سال مقام قهرماني کشور را در بین دانشگاه‌ها بدست آوردیم و من دو دوره به عنوان والیبالیست به عضویت تیم ملی دانشگاهیان در سال ۱۳۴۹ و ۱۳۵۲ انتخاب درآمدم. در کنار درس و ورزش خودم در آن سال‌ها چند ساعتی از روز را نیز به آموزش ورزش مشغول بودم. در سال ۱۳۵۲ که فارغ التحصیل شدم نفر هفتم ایران در بین تمامی رشته‌ها بودم و بورسیه هم برای دکترا در آمریکا به من داده شد که به دلایلی نشد که بروم. اما برای من واقعا ورزش و والیبال و رشته‌های مختلف ورزشی همیشه با ارزش‌تر بودند. سال ۵۲ برگشتم به کرمان و در دبیرستان بهمنیار و دانش‌سرای راهنمایی مجدد مشغول به کار شدم. داوری والیبال را هم از سال ۱۳۴۵ به طور رسمی در مسابقات آموزشگاهی کشور در شیراز انجام دادم و بعد از اینم در کلاس‌های مختلف شرکت میکردم داوری شرکت می‌کردم. من از سال ۴۳ که رسما وارد آموزش پرورش شدم و در آموزش و پرورش کار میکردم در دانشگاه کرمان هم کار می‌کردم ۱۷ سال از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۸۵ در دانشگاه باهنر کلاس تخصصی تربیت بدنی کار می‌کردم و کلاس‌های عمومی را در رشته والیبال تدریس می‌کردم. از سال ۶۸ نیز در دانشگاه آزاد هم کار می‌کردم و تا سال ۹۶ کلاس‌های والیبال آن‌جا را داشتم. در حقیقت من ۵۳ سال معلمی کردم اما حقیقتا این رشته را چون دوست داشتم هیچ زمانی احساس خستگی نمی‌کردم کلاس برای من همانند آسایشگاه بود. احساس آرامش می‌کردم. دانشجوها و دانش‌آموزان واقعا به من انرژی می‌دادند. این انرژی بیش از حدی که خداوند به من داده بود تا من بتوانم با همین صرف انرژی سلامتی خودم را تقریبا تا این سن که الان هستم حفظ کنم و خدا را شاکرم اگر مدرک دکترایم را نگرفتم اما مدرک دوستی با دیگران و عشق و علاقه‌ای که به کاری که داشتم به جایش برایم ماند. من به عنوان اولین زنی هستم که در سال ۵۴ ابلاغی از فدراسیون والیبال به من به‌عنوان مسئول والیبال هیئت والیبال استان کرمان زده شد و من به مدت ۳ سال این مسئولیت را برعهده داشتم. اولین زنی بودم که بازی پسران را در رشته‌های هندبال، والیبال و بسکتبال داوری کردم، این کار شهامت زیادی می‌خواهد اما خوشحالم که انجام دادم و خوشبختانه هیچ زمان هم جنجال داوری در آن زمان نداشتیم.

 یکی از مدیرکل‌هایی که با آن‌ها کار کردید و الان در خاطراتون هستند به چه کسی می‌توانید اشاره کنید؟

زمانی که کار می‌کردیم در ابتدا آموزش و پرورش و تربیت بدنی یکی بود بعد چندین سال که جدا شد اولین مدیر کلی که شناختم و واقعا خوب بودند مرحوم مهدی عدل در سال ۱۳۴۰ بودند. یکی از شاخص‌ترین مدیران آن زمان بودند. با آقای نژادزمانی هم در آموزش و پرورش و هم تربیت بدنی کار کردم.

از هیات‌های والیبال بگویید.

در گذشته هیات‌ها آنطور که امروز هستند نبود مثلا من خودم زمانی که بازی می‌کردم آقایی بودند به نام آذرکیوان ایشان مسئول والیبال بودند بسیار علاقه‌مند بودند و همیشه همراهی داشتند. بعد از آن هم حدود ۳ سال خودم بودم. با آقای ثابتی هم در دانشگاه آزاد که رئیس بخش فوق‌ برنامه بودند همکاری چندین ساله داشتم. در هیات والیبال مسئول کمیته انضباطی و پیشکسوتان در بخش بانوان بودم.

از خاطرات خوب و بد دوران ورزشی‌تان بگویید.

سال ۴۲ در مسابقات دانش‌آموزان که در ارومیه برگزار شد شرکت کردیم و ما با تهران بازی داشتیم که چندین ملی‌پوش داشت و توانستیم این تیم را شکست بدهیم و بعد از آن برد از شدت خوشحالی همه‌ی ما گریه می‌کردیم و خیلی برای ما لذت‌بخش بود و همان سال من به تیم ملی نیز دعوت شدم. اما اگر بخواهم از یکی از تلخ‌ترین خاطراتم بگویم در یک سالی که اتفاقا من به تیم ملی دعوت شده بودم یکی از مربیان با گفتن اینکه من باعث باخت تیمش شدم خیلی باعث آزرده شدن من شد. سعی کردم هیچ زمانی حق و ناحق نکنم. در این سال‌ها حق‌های زیادی از من گرفته شد اما تلاش کردم درست کار کنم. عاشق شاگردانم بودم و همین عشق من را به جلو هدایت کرد. تا لحظه‌ای که کار کردم هیچ‌گاه ننشسته‌ام و همیشه در حال تلاش بودم.

لینک کوتاه مطلب : https://kermaneno.ir/?p=111290
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.